عبدالله معتمدی شب گذشته در نخستین نشست آموزشی فرهنگی بسیج اساتید دانشگاه علامه طباطبائی که در مشهد برگزار شد، اظهار کرد: مجموعه همدل بسیج اساتید دغدغه انقلاب را دارد و زمینه اشتراک نظر را در امور مختلف فراهم میکند. همچنین دیدگاه ما در جمع و گردهماییها با به اشتراکگذاری نظرات مختلف، متفاوتتر و جامعتر میشود.
وی افزود: همفکری و اشتراک نظر ما در جمع اساتید باعث میشود که از مشکلات جامعه آگاه و نحوه مواجهه با آن را بیابیم. باید نگاه اصلاحی و انتقادی هر دو با هم باشد. باید در مورد مسائل دانشجویان و دنیای متفاوت آنان بتوانیم مخاطبشناسی کنیم و چگونگی گفتوگو با آنان را بیابیم.
رئیس بسیج اساتید دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: این نشست زمینه تعامل و هماندیشی را فراهم میکند. همچنین مقدمه جدیدی برای تشکیلات منسجم بسیج در فضای دانشگاه است و میتواند در دانشکده ها مستقر و از ظرفیتهای دانشکدهها در زمینههای مختلف استفاده کند.
معتمدی با بیان اینکه در بسیج اساتید دو محور مد نظر ماست؛ یکی گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاه و دیگر تحول در علوم انسانی، گفت: به دلیل اهمیت تحول در علوم انسانی در این سه سال تلاش کردیم این مهم را به دانشگاهها و مراکز پژوهشی مختلف تسری دهیم. تحول در علوم انسانی در وجه اسلامیسازی با اهمیتترین، سختترین و در واقع غایت تحول در علوم انسانی است که البته بسیار دشوار است.
وی ادامه داد: این موضوع نیاز به اقدامات بسیاری دارد و هر چه جلوتر میرویم، سختی کار هم بیشتر میشود. اما ضرورت دارد این تحول صورت گیرد. باید راه زیادی طی شود و علوم انسانی مبتنی بر استنباط از متون مذهبی و اسلامی باشد. تولید علوم انسانی بر مبنای نگاه اسلامی غایتی است که باید در مسیر آن حرکت کنیم. اما مسیر دشواری است و هر آنچه در این مسیر ما را کمک میکند، باید مورد استفاده قرار گیرد.
پژوهشهای علوم انسانی کاربردی شود
همچنین محمدباقر خرمشاد، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه بومیسازی علوم انسانی در ایران ممکن است، اظهار کرد: چالشهای این کار به دو دسته چالشهای ذهنی و عینی تقسیم میشوند. ۱۱ چالش ذهنی و عینی فراروی علوم انسانی در مسیر ارتقای خود به صورت عام و در مسیر اهتمام به بومیسازی وجود دارد.
وی افزود: اولین آسیب ذهنی این است که علوم انسانی چه توسط جامعه علمی غیر علوم انسانی کشور و چه توسط توده مردم، به عنوان علم شناخته نمیشود. ریشه این چالش به این برمیگردد که جامعه ما در حکومتهای قاجار و پهلوی آنقدر از تمدن عقب ماند که دردهای ملموستر که پاسخ عینی ملموس میگیرند، بیشتر علم تلقی میشوند. مثلا برای ساخت یک پروژه فنی یا مهندسی یا برای درمان یک بیمار، نظر کارشناس برق و متخصص پزشکی لازم است، اما برای علوم انسانی یک تخصص لازم نیست، بلکه هر فرد باسوادی اظهار نظر میکند. لذا جامعه چندان علوم انسانی را به عنوان علم نمیشناسد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: همچنین یکی از موانع عینی پیشرفت علوم انسانی در جامعه، مسئلهمحور نبودن علوم انسانی حداقل در ایران است که بتواند نافع بودن خود را اثبات و حفظ کند. اگر مردم و نخبگان ببینند بخش قابل توجهی از پژوهشهای علوم انسانی در راستای باز کردن گرههای جامعه است، قطعا ذهنیتهای نادرست در مورد این علوم از بین میرود.
خرمشاد با مقایسه رویکرد دانشجویان ایرانی و غیرایرانی نسبت به علوم انسانی، بیان کرد: دانشجویان غیرایرانی بیشتر به مسائل عملی و سیاسی میپردازند، در حالیکه دانشجویان ایرانی کمتر به این مسائل توجه دارند. بنابراین، این عدم مسئلهمحور بودن باعث میشود که علوم انسانی در ایران به سمت انتزاعی شدن پیش برود و نتواند به طور ملموس در حل مسائل اجتماعی و مدیریتی مؤثر باشد.
انتهای پیام
نظرات