بهرنگ کوفگر به ایسنا گفت: اگر فردی علیرغم داشتن تخصص، خود را در چارچوبی محصور کند موجب بستهشدن اندیشه میشود؛ این درحالیاست که افرادی میتوانند خلاق باشند که در بین مردم زیست کنند، چراکه ارتباط با جامعه و مرتبط شدن با جهان، امکان کنش و واکنش را فراهم کرده و زمینهساز تفکر است، و خلاقیت نیز از فکر نشأت میگیرد. افرادی که با جامعۀ خود ارتباط موثری دارند نمیتوانند نسبت به رخدادهای اطراف بیتفاوت باشند و یکی از ریشههای خلاقیت و تکامل نیز بیتفاوت نبودن است.
این نوازندۀ تار و سهتار، ادامه داد: این موضوع در هنر نیز صادق است و هنرمندانی که با جامعه و با هستی همراه شوند بنابه نیاز و زمان و مکان، آثاری را برگرفته از خلاقیتِ خود آفریدهاند؛ ضمن اینکه خلاقیت، ریشه در سنت دارد و بدون توجه به ریشهها معنایی نخواهد داشت و ممکن نیست؛ چراکه پایداری و بر جایی استوار نخواهد بود. برای نمونه، اثر جاودانۀ «نینوا» از استاد علیزاده، خلاق و بینظیر است و بعداز گذشت سالها از آفرینش آن، همچنان جاودان و شنیدنی است. فیلم «هامون» از مرحوم مهرجویی و بسیاری آثار هنرمندان در رشتههای مختلف هنری نیز چنین بودهاند.
او که هنر درمانگر و خالق طرح «بنا و نوا» است ضمن ابراز خرسندی از برگزاری جشنوارۀ ملی موسیقی خلاق که با تأکید بر موضوع خلاقیت برگزار میشود، بیان کرد: خلاقیت به ذهن خلاق و به افرادی نیاز دارد که درحین نگهداشتن حرمت، جسارت شکستن چارچوبها را داشته باشد و خود را در میان آنها زندانی نکنند. بنابراین یکی دیگر از پایههای خلاقیت، جسارت است؛ ضمن اینکه هرچیزی را نمیتوان اثری خلاق و نوآورانه نامید. دراینباره باید تأکید کرد که یکی از عناصری که میتواند خلاقیت را تعیین کند ماندگاری آن اثر و یا محصول با گذشت زمان است. بنابراین خلاقیت به نبوغ و جسارت و زیست اجتماعی نیاز دارد، حس و حال درونی میخواهد، به تخصص احتیاج دارد و بهسرعت حاصل نمیشود ولی اگر خلاقیت نباشد در جای خود باقیمانده و به سکون میرسیم.
کوفگر با اشاره به طرح خلاقانۀ «بنا و نوا» افزود: این طرح در زمان شروع، کاملاً در جهت خلاف جامعه و اقدام عجیبی بود چون کسی در این اندیشه نبود که ساز را در دل بناهای تاریخی بنوازد. در این اقدام، دو هنر معماری و موسیقی درلحظه ادغام میشوند و این موضوع در بناها و در قسمتهای مختلف یک بنا نیز متفاوت بوده و پویایی و انرژی خاصی در آن نهفته است. طرح بنا و نوا، اقدامی خلاقانه در سنت است و با این روش خلاقانه، بناهایی که گاهی بهراحتی از کنار آنها عبورکردهایم با صدای ساز روح پیدا میکنند.
این هنرمند تأکید کرد که هنرمند وقتی میتواند اقدامی خلاقانه انجام دهد که بهطور مستقل عمل کرده و سفارشی کار نکند و در لحظۀ فعالیتش، روح و روان او آزاد باشد
او اضافه کرد: من برای طرح «بنا و نوا» نه از کسی پولی دریافتکردهام و نه سفارشی کار میکنم، ازاینرو با ورود به یک بنا، همه وجودم در اختیار آن فضا قرار می گیرد که این مرحله، همان عرفان است و بهواقع مانند داستان پروانه و شمع عطار نیشابوری است. اصلاً چنین نیست که هرکسی ساز را بردارد و در بنایی بنشیند و بنوازد، بلکه در لحظۀ انتشار آنچه درون تو است باید پایت از زمین جدا و ذهنت رها باشد که درواقع سیر و سلوکی عرفانی است.
خالق طرح «بنا و نوا» با ابراز امیدواری از اینکه در آینده، طرح «بنا و نوا» در دانشگاهها تدریس شود و مردم با آن زندگی کنند، گفت: بنا و نوا نوعی پالایش روح است و من به همین دلیل ۲۵ سال آن را ادامه دادهام؛ ضمن اینکه یادمان باشد که ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردم هنوز نام بسیاری از سازها را نمیدانند، تار و سهتار را نمیشناسند و این فاجعه است؛ بنابراین وقتی بهعنوان یک استاد سالها بدون دریافتی هیچ مبلغی طرح «بنا و نوا» را ادامه دادهام درکنار خلاقیت، نوعی روشنگری نیز درحال انجام است.
انتهای پیام
نظرات