به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان در شماره امروز خود مطلبی به قلم محمد مافی برای کودکان شهید غزه منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
جهان چرت می زند وقتی بمب ها منفجر می شوند و با تلنگری مرغزار به خونزاری بدل می شود تا دیگر آلام نوباوگان مظلوم به گوش ها نرسد و سکوتی ویرانگر همه جا را فرا بگیرد. تا عروسک های نحیف در فراغ صاحبانشان دم بگیرند و شروه کنند و لحظه جدایی از دست های کودکان به خاکستر نشسته را جستجو کنند.
آنجا وقتی سنگدلی بیداد می کند و مرض جای غرض را می گیرد، زمین سرفه ای به غایت دهشتناک کرده و آسمان می تپد تا خیابان های خاموش و گوش های خاموش و وجدان های خاموش صدای کودکانی که بر شناسنامه هایشان مهر باطل شد(!) نشست را بشنوند و باور کنند که زندگی لب طاقچه عادت از یادها گریخته و مرگ بی آنکه در بزند از ره رسیده تا آرزوهای کوچک و بزرگ سوگلی های غزه در پلک بهم زدنی دود شود و به هوا رود.
حالا دنیا شاید رنگ موهای عروسی که چشم انتظار دامادش بود را به خاطر بیاورد و برای دست های حنا بسته دوشیزه ای که ملافه سفید را دور خود کشید تا آخرین نفسش را هیچ قسی القلبی نبیند کِل بکشد. حالا گیتی با همه روسیاهی اش تکلیف خشم و کین را روشن کرده و کافه های عصرگاهی تل آویو جیک نمی زنند و اندوهی سترگ را تجربه می کنند.
این جنایت پشت دست همه آدم هایی که روی طناب زندگی تاب می خورند را می سوزاند تا پرواز بچه های نجیب و بی گناه در قاب چشم شورچشمان قرار گیرد و پرنده های مردنی جهانی را لبریز از بهت و حیرت کنند.
سلام به انسانیت در روزگار قحطی فتوت. سلام به تابوت های غریب و استخوان های نحیف که موسیقی مرگ را زیر گوش حاکمان طنین انداز کرده اند و سلام به قصه های گفته نشده و شعرهای نخوانده و واگویه هایی که در غلغله آدم و ماتم بر زبان ها نشسته تا جانیان در گرما از سرما بلرزند و نگاهشان به انجماد حماقت بدل شود. تا دخمه های اکنون، غریو آزادخویی را هویدا سازند و کوره های دژخیمان در حسرت شعله ور شدن بمانند و نان جلادها نه برشته، که از بیخ بسوزد و کامشان را چنان تلخ کند که باور کنند زخم برگ های لگد شده دیر یا زود آستینشان را خواهد گرفت و این احتضار طولانی به شکوفه سرخ پیراهن ها ختم خواهد شد
انتهای پیام
نظرات