به گزارش ایسنا، وطن امروز به بهانه پنجمین سالگرد درگذشت حسین محباهری، بازیگر توانای کشورمان نوشت:
شاگرد درسنخوانی که در دانشگاه رشته ادبیات فارسی را انتخاب کرد و خیلی اتفاقی با دیدن یک آگهی کوچک در روزنامه برای فراخوان جذب بازیگران جوان در گروه تئاتر بازیگران شهر، پای او به دنیای حرفهای بازیگری باز شد. سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی، سیاوش طهمورث، فریدون یوسفی و صدرالدین زاهد عضو گروه بودند و با این آگهی بنا داشتند تجربیات خود را به جوانترها منتقل کنند. در میان هنرجویان، علیرضا خمسه، مرتضی ضرابی و آزیتا حاجیان هم بودند.
محباهری درباره آن فراخوان و حضورش در دنیای تئاتر حرفهای گفته بود: «بعد از ۶ ماه تمرین، داریوش فرهنگ میخواست نمایش «آدم آدم است» نوشته برشت را در تالار مولوی اجرا کند، به همین خاطر گفته بود ما ۷ نفر میخواهیم و من نفر هشتم بودم اما نفر هفتم علیرضا خمسه بود که به دلیل کلاسهایش نتوانست بیاید و بالاخره من در لیست ۷ نفره قرار گرفتم و نمایش را اجرا کردیم و چه اجرای پرشوری شد! هجوم تماشاگران شیشههای تالار را شکست! تماشاگران روی زمین مینشستند. ۲-۳ روز مانده به عید، اجرایمان تمام شد و ۵۵۰ تومان گرفتم و آن شد نخستین دستمزد تئاتریام».
اما محباهری بازی در سینما را از سال ۱۳۶۵ با ایفای نقش کوچکی در فیلم «رابطه» به کارگردانی پوران درخشنده آغاز کرد. خارج از محدوده (رخشان بنیاعتماد ۱۳۶۶)، محموله (سیروس الوند ۱۳۶۶)، سالهای خاکستری (مهدی صباغزاده ۱۳۶۷)، سفر جادویی (ابوالحسن داودی ۱۳۶۹)، دو فیلم با یک بلیت (داریوش فرهنگ ۱۳۶۹)، سیرک بزرگ (اکبر خواجویی ۱۳۷۰)، جیببرها به بهشت نمیروند (ابوالحسن داودی ۱۳۷۰)، خوشخیال (مهران تاییدی ۱۳۷۱)، اتل متل توتوله (محمد جعفری ۱۳۷۱)، من زمین را دوست دارم (ابوالحسن داودی ۱۳۷۲)، روز فرشته (بهروز افخمی ۱۳۷۲)، همسر (مهدی فخیمزاده ۱۳۷۲)، کاکادو (تهمینه میلانی ۱۳۷۳)، راه افتخار (داریوش فرهنگ ۱۳۷۳)، آقای شانس (رحمان رضایی ۱۳۷۳)، عروس کاغذی (حجتالله سیفی ۱۳۷۴)، گلچهره (وحید موساییان) و... از جمله فیلمهای این هنرمند فقید بود. ماه پنهان است، سربداران، محله بهداشت، چاق و لاغر، بوعلی سینا، طنزآوران، کوی عاشقان، جنگ کودکان و نوجوانان، هتل پرستاره، هزار برگ هزار رنگ، این خانه دور است، علیالبدل، شاخه طوبی، ق. مثل قلقلک، شمایل، معمای شاه و مختارنامه نیز از جمله آثار و مجموعههایی است که محباهری برای تلویزیون کار کرده بود اما بدون تردید آنچه باعث شد عیار واقعی محباهری در حرفه بازیگری دیده شود حضور در نمایشهایی چون شب بخیر آقای کنت، بازی قتلعام، بر دار شدن حسین بن منصور حلاج، ساعت ششم، شاهزاده و گدا، شب جنایتکاران، پرواز بر فراز آشیانه فاخته، غارت، خسیس، هتل پرومته، ملکه جنیان و بحرالغرایب بود.
محباهری در سالهای پایانی زندگی به شدت از وضعیت تئاتر ناراضی بود، تا جایی که به صراحت همه جا میگفت آنچه برایم دردآور است این است که تئاتر ما به سمت جزئیات میرود. نمایشهای ما بروشور، صحنه و در کل متمرکز شده در تبلیغات، درحالی که مهم اتفاقی است که روی صحنه رخ میدهد؛ اینها آفتابه و لگن هستند. الان همه دنبال گول زدن تماشاگر با این چیزها هستند که غلط است. مشکلاتمان یادمان میرود. آمدهایم تئاتر کار کنیم که صحنه جذابی خلق کنیم. مساله اصلی خود متن و اتفاق صحنه است. یکی از چیزهایی که ناراحتم کرده بود، این است که کارگردان جوانی گفته بود میخواهم نقش بازیگر را کمرنگ کنم. این حرف را نمیفهمم. یک کارگردان باید اثری را که کار میکند، مسالهاش باشد، فکرش را پر کرده باشد، شبها نتواند بخوابد، اگر اینگونه بود، نمایش میشود اما اگر نبود نتیجهاش همین است که الان روی صحنه میبینیم. حسین محباهری هنرمندی که بیش از ۲ دهه از زندگی خود را در کنار ایفای نقشهای متفاوت و متعدد در راه مبارزه با سرطان سپری کرد، بامداد چهارشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۷ در ۶۷ سالگی در بیمارستان لاله از دنیا رفت.
انتهای پیام
نظرات