به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: آنگونه که پیداست و برخی از رسانهها هم اعلام کرده بودند تمام جانباختگان این حادثه زیر ۲۵ سال سن داشتهاند.
کاربران فضای مجازی، واکنشهای مختلفی نسبت به این حادثه داشتند و عدهای مجددا با هشتگ سربازی اجباری، از چالشها و مشقات این دوره نوشتند. برخی نیز نوشته بودند که پادگان باغین کرمان، جزء بدترین تجربههای زندگیشان بوده است. جدای از واکنشهای احساسی و خاطرهبازی از دوره سربازی، اما این حادثه تلخ و تکاندهنده، مجددا لزوم در دستور قرار دادن سربازی حرفهای و اصلاح دوره سربازی را یادآور شد.
اتفاق تلخ پادگان باغین کرمان، تنها جزئی از یک کل به نام سربازی است و در بررسی امر، ما باید امر کلی یعنی سربازی را واکاوی و بررسی کنیم. با وجود تمام نقدها به سربازی اما همچنان سربازی برای مسئولان کشور به عنوان یک ارزش تلقی میشود. اما چه عواملی این ارزش را نه تنها به ضدارزش تبدیل میکنند، بلکه ارزش تبدیل به یک چالش اجتماعی میشود و گره، بیش از پیش کور میشود؟
فرد وقتی به سن سربازی میرسد؛ تنها با پر کردن یک دفترچه و انجام آزمایشهای جسمی لازم، باید وارد یک کلونی و اجتماع ناشناخته شود. در ورود به این اجتماع، جدایی از تعلقات فردی اعم از تحصیل، خانواده و... یکی از شروط لازم است. یعنی مثلا یک پسر ۱۸ ساله را از خانوادهاش میگیریم و برایمان اهمیت ندارد که چه تخصصی دارد و یا چالشهای فکری و روحی او چیست. در یک سمت دیگر، قرار است در طول این دو سال با شعارهای نظیر خدمت مقدس، پاسبانی از وطن و جملاتی مانند عوضش مرد میشود و مرد بار میآید؛ به او القا میکنیم که دوری از تعلقات و تخصصش، منجر به پیشرفت فردی او خواهد شد و از طرف دیگر، سعی داریم که با منطق خودمان، به او بفهمانیم که حضورش برای امنیت کشور لازم است.
در سمت دیگر ماجرا و بیاطلاعی از چالشهای شخصی و خانوادگی فرد، در آن اجتماع بنا به مناسبات امنیتی، به دست او اسلحه میدهیم تا اینگونه پازل چیدهشده تکمیل شود. همین کافی است که این چیدمان به یک منطق و چیدمان ضدامنیتی تبدیل شود؛ چراکه این نیرو، نیروی تخصصی و رسمی نظامی نیست و تنها قرار است یک بازه زمانی مشخص، اسلحهبهدست، روزهایش را سپری کند. از این رو، بر قواعد لازم و جاری نظامی و امنیتی نیز مسلط نبوده و روحیه او مستعد انطباق بر شرایط جاری هم نیست. در نتیجه تمام این امور در سربازی شاهد خودکشی یا دگرکشی در پادگانها میشویم. اگرچه که این خودکشیها و دگرکشیها تعدادشان کم است اما همین تعداد کم نیز باعث ایجاد این پرسشها میشود که روند فعلی سربازی چقدر به ضرر و چه اندازه به نفع پسران ایرانی است؟ البته این روند با چشمپوشی بر نیروهای متخصص و با مهارتی است که وارد دوره سربازی میشوند و سختیها و انجام برخی فعالیتهای بیهوده را هم فاکتور گرفتهایم.
