«روزنامه جنگل» زمانی منتشر میشد که نه تنها کشور بلکه همسایه شمالی گیلان دستخوش تحولات بود. این جریده انعکاس صدای جنبشی بود که به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی هفت سال به طول انجامید.
این نشریه دو سال منتشر شد. در سال اول تنها ۳۱ شماره و در سال دوم تنها ۴ شماره انتشار یافت. پس از دوره دوم و انشعاب فکری در نهضت، متاثر از انقلاب روسیه، عملا انتشار نشریه جنگل متوقف شد.
بر اساس نوشتههای شادوران ابراهیم فخرایی در مقدمه انتشار ۳۱ شماره نخست نشریه جنگل، «نشریه سنگی حاوی افکار و عملیات جنگلیها که هفتهای یکبار در کسما طبع و انتشار مییافت، «جنگل» نام داشت. این روزنامه که به خط علی حبیبی و مساعی وی بوجود آمده بود، زیر نظر غلامحسین نویدی کسمائی اداره می شد و از شماره دوم به بعد حسین کسمایی، مجاهد معروف دوران مشروطیت، مدیریتش را برعهده گرفت».
فخرایی یادآور میشود: «حسین کسمایی» تا شماره ۱۳ رسما مدیریت روزنامه جنگل را برعهده داشت ولی از شماره ۹ به بعد این شاعر مشروطه خواه، عملا کناره گیری و اداره روزنامه جنگل دوباره به نویدی واگذار میشود.
اما مکان روزنامه جنگل کجا بود؟ در بازار H مانند دهستان کسما، واحد تجاری متروکهای است که مدتی در فضای مجازی بهعنوان دفتر روزنامه جنگل معرفی میشد و اخیرا نیز ادارهکل میراث فرهنگی گیلان اعلام کرد قصد دارد این مکان را بهعنوان دفتر روزنامه جنگل ثبت ملی نماید.
اما بر اساس منابع مکتوب، دفتر روزنامه جنگل در بازار کسما نبوده است. بهعنوان نمونه، ابوالقاسم کسمایی، یکی از مجاهدان مشروطه خواهی است که سابقه آشنایی با میرزا دارد. وی حاوی کمکهای مادی برای میرزاست و با یک کَرجی خود را از بابلسر به بندر انزلی و از آنجا به نرگستان رسانده و به کسما میرود. وی در خاطراتش توصیفی از نحوه برخورد جنگلیان در کسما و موقعیتهای مکانی ارائه داده است.
«پرسیدم میرزا را کجا میشود، دید؟ گفتند میرزا در گوراب زرمق تشریف دارند هر دو روز یک مرتبه یه اینجا میآیند. در اداره روزنامه اطاق میرزا محمد انشائی مدیر روزنامه جنگل میتوانید ببینید».
در ضمن گفتوگو حاج احمد را به او نشان میدهند که همراه با جمعیتی در حال رفتن به دفتر نشریه در کسماست. «من هم پشت سر داخل جمعیت شده از درب اداره روزنامه که یک محوطه جنگلی دارای چهار اتاق و یک ایوان بود وارد شدیم».
قبل از آن ابوالقاسم کسمایی اشاره دارد که در بازار کسما در یک مهمانخانه محقر اقامت داشته است ولی حاج احمد به سمت بازار نمی آمده است. بنابراین می توان استنباط کرد که دفتر نشریه جنگل داخل محوطه بازار نبوده است. ولی نمیتوانسته از مرکز کسما خیلی دور بوده باشد. اگر فضای ۱۰۰سال پیش کسما را تصور کنیم، قطعا بیشتر خانهها دارای ایوان و باغ بوده است. بنابراین واحد تجاری معرفی شده در بازار کسما، اصلا نمیتواند دفتر روزنامه جنگل باشد.
اما نشریه جنگل چه مطالبی را منتشر و چه اهدافی را دنبال میکرد؟ هوشنگ عباسی، سردبیر ماهنامه رهآورد گیل، در این باره میگوید: مطالعه شمارههای جریده جنگل نشان میدهد محتوای مطالب بنا به شرایط زمان و حوادثی که در طول نهضت رخ داده، تغییر کرده است.
وی شکل گیری هسته اولیه نهضت را بر اساس اندیشه «هیئت اتحاد اسلام» یادآور شده و میافزاید: در دوره اول انتشار، اندیشه هیئت اتحاد اسلام بر فضای فکری نشریه غالب بود. یک دوره «نویدی» مدیر مسئول جریده جنگل بود و در «کسما» چاپ می شد.
در مقطع اول مطالب «جنگل» بیشتر اخبار و وقایع رخ داده در شهر و همچنین اعتراضات خود مردم را منعکس میکرد و حالت تبلیغی علیه استبداد روسیه و انگلیس را داشت. مثلا در یک شماره اشاره دارد به خرابیهای رشت بعد از بمباران رشت و آتش زدن خانهها توسط سربازان انگلیس و یا تعمیق دهنده اهداف هیئت اتحاد اسلام بود که شعارشان حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و کوتاه کردن بیگانگان از منابع ایران بود.
