به گزارش ایسنا، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی در سرمقاله رسالت چنین نوشت:
ملت ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد با دشمن اصلی یعنی آمریکا وارد جنگ میشود که هنوز پس از ۷۰ سال این جنگ ادامه دارد . ذکر چند نکته در ذیل این باب مهم است.
۱- برخلاف نظر برخی غربزدهها که با پنهان کردن حافظه تاریخی مردم میخواهند آغاز جنگ و رویارویی ملت را با آمریکا از تسخیر لانه جاسوسی آدرس دهند، دشمنی آمریکا با ملت از کودتای ۲۸ مرداد آغاز میشود.
طی ۷۰ سال گذشته بهویژه در جریان نهضت اسلامی امام خمینی در سالهای ۵۶ و۵۷ دریایی از خون و خشونت، مناسبات ایران و آمریکا را شکل میدهد.
۲- کودتای ۲۸ مرداد را آمریکاییها و رژیم شاه، یک قیام مردمی برای بازگشت سلطنت ترجمه میکنند. این اصطلاح قیام مردمی ترکیبی از جنبش اراذل و اوباش با همراهی فواحش با چاشنی مداخله نظامی که از آن به کودتا یاد میشود صورت گرفت. که باعث شد حکومت پهلوی دوم پس از مرگ پدرش تداوم یابد.
پهلوی دوم مثل پهلوی اول با کودتا روی کارآمد. کودتای پهلوی اول با کارگردانی انگلیسیها و با سناریویی که سرویسهای امنیتی انگلیس نوشته بودند شکل گرفت. این کودتا در حقیقت تیرخلاصی به قیام مشروطیت بود.
۳- نهضت ملی شدن نفت به رهبری آیتالله کاشانی – مصدق پیروز شد. نتیجه این پیروزی فرار شاه ذیل قیام تاریخی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ بود. قیام ۳۰ تیر در حقیقت نماد «تولید» قدرت ملی و تولید سرمایه اجتماعی نهضت ملی شدن نفت بود.
این قیام، مصدق را به قدرت رساند. اما متاسفانه در «توزیع» این قدرت در جریان شکلگیری کابینه مصدق به مشکل برخورد. جریان گردش «اطلاعات» و نوع «ارتباطات» در دو بیت آیت الله کاشانی و مصدق متفاوت بود . سرویسهای آمریکا و انگلیس روند آن را کنترل و در آن اخلال میکردند.
لذا آن دو را در مقابل هم قرار دادند. مصدق را در برابر مجلس که او را سر کار آورده بودند قرار دادند تا جایی که رأی به انحلال مجلس داد.
قیام ۳۰ تیر، مصدق را به قدرت برگرداند و به حکومت قوام خاتمه داد. قرار بود کسانی که به سوی مردم آتش گشودند و قیام را سرکوب کنند، مجازات شوند.
اما نهتنها مجازات نشدند بلکه در کابینه معرفی شدند. قیام ۳۰ تیر مکمل پیروزی ملت و تضمینی بر ملی شدن نفت بود. متأسفانه در صنعت نفت کسانی به کار گرفته شدند که گماشته انگلیسیها بودند .این انتخابات به اختلاف دو رهبر نهضت ملی دامن زد. کسانی که هیزم آتش اختلافات را تأمین میکردند در حقیقت تنور کودتا توسط آمریکا را گرم میکردند. آنها ظرف یک سال قیام پیروزمند ۳۰ تیر که منجر به غلبه ملت برای شکلگیری یک دولت ملی شده بود را به تیغ یک کودتای آمریکایی سپردند و آن را به شکست رساندند.
۴- انگلیسیها در قرارداد نفت با ایران یک ششم سودی که میبردند به ایران میدادند. بابت این سود هیچ مالیاتی هم به دولت ایران نمیدادند. این در حالی بود که ۳۶ درصد سود به عنوان مالیات این درآمد را به دولت انگلیس میدادند!
شرکت انگلیسی هیچ وقت دفاتر محاسبات خود را بابت این پرداختها به ایران نمیداد در حالی که مالک نفت ملت ایران بود شرکت انگلیسی دفاتر را سرّی میدانست و هیچ حساب و کتاب و حسابرسی در پرداخت به ایران در کار نبود.
کارمندان انگلیسی در رفاه بودند و کارکنان ایرانی در فقر و فلاکت بودند!
نهضت ملی در حقیقت به یک غارت بیحساب و کتاب پایان داد. با ملی شدن صنعت نفت ایران، جلوی این غارت گرفته شد. اما با کودتای ۲۸ مرداد ورق برگشت با آنکه صنعت نفت ملی شد، غارت اموال ملت به شکل دیگری تداوم یافت.
انقلاب اسلامی به رهبری امام (ره) پایانی به این غارت بود.
۵- نگارنده از کودتای ۲۸ مرداد به عنوان یک کودتای دموکراتیک یاد میکند چون ظاهر و پوسته این کودتا با یک پوشش حرکت سیاسی و مردمی و مغز کودتا یک پوسته ضخیم نظامی داشت. مصدق هنگام کودتا فرمانده ارتش بود! اما جنس اختلافات در سران نهضت به گونه ای بود که این فرماندهی را از حیّز انتفاع ساقط کرده بود. حتی مصدق روز کودتا از طریق رادیو از مردم کمک نخواست. شد آنچه باید میشد!
بدنه این قیام به اصطلاح مردمی را فواحش و اراذل و اوباش تشکیل میدادند. نظامیانی که در قیام ۳۰ تیر مرتکب جنایت شدند و باید طبق مصوبه مجلس مجازات شوند با حکم فرمانده کل قوا که مصدق بود به قدرت برگشتند و بعد از کودتا هم به حیات سیاسی و نظامی خود در دولت کودتای زاهدی ادامه دادند و همان پستها را داشتند!
در مورد کودتای ۲۸ مرداد مطالب مگو و اسرار عجیبی نهفته است. آمریکاییها و انگلیسیها پس از گذشت ۷۰ سال حاضر نشدند اسناد این کودتا را از طبقهبندی سرّی خارج کنند.
۶- آمریکاییها و انگلیسیها میخواستند همان بلایی که بر سرقیام مشروطه و نهضت ملی شدن نفت آوردند بر سر انقلاب اسلامی نیز بیاورند. هوشمندی امام خمینی (ره) و تجربهای که ملت از شکست در آن دو قیام داشتند جلوی این تکرار را گرفت. انقلاب اسلامی با پروژه ها و توطئههای دشمن مقابله کرد و آمریکا و انگلیس را نهتنها در ایران بلکه در کل منطقه شکست داد.
آمریکاییها و انگلیسیها قدم به قدم عقب نشستند و اکنون در محاصره نیروهای انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت دست و پا میزنند. کافی است به نمودار فراز و نشیب مبارزات ملت ایران از مشروطه تا کنون نگاه کنیم.
۷- مدل مقابله آمریکاییها و انگلیسیها با انقلاب اسلامی بازسازی مدل مصدق – کاشانی است. آنها میخواستند از رؤسای جمهور مصدق و از امامین انقلاب آیتالله کاشانی بسازند. حالآنکه نه رؤسای جمهور استعداد مصدق شدن داشتند و نه زعامت و اندازه رهبری امامین انقلاب با قواره رهبری آیتالله کاشانی میخواند. به نظر میرسد گفتمان دکتر پزشکیان در تقویت وفاق و اتحاد ملی حکایت از یک درک تاریخی وی از تاریخ یکصد سال اخیر ایران دارد. باید دعا کرد این درک تاریخی تا پایان دوره در ذهن مبارک او محفوظ بماند.
انتهای پیام
نظرات