• یکشنبه / ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ / ۱۳:۱۳
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1404011004544
  • خبرنگار : 50555

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی تشریح کرد

نوروز و اعیاد مذهبی؛ ابزاری قدرتمند برای ایجاد همگرایی بین ایران و کشورهای منطقه

نوروز و اعیاد مذهبی؛ ابزاری قدرتمند برای ایجاد همگرایی بین ایران و کشورهای منطقه

ایسنا/خراسان رضوی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه نوروز به‌ عنوان نمادی از همگرایی فرهنگی، نمونه‌ای بارز از ظرفیت‌های دیپلماسی فرهنگی است، گفت: علاوه بر این، ایران دارای یک فرهنگ اسلامی غنی است که با دیگر کشورهای عربی و اسلامی دیگر اشتراکات بسیاری دارد. مناسبت‌هایی مانند عید فطر، عید قربانی و مراسم حج، پیوندهای فرهنگی ما را با کشورهای اسلامی از جمله عربستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصر و حتی اندونزی و مالزی تقویت می‌کند.

روح‌الله اسلامی در گفت‌وگو با ایسنا با تاکید بر اینکه آیین‌هایی از جمله نوروز، می‌توانند به عنوان یک عامل وحدت‌ساز بین ما و کشورهای ذیل ایران فرهنگی مورد توجه قرار گیرند، اظهارکرد: دیپلماسی به‌ عنوان ابزاری در سیاست خارجی، به سیاستمداران این امکان را می‌دهد که با استفاده از آن، منافع ملی کشور خود را تأمین کنند. دیپلماسی انواع مختلفی دارد، از جمله دیپلماسی اقتصادی، فرهنگی، شهری و امنیتی که یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین انواع آن، دیپلماسی فرهنگی است. دیپلماسی فرهنگی به تعاملات فرهنگی، آداب و رسوم و مذهب میان کشورها اشاره دارد. به‌ عنوان مثال نوروز به‌عنوان یک جشن مشترک فرهنگی، نمادی از این نوع دیپلماسی است. بر اساس دیپلماسی فرهنگی، کشورها تلاش می‌کنند در حوزه‌هایی مانند زبان، مذهب و آیین‌ها که بین‌شان مشترک است، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

وی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی می‌تواند جنبه‌های مختلفی داشته باشد، افزود: دیپلماسی فرهنگی که توسط حکومت‌ها دنبال می‌شود، به ترویج فرهنگی که مدنظر آن‌هاست، اختصاص دارد. به‌ عنوان مثال، بنیاد سعدی با هدف گسترش زبان و ادبیات فارسی فعالیت می‌کند، یا وزارت امور خارجه تلاش می‌کند آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی به‌ویژه آیین‌های اسلامی و شیعی را ترویج کند. از سوی دیگر، دیپلماسی فرهنگی نخبه‌گرایانه نیز وجود دارد که در آن نخبگان جامعه مانند هنرمندان، روشنفکران و اهالی رسانه سعی در برقراری ارتباطات فرهنگی دارند. در نوعی دیگر، اساتید دانشگاه یا روشنفکران یک کشور می‌توانند با کشورهای همسایه یا دیگر کشورها ارتباط برقرار کنند.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی ادامه داد: یکی دیگر از جنبه‌های مهم دیپلماسی، دیپلماسی عمومی است. این نوع دیپلماسی فراتر از دیپلماسی فرهنگی است و به ارتباطات میان ملت‌ها، شهروندان و مردم اشاره دارد. در عصر اطلاعات، با گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، دیپلماسی عمومی به میزان قابل توجهی گسترش یافته است. همچنین دیپلماسی فرهنگی عمومی وجود دارد که به فعالیت‌های مردم به‌ ویژه در حوزه‌های گردشگری، ورزشی و موسیقی توجه دارد. این نوع دیپلماسی دربرگیرنده تعاملات فرهنگی و اجتماعی است که به‌طور مستقیم از سوی مردم شکل می‌گیرد و می‌تواند به تقویت روابط میان کشورها کمک کند. در نهایت، دیپلماسی فرهنگی به‌ عنوان یک ابزار مؤثر در ایجاد ارتباطات بین‌المللی و تقویت پیوندهای فرهنگی، می‌تواند نقش مهمی در پیشبرد منافع ملی و ارتقاء تصویر کشور در عرصه جهانی ایفا کند.

