به گزارش ایسنا، رضا غیاث آبادی در یادداشتی با این عنوان در خراسان نوشت: بازی فوتبال بین دو تیم پرسپولیس و تراکتورسازی در هفته گذشته اگرچه برای هواداران اهمیت زیادی داشت اما این بازی با حواشی هولناکش بیش از یک بازی فوتبال بود. رقابت تاریخی دو تیم،اهمیت به دست آوردن امتیاز بازی و حوادث پیش از بازی موجب حساسیت ویژه این رقابت بود که با انتشار تصاویر بازی مشخص شد درگیری، فحاشی و توهینهای مستمر برخی تماشاگران، مشاهده آن را در گوشی همراه نیازمند برچسب بزرگسال کرده است.
برخی معتقدند این روز یک استثنا در تاریخ ورزش است و برخی اقدامات به ویژه انتقال دروازهبان سابق به تیم حریف موجب تحریک تماشاگران شده است. فضای زشت و سیاهی که حریم خانواده و به ویژه جایگاه مقدس مادر را خدشه دار کرده است.
با این حال گروهی دیگر به سایر مسابقات اشاره میکنند و فحاشیها را در همان فضا و بستر نامناسب همیشگی میبینند و گرچه تلخی و غیراخلاقی بودن آن را صحه میگذارند ولی به صورت تاریخی محیط ورزشگاه را آلوده توصیف میکنند. در مقام آسیب شناسی وضعیت موجود و در بیان برخی از کارشناسان، نظریه سوپاپ اجتماعی بیشتر طرح شده است. بر این اساس، رفتار غیراخلاقی و فحاشیها نوعی تخلیه خشم و هیجانات طبقهای است که در زندگی جاری خود دچار انواع فشارهای اجتماعی هستند و محیط ورزشگاه را فرصتی برای تخلیه این عواطف و هیجانات می دانند و به طور غیرمستقیم وجود چنین امکانی را ضرورت قلمداد میکنند.
گرچه رفتار برخی بانوان تماشاگر بازی نیز مانند آقایان زشت و غیراخلاقی بود اما تقلیل علت فضای به وجود آمده به حضور زنان دقیق نیست به شکلی که کافی است نگاهی به سایر عرصههای کنش متقابل اجتماعی بیندازیم.به طور مثال مطالب و پیامهای منتشرشده در برخی از فضاهای مجازی مانند توئیتر یا اینستاگرام نشان میدهد این پدیده در میان برخی کاربران به ویژه نسل جوان رواج دارد و یک جست وجوی ساده در سایر عرصهها و در قالب یک تصویر بزرگ تر، آسیب یادشده قابل رصد است و تنها به فضاهای ورزشی اختصاص ندارد.
در روی دیگر سکه و حتی در میان برخی کنشگران عرصه سیاسی نیز رویکرد حذفی، تهاجمی، تخریبی و گاه تکفیری که با ادبیات نامناسب و نامتجانس با فضای فرهنگی جامعه همراه است، نشان میدهد مسئله فراتر از زمین فوتبال است.
براین اساس آسیبشناسی جدی فضای ارتباطی به ویژه در نسل جوان ضرورتی غیرقابل انکار است. به شکلی سست شدن ارزشها و هنجارها در میان برخی از طبقات را که موجب بازتولید فضای غیراخلاقی میشود، میتوان به جامعه آنومیک تعبیر کرد. بر این اساس نهادهای هنجارساز مانند خانواده، قانون، سنت و در یک معنای کلی نظام آموزش و پرورش دچار اخلال و جامعیت در کارکردهای خود هستند و نمی توانند ارزشهای اخلاقی را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنند.
بنابراین در گام اول با شناخت دقیق موضوع و تقبیح اخلاقی آن می بایست تلاش مضاعفی برای حل و بهبود این آسیب که جزو وظایف اساسی نظام آموزش و پرورش در معنای موسع آن است، انجام داد. سکوت رسانهها، صاحبان نفوذ اجتماعی و چهرههای مرجع قابل توجیه نیست و نهادهای مرتبط به ویژه باشگاههای ورزشی که عنوان فرهنگی را نیز یدک می کشند، نمیبایست نسبت به این مسائل ساکت و بی توجه باشند و با حساسیت بیشتر در فرایند توسعه روحیه اخلاقی و مدارا، نسبت به کاهش آسیبهای این پدیده مذموم اهتمام بیشتری بورزند.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات