کمدهای چوبیِ رنگ و رورفته با کشوهای متعدد که روی هر کشو چیزهایی نوشته شده است: «سیاه تازه، نازک تازه، نقطه چین تازه» یکی از کشوها را باز میکنم. یک مشت قطعات سربی مستطیل شکل و سنگین را به دست میگیرم. برای اولین بار است که حروف سربی را از نزدیک میبینم. تا پیش از این تنها در فیلمهای قدیمی دیده بودم که پسربچههایی مشغول حروف چینی برای چاپ سربی هستند.
حالا من در قدیمیترین چاپخانه رشت هستم، چاپخانهای که با حروف سربی کار میکرد، با دستگاههای چاپ آلمانی. چه نشریاتی در همین چاپخانهی زربافی منتشر شدهاند. با اینکه عصر مطبوعات کاغذی سالهاست کمرنگ شده و رسانههای مجازی عرصه را برای مطبوعات کاغذی تنگ کرده است، اما همین که میدانم روزنامههایی مثل ستاره سهیل، فریاد گیلان و روزنامه بازار در این چاپخانه منتشر میشدند، احساس شعف میکنم «روزنامه جنگل»، نشریه مخصوص جنبش جنگل نیز چند شمارهاش در چاپخانه زربافی منتشر شده است.
صدای تلق و تلق دستگاههای چاپ آلمانی، هر از گاهی از چاپخانه زربافی شنیده میشود و معدود نشریاتی هنوز انتشار جریدهشان را به قدیمیترین چاپخانه رشت میسپارند.
هرچند «ابوالحسن زربافی» سالهاست به دیار باقی رفته، اما قدیمیترین چاپخانه رشت هنوز با نام زربافی زنده است. چاپخانهای که اکنون دست وراث هم نیست و در اجاره آقای رضازاده است.
ورودی بنا تابلوی قهوهای رنگ قدیمی درست زیر بالکن عمارت نصب و روی آن نوشته شده: «بسم الله تعالی موسسه چاپ زربافی تاسیس ۱۳۱۵».
درب و پنجرههای چوبی و بلند چاپ زربافی در نخستین خیابان رشت، هر رهگذری را به مشاهده وسوسه میکند. ولی اجارهدار فعلی چاپ زربافی دوست ندارد کسی وارد ملکش شود و اجازه عکسبرداری نمیدهد؛ حتی از نمای بیرون.
ولی چند روز پیش به دلایلی اجازه داد دستگاههای چاپ قدیمی را ببینم. دستگاههایی که برخی از آنها هنوز فعال است و برخی هم از کار افتاده. جعبههای حروفدان سربی، دستگاههای صحافی کتاب و مجله، خطکشهای فلزی و بلند و دستگاههای برش، عطر کاغذ کاهی، بوی نم چوب، بوی جوهر و ورقهای سربی.
در این سالن انگار در یک موزه ایستادهاید؛ موزه از صنعت چاپ و نشر گیلان. در دفتر کار چاپخانه میز آهنی قدیمی، چرتکهای بزرگ و چند دفتر حساب و کتاب قدیمی دیده میشود. همه چیز عطر قدمت میدهد و تصویری از ابوالحسن زربافی بر دیوار و ساعتی که از دهه ۴۰ از کار افتاده است.
به گفته اجارهدار فعلی، عرصه مکان کنونی مهمانسرای کاروان و بخش تجاری همکف از جمله چاپخانه زربافی برای فردی به نام دکتر بیژن گیلانی است و سرقفلی به نام مرحوم زربافی و وراث اوست که در خارج از ایران زندگی میکند.
رضازاده به تابلوی ورودی سردرب اشاره میکند و میگوید: تاریخ شروع به کار چاپخانه خیلی قبلتر از این تاریخ است. انگار قبلا در مکان دیگری بوده، گویا دهه ۵۰ که چاپخانه رونق داشت، بین ۲۰ تا ۲۵ نفر در چاپخانه کار میکردند و خانمها بیشتر حروف چین بودند.
رضازاده میافزاید: در این چاپخانه یک دستگاه قدیمی(دو ورق دستی) مربوط به دوران قبل از هیتلر و یک ماشین دوخت قدیمی از دوران تزار یعنی قبل از انقلاب شوروی وجود دارد، این دستگاهها حتی در تهران هم موجود نیست، اما ابوالحسن زربافی خریده بود.
ظاهرا اولین دستگاه چاپ در ایران در جلفای اصفهان راهاندازی شد. بعد در گیلان و سپس در تبریز صنعت چاپ به راه افتاد. اکنون با چاپ دیجیتال کمتر به ما مراجعه میکنند، به ندرت هستند کسانی که دنبال کار چاپ دستی یا مدل سازیهای قدیمی بوده و لذا به چاپخانه ما میآیند.
و من به جد میگویم «اینجا خودش یک موزه صنعت چاپ است، باور کنید اگر بلیت بگذارید خیلیها مشتاقانه برای دیدن این دستگاهها صف میکشند» ولی او از ایده من با لبخند تلخی میگذرد.
دو سالی میشود شهرداری رشت، موضوع ساماندهی و رفع خطر از بناهای تاریخی در اولین خیابان رشت را در دستور کار خود دارد.
خیابان امام خمینی(با نام قدیمی "سپه") نخستین خیابان احداث شده پس از ساخت عمارت بلدیه رشت بود. براساس آنچه کتاب «تاریخچه بلدیه» درباره احداث این خیابان گزارش داده است، «احداث این خیابان سه سال، یعنی از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۶ خورشیدی طول کشید. این خیابان در زمان خود مهمترین خیابان رشت محسوب میشد و پس از احداث یکی از تفرجگاههای مردم به شمار میرفت. عملیات اجرایی احداث اولین خیابان در یک سال اول تا حوالی زمینهای قرق کارگذاری یعنی میدان حشمت فعلی(جایی که اداره ثبت قرار دارد) رسیده بود. در سال دوم، بلدیه رشت خانههای مسیر فاز دوم یعنی از قرق کارگذاری تا جاده ناصریه را خریداری و اقدام به تخریب کرد و مسیر خیابان امام را تا میدان فرهنگ فعلی ادامه داد»
پس از احداث فاز نخست این خیابان، آهسته آهسته بناهای جدید در دو سوی خیابان ساخته میشود. یکی از این بناهای فاخر، مهمانپذیر کاروان در دو طبقه است که در طبقه همکف آن موسسه چاپ زربافی قرار دارد.
حالا سازمان عمران شهرداری رشت در نظر دارد از بنای کاروان رفع خطر کند. بنایی که بالکن سیمان بری و زیبایش، درست بالای درب ورودی چاپخانه زربافی قرار دارد و هر از گاهی تکهای از سیمانهای تبله کردهاش (باد کرده) بر محل عابر پیاده فرو میافتد.
در همین زمینه رئیس سازمان عمران و بازآفرینی فضاهای شهری شهرداری رشت میگوید: سال گذشته سازمان عمران از اعتبارات شهرداری، از عمارت تاریخی آذربانی رفع خطر کرد و امسال نیز پروژه رفع خطر از عمارت زربافی در دستور کار سازمان عمران قرار دارد.
امید اکبری اضافه میکند: پس از طی مراحل حقوقی و رضایت از مالک، جداره سازی، تعمیر بالکن ساختمان و رفع خطر تأسیساتی از بنای تاریخی زربافی انجام میشود.
انتهای پیام
نظرات