• شنبه / ۱ شهریور ۱۴۰۴ / ۰۹:۴۸
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1404060100095
  • خبرنگار : 50996

«جمجمه‌ای در کانه مارا»، روایتی صمیمی در دل یک کافه کوچک

«جمجمه‌ای در کانه مارا»، روایتی صمیمی در دل یک کافه کوچک

ایسنا/خراسان رضوی در دل یک کافه‌ کوچک، جایی میان میزها و چراغ‌های کم‌نور «جمجمه‌ای در کانه مارا» روایت خود را آغاز کرد؛ روایتی که نه در صحنه‌ای پرزرق‌وبرق، بلکه در خلوت صمیمی یک کافه شکل گرفت. هر بازیگر پشت میزی نشسته بود و برگه‌ای در دست داشت؛ کلمات از دل متن بلند می‌شدند و با روشن شدن چراغ بالای سرشان، جان می‌گرفتند. این رفت‌وآمد نور ریتمی شاعرانه به اجرا می‌بخشید؛ گویی هر بار حقیقتی تازه بر صحنه روشن می‌شد.

لباس‌ها ساده اما حساب‌ شده بودند؛ پیش‌بندها و کلاه‌های انگلیسی، که هم به فضای کافه حال‌وهوایی ملموس می‌دادند و هم رگه‌هایی از دنیای متن را یادآور می‌شدند. هیچ صحنه‌پردازی مجللی در کار نبود؛ اما همین کم‌کردن و خالی‌کردن، تمرکز تماشاگر را بر کلام می‌نشاند. کلمه در این اجرا همه‌چیز بود، بازیگر نه حق داشت واژه‌ای کم کند و نه می‌توانست چیزی بیفزاید. هر واژه باید عیناً ادا می‌شد تا جهان تلخ و گزنده مارتین مک‌دونا درست همان‌طور که هست بر صحنه بنشیند.

تماشای «جمجمه‌ای در کانه مارا» بیش از آنکه یک اجرای پرجزئیات صحنه‌ای باشد، تجربه‌ای است از مواجهه مستقیم با زبان؛ زبانی که بی‌پرده و بی‌رحم، انسان را در برابر مرگ، گناه و گذشته قرار می‌دهد. در این کافه‌ کوچک، مخاطب نه تماشاگر صرف، بلکه همنشین شخصیت‌ها می‌شد؛ می‌شنید، مکث می‌کرد، گاهی لبخند می‌زد و گاهی در سکوت فرو می‌رفت.

این نمایش یادآوری می‌کرد که حتی در محدودترین فضاها و با کمترین امکانات، می‌توان جهانی وسیع آفرید؛ جهانی که تماشاگر را به تأمل وامی‌دارد و نشان می‌دهد تئاتر، پیش از هر چیز، زاده‌ کلام و تخیل است.

«جمجمه‌ای در کانه مارا»، روایتی صمیمی در دل یک کافه کوچک

احسان دلدار، کارگردان و دراماتورژ تئاتر «جمجمه‌ای در کانه مارا» در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: سال‌هاست به دلیل مطالعه و علاقه‌ای که به آثار «مارتین مک‌دونا» دارم، تصمیم گرفته‌ام بیشتر سراغ متن‌های او بروم و این بار متن کامل جمجمه‌ای در کانه مارا را برای اجرا انتخاب کردم. این اثر به صورت خوانش در فضای کافه اجرا می‌شود و طبیعتاً نیازمند آن است که زمان اجرا به‌ گونه‌ای تنظیم شود تا مخاطب بتواند ارتباط لازم را برقرار کند. نسخه اصلی نمایش حدود یک ساعت و پنجاه دقیقه طول می‌کشید، اما با دراماتورژی‌ای که انجام دادم، بدون آنکه به روایت یا شخصیت‌ها خدشه‌ای وارد شود، زمان را فشرده‌تر کردم تا ریتم نمایش حفظ شود.

وی ادامه داد: برای رسیدن به این نقطه، نزدیک به پنج ماه تمرین کردیم تا بازیگران بتوانند به شخصیت‌هایی که در متن وجود دارد نزدیک شوند. زبان آثار مک‌دونا بسیار خاص است و به همین دلیل ترجمه‌های مختلفی از نمایشنامه‌های او را خواندم.