لزوم بهره‌گیری از ظرفیت‌های مردم و نخبگان در دیپلماسی فرهنگی

اسلامی با بیان اینکه مقوله دیپلماسی فرهنگی یکی از موضوعات بسیار گسترده و پیچیده است که در آن کشورها، نخبگان و مردم به تعامل درباره فرهنگ، آداب و رسوم، هنر و ادبیات می‌پردازند، گفت: این تعاملات می‌تواند ناشی از اشتراکات فرهنگی باشد یا حتی در مواردی بدون وجود این اشتراکات، جذابیت‌های خاصی در فرهنگ‌ها وجود داشته باشد که به ایجاد ارتباطات کمک می‌کند. هدف اصلی دیپلماسی فرهنگی، حفظ منافع ملی کشورهاست. زمانی که کشورها به لحاظ فرهنگی یکدیگر را پذیرفته و احساس نزدیکی کنند، احساس امنیت و ثبات سیاسی در میان آن‌ها شکل می‌گیرد. این نزدیکی فرهنگی می‌تواند به سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و همکاری‌های بیشتر منجر شده و در نتیجه، منافع ملی کشورها تأمین شود.

وی با بیان اینکه علاوه بر این، دیپلماسی فرهنگی به‌ عنوان عاملی برای گسترش صلح در جهان نیز شناخته می‌شود، عنوان کرد: در دنیای امروز، کشورها معمولاً با ذهنیت‌ها و برچسب‌های منفی نسبت به یکدیگر مواجه هستند. اما زمانی که دیپلماسی فرهنگی رواج پیدا می‌کند، این برچسب‌ها و تصورات منفی از بین می‌روند و کشورها به شناخت و آشنایی بیشتری از یکدیگر دست می‌یابند. این آشنایی می‌تواند به همزیستی مسالمت‌آمیز و تقویت روابط میان کشورها کمک کند. بنابراین، برای درک عمیق‌تر دیپلماسی فرهنگی، ابتدا باید تعریف دقیقی از آن داشته باشیم و سپس به کارکردهای مختلف آن به‌عنوان ابزاری در راستای تأمین منافع ملی و گسترش صلح در منطقه و فضای بین‌الملل بپردازیم. دیپلماسی فرهنگی نه‌تنها به تقویت روابط بین کشورها کمک می‌کند، بلکه به ایجاد فضایی برای همزیستی مسالمت‌آمیز و درک متقابل نیز منجر می‌شود.

این پژوهشگر مسائل سیاسی با اشاره به اینکه ایران به عنوان یک کشور پهناور، در طول تاریخ خود، قلمروهای فرهنگی متعددی را دربرگرفته است، بیان کرد: برای درک عمیق‌تر دیپلماسی فرهنگی در ایران، نخست باید به ظرفیت‌های بالقوه‌ای که در این حوزه داریم، توجه کنیم. ایران با تاریخ باستانی و فرهنگی غنی‌اش، یکی از کشورهای برجسته در عرصه دیپلماسی فرهنگی به شمار می‌آید. سرزمین ما با تنوع فرهنگی و تاریخی‌اش، به‌ویژه در دوران باستان، ظرفیت‌های فراوانی برای برقراری ارتباطات فرهنگی با دیگر کشورها دارد. بسیاری از کشورهایی که امروز به عنوان کشورهای مستقل شناخته می‌شوند، در واقع جزیی از فرهنگ بزرگ ایرانی به شمار می‌رفتند. این امر به ما این امکان را می‌دهد که با کشورهای همسایه‌مان از جمله افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، آذربایجان، عراق و ترکیه ارتباطات فرهنگی عمیق‌تری برقرار کنیم.

نوروز و اعیاد مذهبی؛ ابزاری قدرتمند برای ایجاد همگرایی بین ایران و کشورهای منطقه

لزوم بهره‌گیری تومان از ابزارهای ایرانی و اسلامی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی

اسلامی با بیان اینکه جشن نوروز به‌ عنوان نمادی از همگرایی فرهنگی، نمونه‌ای بارز از این ظرفیت‌ها است، اضافه کرد: علاوه بر این، ایران دارای یک فرهنگ اسلامی غنی است که با دیگر کشورهای عربی و اسلامی دیگر اشتراکات بسیاری دارد. مناسبت‌هایی مانند عید فطر، عید قربانی و مراسم حج، پیوندهای فرهنگی ما را با کشورهای اسلامی از جمله عربستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصر و حتی اندونزی و مالزی تقویت می‌کند. این اشتراکات فرهنگی، بستری مناسب برای دیپلماسی فرهنگی فراهم می‌آورد. همچنین فرهنگ تشیع نیز یکی دیگر از ظرفیت‌های مهم ایران در دیپلماسی فرهنگی است. مباحث مربوط به امامت، غیبت و شخصیت‌های بزرگ مذهبی همچون امام رضا به ما این امکان را می‌دهد که با کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و آذربایجان، که دارای جمعیت‌های شیعه هستند، روابط فرهنگی مستحکم‌تری برقرار کنیم.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی ادامه داد: این حوزه نرم و منسجم، پتانسیل بالایی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی در میان کشورهای هم‌پیمان با محوریت تشیع ایجاد می‌کند. با این حال، چالش‌هایی نیز در مسیر بهره‌برداری از این ظرفیت‌ها وجود دارد. عدم شناخت کافی از فرهنگ‌های دیگر، کمبود برنامه‌ریزی‌های استراتژیک و همچنین نبود همکاری‌های بین‌المللی مناسب، می‌تواند مانع از بهره‌برداری کامل از این ظرفیت‌ها شود. بنابراین، نیاز است که با بهره‌گیری از تاریخ و فرهنگ غنی خود، به‌طور جدی‌تر به دیپلماسی فرهنگی پرداخته و از این ابزار مؤثر برای تقویت روابط بین‌المللی و همگرایی منطقه‌ای استفاده کنیم.