کارزار بررسی خدمت سربازی و طرح سربازی حرفهای
سال ۹۹ بود که جدیترین کارزار با درخواست لغو سربازی اجباری از مجلس مطرح شد و همچنان هم ادامه دارد. امضاکنندگان این کارزار میخواستند که مجلس درباره قانون سربازی اجباری تجدیدنظر و سربازی حرفهای را با طرح دریافت مالیات از مشمولان غایب و کسانی که متقاضی رفتن به سربازی نیستند، اجرا کند. آن زمان اعلام شد حدود ۳میلیون نفر مشمول غایب در کشور وجود دارند که از بسیاری خدمات اجتماعی محروم هستند و اصلاح این قانون میتواند تبعات مثبتی در جامعه داشته باشد. پس از آن، طرح سربازی حرفهای از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس با هدف حذف سربازی اجباری، اصلاح قانون، ایجاد سربازی اختیاری و بهبود وضعیت سربازان مطرح شد. در طرح سربازی حرفهای، طول مدت سربازی مشمولان نظام وظیفه از ۲ سال به ۵ سال افزایش پیدا میکند. در این مدت، سربازان بهطور حرفهای تربیت شده و آموزش میبینند و در نتیجه افرادی خبره و کارآمد در اختیار ارگانهای نظامی کشور قرار میگیرند. البته درصورت وجود نیروی مازاد بر نیاز، مشمولان از سربازی اجباری معاف خواهند شد. طبق طرح سربازی حرفهای تعداد سربازان کشور و دستمزد آنها دچار تغییراتی میشود. افراد اعزامشده به خدمت سربازی در این طرح حقوقی یکسان با کارمندان کادر رسمی دریافت خواهند کرد و در پایان نیز میتوانند به استخدام رسمی ارگانهای مربوطه درآیند.
در سربازی حرفهای در واقع افرادی که مایل نیستند به سربازی بروند، از برخی حقوق و مزایای خود در جامعه صرفنظر میکنند و این تسهیلات به افرادی اعطا میشود که علاقه به انجام سربازی دارند. کسانی هم که تصمیم دارند به خدمت سربازی نروند باید تا ۵۰ سالگی از برخی حقوق و مزایای خود در سطح جامعه صرفنظر کرده و همچنین میزان مالیات مشخصی را با هدف تامین منابع طرح سربازی حرفهای بپردازند. این طرح اما هنوز تعیینتکلیف نشده و چندین نهاد باید در اینباره تصمیم بگیرند. طرح سربازی حرفهای در گام اول و زمانی که برخی نمایندگان مجلس داوطلبانه بودن و پنجساله کردن خدمت سربازی را مطرح کردند، با واکنشهایی از سوی برخی مسئولان ستاد کل نیروهای مسلح همراه شد و به نتیجه هم نرسید، اما پس از آن دوباره تاکید بر این اصلاحات از سوی برخی مسئولان کشور مطرح شد.
تایید مقاممعظمرهبری برای بهینهسازی سربازی و اهمالکاری مسئولان
اوایل پاییز سال گذشته سرلشکر محمدباقری، از اصلاحات گسترده برای بهکارگیری موثر کارکنان وظیفه خبر داد. یک هفته مانده به پایان۱۴۰۱ هم محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در گفتوگوی ویژه خبری اعلام کرد: «با توجه به صحبتهایی که با نیروهای مسلح در محضر رهبر معظم انقلاب داشتیم؛ به این جمعبندی رسیدیم که برای بهینهسازی خدمت وظیفه سربازی نیاز به بازنگری در این حوزه است.» در اردیبهشت امسال هم علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت در صفحه شخصیاش نوشت: «لایحه اصلاح قانون وظیفه عمومی برای طی مراحل قانونی در دستور کار دولت قرار گرفته است؛ گسترش مفهوم وظیفه عمومی به امور فرهنگی، فناوری و اقتصادی، تغییر در معافیتها و معاف شدن مشمولان مازاد به تشخیص ستاد کل، از مواردی است که در لایحه درنظر گرفته شده است.» همچنین فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تابستان امسال در گفتوگویی اعلام کرده بود: «مجلس هم طرحی درباره اصلاح قانون نظام وظیفه دارد که در آن تاکید بر حرفهای شدن دوران سربازی شده است. این طرح در حال بررسی در کمیتهای در کمیسیون امنیت ملی مجلس است و بررسیهای ما با اخذ نظر از ستاد کل نیروهای مسلح بوده است. فرقی ندارد که طرح مجلس یا لایحه دولت در مجلس بررسی و تصویب شود، چراکه نظر ما بر این است که قانون نظام وظیفه نیاز به یکسری اصلاحات دارد.»
