عباس پهلوانمقدم در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: یکی از ویژگیهای مطرح این روش این است که حتی پس از پایان کار میتوان ظریفترین قطعات را جابهجا یا کم و زیاد کرد، اتفاقی که در معرق به شیوه سنتی انجام نمیشود.
وی اضافه کرد: معرق یک هنر شرقی بر پایه ذوق و سلیقه هنرمند و به معنای ایجاد نقش و نگار با چیدن قطعات کنار یکدیگر است. این چیدمان بر اثر مهارتهای استادکاران بوده و دارای انواع متنوعی چون معرق کاشی، سنگ، فلز، چوب و ... است. تفاوت روش من در این است که در حالت چیدمان، بین قطعات چیدهشده فاصلههایی وجود دارد که حتی با چشم غیرمسلح دیده میشود، اما در حالت نصب، حتی زیر ذرهبین هم فاصلهای وجود ندارد چراکه نصب تک تک قطعات کاملا براساس علم ریاضی و فیزیک انجام شده است.
پهلوانمقدم ادامه داد: در معرق با تکنیک نصب، قطعات از بغل و در کنار یکدیگر نصب شدهاند. آنها درون یک قاب یکی یکی کنار هم جای میگیرند و در نهایت اثری به وجود میآید که دو سطح دارد، یکی در بالا و دیگری در پایین که بنا به خاصیت چوب ممکن است دارای تفاوت رنگ در دو سطح نیز باشد. به عبارت دیگر در هر بار خلق هنر با تکنیک نصب، یک اثر دو رو تولید میشود. در این سبک نیازی به استفاده از تصویر مرجع از ابتدا تا انتهای کار نیست، بلکه پس از برش قطعات بزرگ و اصلی، قطعات کوچکتر به صورت ذهنی و انتزاعی توسط هنرمند در کنار یکدیگر قرار میگیرند که دقت و ظرافتی بسیار بالا نیاز دارد. روش انجام این تکنیک «بدون قالب» نام گرفته است که در مقایسه با سبک سنتی اقلام خاصی نیز نیاز ندارد.
این هنرمند معرقکار مشهدی عنوان کرد: در مرحله اجرا با تکنیک نصب به نقطهای میرسیم که باید دقیقا بدانیم برای از بین بردن فاصله بین قطعات، قطعه جدید را به چه سمت اضافه یا از کدام سمت کم کنیم. در نتیجه هر قطعه برای نصب باید با محاسبات ریاضی افزوده یا کاسته شود. همچنین براساس علم فیزیک، باید جای تکیهگاهها به دقت تعیین شود تا برای نصب قطعه بعدی مشکلی ایجاد نشود. کاربرد دیگر علم فیزیک در برش و کنار هم قرار دادن قطعات بسیار نازک حتی کمتر از یک تار موی انسان است. در نتیجه میتوان گفت که با این روش، یک کار علمی صورت میپذیرد.
وی افزود: من حدود ۳۰ سال پیش کار خود را در اطراف حرم حضرت رضا (ع) و روی یک پلاس ساده و با حداقل امکانات آغاز کردم. آن زمان ازدواج کرده بودم و به سختی برای معیشت از طریق هنر تلاش میکردم. شرایط اقتصادی دشواری بود، گاهی با گریه کار میکردم و با یک اره مویی ساده جملاتی مانند السلام علیک یا امام رضا(ع) را معرق میکردم. حال و هوای خاصی بود و فکر میکنم که امام رضا (ع) خودشان جواب گریههای من را دادند. البته نه با پول و ثروث بلکه با پیشرفت و ترقی در همین هنر معرق، هنری که خاکش را در معابر و بساطهای اطراف حرمشان خورده بودم.
مزیتهای تکنیک «نصب» در مقایسه با روشهای سنتی
این هنرمند مشهدی گفت: اولین اثر من با تکینک نصب با عنوان مهر مادری و در اندازه بزرگ طی مدت زمان چند سال اجرا شد. این اثر نتیجه اولین ایدههای من بود که به طور تصادفی به آنها رسیده بودم و به نتیجه رساندن آن، استرس و فشار زیادی برایم به همراه داشت چون ممکن بود در نهایت و در مرحله آخر که قطعات قرار است در تابلو قرار بگیرند در قاب به درستی بسته نشوند، اما رفته رفته دامنه مهارت و علم خود را در این روش گسترش دادم تا آنجا که مهندسین ثبت استانداردهای فنی حرفهای، این روش را بررسی و مدون کرده و آن را به عنوان یک روش آموزشی در کشور ثبت کردند که در نهایت به آن کد بینالملی هم تعلق گرفت.
پهلوان مقدم با اشاره به اینکه مقرون به صرفه بودن یکی از مزیتهای مهم روش «نصب» است، خاطرنشان کرد: در روش سنتی، معرقکار پس از اجرای کل اثر باید برای پر کردن فواصل بین قطعات، کار خود را به پلیاسترکار بسپارد که این کار هزینههای بسیار بالایی حتی بیشتر از کل هزینههای معرقکار دارد، اما در روش نصب چنین مرحلهای وجود ندارد چون بسیار دقیق است و دیگر فاصلهای برای پر کردن وجود ندارد. حتی از پرت چوب نیز میتوان با کمک محاسبه دقیق و صحت سبک کار استفاده کرد و این هم هزینهها را کاهش میدهد. صرفهجویی در زمان نیز با حذف مرحله پلیاستر و رنگکاری اتفاق میافتد. نکته مهم دیگر این است که چون در این روش، یک اثر دو رو ایجاد میشود باز هم میتوان گفت در زمان صرفهجویی میشود. کیفیت کلی کار نیز به مراتب بسیار بالاتر میرود.
هنرِ بیپناه در قاب ناموزون اقتصاد
وی گفت: یکی دیگر از ویژگیهای این روش، آن است که میتوان آن را روی پایه قرار داد و از زیبایی بصری آن به صورت پشت و رو بهره برد یا شاید بتوان به روشهای گوناگون مثل قرار دادن در پنلها یا پارتیشنها در محیط یا حتی روی پایههای چرخنده از آن اسفاده کرد. این تکنیک قابلیتهای فراوانی دارد که به مرور ارتقا پیدا خواهد کرد.
هنرمند معرقکار مشهدی عنوان کرد: در کنار این همه دقت، کیفیت و زیبایی، مسئله آزاردهنده، عدم قیمت گذاری صحیح و بازاریابی پر چالش هنر معرق است. من به دلیل اقتصاد دشوار این بازار، مجبور به بستن کارگاه هنری خود و پرداختن به شغلی شدهام که هیچ مناسبتی با مهارت، تخصص و هنرم ندارد و نکته دردناکتر این است که به این دلیل دیگر نمیتوانم هنرجویان را آموزش دهم. هیچ سازمان، نهاد دولتی و یا خصوصی نیز همراه و پشتیبان معرق چوب با تکنیک نصب نبوده است. چطور میشود هنر من برای فروش به طور مثال به استرالیا میرود آن هم با قیمتی بسیار پایینتر از ارزش حقیقیاش، اما در استان و کشور خودم، بازار فروش مناسبی برای چنین آثاری که تک نسخه هستند و مشابهی هم ندارند، وجود ندارد.
انتهای پیام
نظرات