وی با اشاره به انشعاب فکری در بدنه نهضت و تأثیرش بر فضای فکری روزنامه اضافه میکند: در مرحله بعد که نهضت تعمیق پیدا کرد و کار از دست هیئت اتحاد اسلام خارج شد و گروههای فکری دیگری نظیر احسانالله خان و خالو قربان آمدند، ایدئولوژی فکری جنگل هم تغییر کرد و با ماهیت و محتوای جدید منتشر شد.
در مجموع، در دورههای مختلف و با تغییر مدیریت روزنامه، ایدئولوژی جدیدی بر محتوای نشریه جنگل غلبه شد. مثلا با مطالعه اساسنامه و مرامنامه جنگلیها بر اساس تفکر هیئت اتحاد اسلام، خواستهها عمومیتر و شعار عمده مبارزه با بیگانگان و حفظ استقلال کشور بود. ولی بعد از ورود گروههای مختلف، خواستهها هم تغییر کرد.
نشریه جنگل یکسال و ۱۰ماه بعد از آغاز نهضت منتشر شد. اول شوال سال ۱۳۳۳ قمری، مقارن با ۲۰ مرداد ۱۲۹۴ خورشیدی، زمانی است که کوچکخان و همراهانش رسما به جنگلهای تولم وارد میشود و اگر این تاریخ را مبنای نهضت بدانیم، اولین شماره نشریه جنگل دقیقا یکسال و ۱۰ ماه بعد از آغاز انقلاب جنگل منتشر شد.
روبرت واهانیان، تنظیم کننده تقویم تطبیقی جنبش جنگل در این باره میگوید: انتشار ۳۱ شماره سال اول «جنگل» دقیقا به مدت دو هفته کمتر از یکسال، به صورت نامنظم ادامه داشت و به عبارت دقیقتر، شماره اول از سال اول در تاریخ یکشنبه، ۱۹ شعبان ۱۳۳۵ قمری مقارن با ۲۰ خرداد ۱۲۹۶ خورشیدی منتشر شد و شماره ۳۱ از سال نخست، مقارن با ششم خرداد ۱۲۹۷ انتشار یافت.
نشریه جنگل بیشتر خبرنامه بود و در شماره اول قیده شده که «میخواهیم اظهارات خود را از نظر افراد ملت بگذرانیم، شاید بدینوسیله افکار عمومی را متوجه ساخته با ما همناله شوند.»، همچنین تحلیل نهضت، اوضاع و شرایط روز و خواسته های نهضت را می توان از مطالب مندرج و بخصوص سرمقالههای روزنامه جنگل دریافت.
واهانیان می افزاید: جنگلیها در سرمقاله شماره ۲۸، جریده به صراحت اعلام کرده اند که طرفدار استقلال ایران هستند؛ «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملک ایرانیم. ما بهنام اتحاد اسلام قیام کردیم و با این جمعیت مقدس منتسبیم...».
این پژوهشگر خاطرنشان میکند: در طول انتشار دوره اول روزنامه جنگل، تحولات سیاسی زیادی در منطقه رخ داد. مهمترین آنها سقوط کابینه موقت در روسیه و افتادن قدرت به دست بلشویکها بود. این رخداد مقارن با شماره های ۱۴ و ۱۵ «جنگل» بود؛ در واقع انقلاب، تحولات بنیادی را در نهضت ایجاد کرد.
واهانیان تصریح میکند: دور دوم «جنگل» ۴ شماره طی ۵ ماه منتشر شد. شماره نخست دور دوم ۱۳مرداد ۱۲۹۷خورشیدی و شماره چهارم در ۱۶دی ۱۲۹۷ خورشیدی که اولی با فاصله زمانی ۱۵ روز و دومی به فاصله زمانی ۲۰روز انتشار یافت.
وی همچنین با اشاره به تغییر نماد در شماره آخر از سال دوم و محل فروش آن یادآور میشود: دو شماره آخر دور دوم جنگل در شهر رشت و به احتمال قوی در یکی از چاپخانههای رشت به چاپ رسید زیرا در انتهای صفحه آخر شماره ۴ روزنامه، محل فروش راسته علاقهمندان مغازه میرزا جعفر زنجانی اشاره شده است. در واقع شماره دوم دور دوم، آخرین شماره جنگل به صورت خطی و چاپ سنگی است که در کسما منتشر میشد.
این پژوهشگر معتقد است، بی شک واقعه مهمی رخ داده که روزنامه جنگل آزادانه در رشت چاپ و منتشر میشد. این واقعه، قرارداد صلح بین نمایندگان اتحاد اسلام از یک طرف و نمایندگان قشون انگلیس از طرف دیگر است که متن آن در شماره دوم سال دوم بهطور کامل چاپ شده است.
این قرار داد در واقع سندی است بر کنارهگیری گروه کثیری از بزرگان هیئت اتحاد اسلام از صحنه مبارزه و اولین ضربه برای فروپاشی اتحاد میان مبارزان جنگل بود. از شماره سوم دور دوم به بعد روزنامه جنگل که از همان ابتدا رخدادهای مهم داخلی و خارجی را منعکس میکرد، به یکباره از محتوای سیاسی تهی شد و به روزنامهای خشک و خالی بدل گشت و چه بسا دلیل توقف همیشگی انتشار آن از شماره ۴ به بعد بی خواننده بودن روزنامه باشد.
انتهای پیام
نظرات