منطق این است که روی سرباز حساب باز نکنیم
محمدرضا اکبرحلوایی، معاون سابق مشمولان و امور معافیتهای سازمان وظیفه عمومی در گفتوگویی به «فرهیختگان» گفته بود: «ایرادی که به سربازی وارد است، ناکارآمدی سربازی است چون این نوع سربازی در شرایط امروز دنیا و در جنگهای امروز عملا کارایی ندارد و ناکارآمدی آن مشهود است، بهخاطر همین سرباز عموما در مشاغل خدماتی و مشاغل غیرعملیاتی در نیروهای مسلح بهکار گرفته میشود. این دلیل ضعف اصلی سربازی است. اینکه بحثهایی همچون سربازی اختیاری و سربازی حرفهای مطرح میشود بهنظر من آدرس غلط دادن است، یعنی ما مسیر غلط سربازی اجباری را با عنوان سرباز حرفهای مطرح میکنیم و دو سه نسل بعد از ما باید بیایند و بگویند این سرباز حرفهای خوب نبود و موضوع بیخودی است. امروزه اساس سربازی موضوع غلطی است. هر کشوری که بخواهد قدرت بازدارندگی خوبی داشته باشد منطق این است که روی سرباز حساب نکند، چون سرباز بهجهت مدت کوتاه، آموزش ضعیف، عدم تناسب فکری و جسمی و روحی با مجموعه یگانهای نیروهای مسلح، کارایی لازم را ندارد؛ بنابراین آنچه بیشتر کارآمد است نظامیهای حرفهای هستند. اینکه بگوییم نظامی حرفهای باید سرباز حرفهای باشد حرف بیربطی است. نیروهای مسلح باید اختیاری داشته باشد و نیروی انسانی برای خود بگیرد و تربیت کند، آموزش دهد و استمرار آموزش داشته باشد تا یک نظامی حرفهای شود تا در موضعی که بدان محول میکنند کار خود را خوب انجام دهد. این بخش اصلی در موضوع سربازی است که مغفول واقع میشود. در تمام تصمیماتی که مطرح میشود این موضوع مغفول است، یعنی ما پذیرفتهایم سربازی داشته باشیم و شکل آن اینچنین نباشد ولی من میگویم اساس سربازی غلط است، چه حرفهای، چه اختیاری و چه اجباری، ماهیت سربازی غلط است.»
دقیقا آنچه که محل نقد است؛ کارایی مبهم سربازی برای کشور و افراد است. علاوه بر هزینه مازاذ برای نیروهای مسلح کشور؛ اگرچه به نظر میرسد که سربازی از یک قواعد مشخص پیروی میکند اما در عین قاعدهمند بودن، نتیجه حائز اهمیتی برای افراد و کشور ندارد. با هر بار درگیری در مرزهای شرقی و شهادت مرزبانان و درگیری اشرار با نیروی انتظامی و شهادت سربازان نیروی انتظامی، مساله سربازی حرفهای به مطالبه برخی رسانهها و محافل تبدیل میشود. اما کافی است که یک هفته از اتفاق بگذرد تا این مطالبه مردمی تبدیل شود به لقلقه زبان مسئولان کشور. حادثه پادگان باغین کرمان مجددا یادآور شد که از مطالبات مهم جوانان در جامعه، بررسی روند خدمت سربازی و لااقل روی کار آمدن سربازی حرفهای است.
انتهای پیام
نظرات