این کارگردان تئاتر ادامه داد: تلاش من این بود که گروه به اصالت کلام او پایبند بماند. در این اثر حتی یک واژه هم نباید جابه‌جا شود؛ بازیگر موظف است کلمات را دقیق و بدون کم‌وزیاد بیان کند تا فضای اصلی اثر به‌ درستی شکل بگیرد.

دلدار بیان کرد: انتخاب این متن برای من الزاماً به معنای انتقال پیام مستقیم به مخاطب نبود. بیشتر به ‌عنوان یک تجربه تئاتری به آن نگاه کردم که دوست داشتم با دیگران به اشتراک بگذارم. البته ناخودآگاه فرهنگی و اسطوره‌ای ما پیوندهایی با این متن دارد و همین شباهت‌ها باعث می‌شود که مخاطب ایرانی ارتباطی طبیعی با متن برقرار کند.

این کارگردان تئاتر گفت: از نظر طراحی چون اجرا به شکل خوانش است، طبیعتاً صحنه‌پردازی گسترده‌ای وجود ندارد. با این حال تلاش کردم فضایی متناسب با متن ایجاد کنم. ترکیب پیش‌بندها و کلاه‌های انگلیسی را به کار گرفتیم تا هم حال‌وهوای کافه را منتقل کنیم و هم فضای متن را بازآفرینی کنیم. برای جابه‌جایی صحنه‌ها و شخصیت‌ها نیز از تغییر نور استفاده کردیم؛ در واقع با بهره‌گیری خلاقانه از محدودیت‌ها، کوشیدیم بهترین کیفیت ممکن را ارائه کنیم.

وی افزود: پیش‌تر بارها با بازیگران این نمایش همکاری کرده‌ایم و شناخت دقیقی از توانایی‌هایشان دارم. همین شناخت باعث شد حتی قبل از انتخاب نهایی متن، نقش‌ها را در ذهنم با آن‌ها تطبیق دهم. به همین دلیل وقتی متن خوانده شد، انگار از ابتدا می‌دانستم هر نقش را چه کسی باید ایفا کند.

این کارگردان تئاتر بیان کرد: بزرگ‌ترین چالش ما جذب مخاطب در فضای کافه‌ای بود. تریبون یا رسانه‌ای برای معرفی گسترده نداشتیم و تنها از طریق سایت «گیشات» معرفی شدیم. همین امر موجب می‌شود مخاطب وقتی می‌بیند ظرفیت سالن تنها ۳۰ صندلی است، آن را با سالن‌های بزرگ‌تر مقایسه کند و تصور کند کیفیت پایین‌تر است؛ در حالی که ما یکی از قوی‌ترین متن‌های نمایشی را روی صحنه بردیم.

«جمجمه‌ای در کانه مارا»، روایتی صمیمی در دل یک کافه کوچک

حال تئاتر در مشهد خوب است

دلدار در خصوص وضعیت کلی تئاتر مشهد گفت: با وجود همه مشکلات، حال تئاتر در این شهر خوب است. هنرمندان ما بسیار جدی و پرتلاش کار می‌کنند. در حوزه‌های دیگر هنری مانند موسیقی نیز هنرمندان بزرگی داریم که در سطح کشور شناخته‌ شده‌اند. در تئاتر نیز بسیاری از همکارانم سالانه چندین اثر تولید می‌کنند و این برای شهری مثل مشهد دستاوردی ارزشمند است. البته مشکلاتی جدی وجود دارد؛ از کمبود پلاتو و سالن گرفته تا سختی‌های دریافت مجوز. در این راستا حمایت نهادهایی همچون اداره ارشاد در این زمینه ضروری است.

وی افزود: با وجود همه این مسائل، همچنان هنرمندان با انگیزه و عشق کار می‌کنند و باور دارم که تئاتر مشهد مسیر رو به رشدی را طی می‌کند. تنها امیدوارم مخاطبان فرصت دیدن و تجربه کردن این گونه اجراها را داشته باشند و از فضای متفاوت آن لذت ببرند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha