سیدمهدی زرقانی امروز۲۱ آبانماه، در همایش بزرگداشت اقبال لاهوری در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: مسئله معراج و به آسمان رفتن انسان بسیار مورد علاقه تقریباً همه شاعران تراز اول زبان فارسی است. این پدیده در حقیقت، جالب توجه است؛ زیرا در هستیشناسی کلاسیک، هستی به دو قسمت «عالم ماده» و «عالم غیب» یا به تعبیر دیگر «عالم روح» تقسیم شده است.
استاد دانشگاه فردوسی و دبیر علمی همایش ادامه داد: در معراج انسانها به «عالم ماده» و بام آسمان هستی میرسند و این تجربه رفتن به بام آسمان، تخیل بسیاری از شاعران و نویسندگان ما را برانگیخته و در حاشیهاش شعرهای زیادی سرودهاند.
وی گفت: برخی از متون در مورد معراج رسول الله است و برخی از این متون که تخیل قویتری دارند، به طوری که گویی خودِ شاعر به آسمان رفته و این رفتن به آسمان را در یک تجربه شهودی یا تخیلی به ما منتقل کردهاند. این گونه از ادبیات فارسی در حقیقت یک ژانر خاص به نام «معراجنامه» را تشکیل میدهد که شرح سفر به آسمان است. معراجنامهها معمولاً با جهان کلاسیک و پارادایم سنتی متناسب هستند، اما انسان مدرن با دغدغهها و مشکلات دیگری مواجه است.
زرقانی افزود: در ادبیات معاصر و مدرن فارسی، به نظر میرسد کسی معراجنامه را با آن نگاه سنتی ننگریسته است. تنها اقبال در بین شاعرانی که من میشناسم، تصمیم گرفته ژانری کلاسیک را به معاصر بیاورد و آن را با اقتضائات زمانه پیوند دهد.
وی افزود: پرسش من در این سخنرانی این است که چگونه اقبال این کار را انجام داد و از چه شگردهایی استفاده کرد که ژانر کلاسیک را به مدرن تبدیل کند و مسائل زندگی عصر جدید را با این گونه ادبی به نام معراجنامه مرتبط کند.
دبیر علمی همایش بیان کرد: تغییری که اقبال داد، تغییر از جستجوی حقیقت ازلی در معراج به جستجوی واقعیتهای زمینی و دنیایی بود. اقبال در معراجنامهاش، با مهارت مسائل زندگی روز و قرن بیستم بشر را وارد کرده است. بدین ترتیب او نگاهی تازه به معراج ارائه میدهد.
وی اظهار کرد: یکی از دغدغههای اصلی اقبال، رسیدن به خودآگاهی شرق است. او پرچمدار هویت شرقی است و میکوشد مخاطبان را به یادآوری فرهنگ و اندیشههای خود دعوت کند و از قید نفی و طرد فرهنگ غربی بپرهیزد. اقبال در شعرش به تماشای چهرههای تاریخی و اجتماعی میپردازد و در این راه از شخصیتهایی مانند «سید جمال اسدآبادی» و «مولانا» بهره میبرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: سومین شگرد اقبال، توجه به ابلیس و تأمل در مفهوم انسان و فرشتگی است. او در این باره میگوید که در جستجوی انسانی است که تسلیم نشود و پیروز شود. او ابلیس، نمایی مدرن از انسان و حقیقت وجودی او را در قالب شعر به تصویر میکشد.
وی گفت: در نهایت اقبال با استفاده از این شگردها تلاش میکند تا معراجنامه را به یک اثر معاصر تبدیل کند که نهتنها به مسائل بنیادی بلکه به واقعیتهای زندگی انسان در عصر جدید نیز بپردازد.
هویت انسانی در اندیشه اقبال نشئت گرفته از ایمان است
کریم نجفی برزگر، دبیرکل شبکهدانشگاههای مجازی جهان اسلام اظهار کرد: از نمایندگان محترم کشورهای عراق ، پاکستان و عربستان و اساتید گرامی برای برگزاری مراسم بزرگداشت اقبال تشکر میکنم که نسبت به شخصیتی که در زمان خود به وحدت اسلامی فکر میکرد، توجه ویژهای نشان دادند.
وی گفت: نگاهی که ما به اقبال داریم، مهم است چرا که زیست اقبال در اوایل قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی، در هندوستان و کشورهای دیگر مورد توجه است چرا که آن زمانها کشورها با تحولات دورهای مواجه و انگلیسیها به دنبال ایجاد تفرقه در بین مسلمانان بودند.
نجفی ادامه داد: در آن دوران فرهنگ غربی در حال ترویج بود و یکی از مسائل مهم، این بود که علمای جهان اسلام با این تفکرات و اندیشههای جداییطلبانه بین مسلمانان و ملیتها مبارزه کردند.
دبیرکل شبکه دانشگاههای مجازی جهان اسلام ادامه داد: علمای اسلام در آن زمان هشدارهای لازم را دادند. آن دوره، زمانی بود که صنعت چاپ نیز ایجاد شده بود و اندیشههای شخصیتهای بزرگی مثل علامه اقبال، سید جمالالدین اسدآبادی، سید قطب در مصر و علامه کاشف القطا در عراق، سید ابوالحسن نبوی در هند بسیار تاثیرگذار بود و با پیشرفت صنعت چاپ این اندیشهها به جوانان و سایر اندیشمندان میرسید. این حرکت اسلامی در کشورهای مختلف به مقابله با تفرقه پرداخت.
وی با اشاره به جملهای معروف «اسلام دین توحید و وحدت کلمه توحید است»، افزود: پیامبر عزیز اسلام همیشه بر توحید تأکید میکرد. همین وحدت مسلمانان در کلمه توحید نهفته است و یکی از اهداف شخصیتهایی مانند سید ابوالحسن نبوی و سید قطب نیز همین بحث توحید کلمه بود. همچنین سید جمالالدین اسدآبادی به کشورها سفر میکرد و اهمیت وحدت اسلامی را گوشزد میکرد.
اقبال لاهوری ضعف ایمان را علت عقبماندگی مسلمانان میدانست
دبیر کل شبکه دانشگاههای مجازی جهان اسلام گفت: علامه اقبال ایمان به خداوند را برای پیشرفت مسلمانان ضروری میدانست و معتقد بود اگر ایمان نباشد، انسان هویت خود را از دست میدهد. او ضعف ایمان و فریفته شدن به فرهنگ غربی را علت عقبماندگی مسلمانان میدانست و معتقد بود که کشورهای اسلامی باید استدلال منطقی خود را حفظ کنند و در برابر فرهنگ غربی دچار خودباختگی نشوند.
انتهای پیام
نظرات