این پژوهشگر مسائل سیاسی به ورود فرهنگ مدرن و پسامدرن به زندگی روزمره در چند سال اخیر، اشاره کرد و افزود: مفاهیمی مانند شهرنشینی، قانون‌گرایی، دانشگاه و علم‌محوری که عمدتاً از غرب نشأت گرفته‌اند، در ایران رواج یافته و به بخشی از هویت فرهنگی ما تبدیل شده‌اند. این تغییرات به وضوح در کلانشهرهایی مانند تهران، تبریز، مشهد و شیراز قابل مشاهده است. طبقه متوسط ایرانی به عنوان حامل این فرهنگ‌های مدرن و پسامدرن، در حال شکل‌دهی به یک فضای فرهنگی غنی است که ترکیبی از فرهنگ ایرانی اسلامی شیعی و مدرن را به نمایش می‌گذارد. این تنوع فرهنگی، ظرفیت‌های بزرگی برای برقراری ارتباط با کشورهای همسایه و به ویژه ترکیه فراهم می‌آورد. اگر بتوانیم به درستی از این ظرفیت‌ها در فستیوال‌ها و جشن‌های هنری، موسیقی و فیلم بهره‌ ببریم، می‌توانیم به نفع کشورمان از این امکانات استفاده کنیم. واقعیت این است که ما در دیپلماسی فرهنگی ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای داریم، اما متأسفانه با ضعف‌های اساسی در این زمینه مواجه هستیم.

اسلامی با بیان اینکه استفاده نادرست و غیرتخصصی از دیپلماسی فرهنگی، گاهی اوقات به تحلیل و کاهش منافع ملی ما منجر شده و باعث بروز اختلافات و بدبینی‌ها شده است، تصریح کرد: این ضعف‌ها حتی روابط عادی ما با برخی کشورها را به پایین‌ترین سطح رسانده است. آسیب‌هایی که ما در ۱۰۰ سال اخیر از ضعف دیپلماسی فرهنگی متحمل شده‌ایم، نشان‌دهنده این است که ما این حوزه را بیش از حد سیاسی کرده‌ایم. اگر فرهنگ را از منظر حکومت، نخبگان و مردم بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که ما از سطح نخبگان و مردم عقب افتاده‌ایم. دیپلماسی فرهنگی تنها به سطح حکومت محدود نمی‌شود و نخبگان و مردم نیز باید در این فرآیند مشارکت داشته باشند. اگر به مردم آزادی عمل بدهیم، آنان می‌توانند به شکل طبیعی‌تر و قابل اعتمادتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اما وقتی که حکومت‌ها پشت یک جریان قرار می‌گیرند، به یکدیگر به چشم تهدید نگاه می‌کنند و این باعث می‌شود که از انتقال فرهنگ جلوگیری کنند. در نهایت، ظرفیت فرهنگی ما به مراتب بالاتر از منابع طبیعی مانند نفت و گاز است، اما متأسفانه نتوانسته‌ایم به درستی از آن بهره‌برداری کنیم.

وجود نهادهای موازی فعال در دیپلماسی فرهنگی

وی با بیان اینکه ما در گذشته به دیپلماسی فرهنگی به شکل سیاسی و محدود نگاه کرده‌ایم و این رویکرد باعث شده که نتوانیم به نتایج مطلوبی دست یابیم، اظهار کرد: اگر این موضوع از سوی مردم، نخبگان، رسانه‌ها و روشنفکران، به ویژه از طریق مؤسسات غیرانتفاعی و NGOها دنبال شود، می‌تواند تأثیرگذاری بسیار بیشتری داشته باشد. یکی از مشکلات اصلی این است که نهادهای متولی دیپلماسی فرهنگی در ایران بسیار زیاد و فاقد هماهنگی هستند. هر کدام از این نهادها به سمت و سوی خاصی حرکت و بسیاری از اوقات به صورت فردی و بی‌نظم عمل می‌کنند. در حال حاضر، برنامه منسجمی در حوزه دیپلماسی فرهنگی وجود ندارد.‌ اکنون دقیقا مشخص نیست که هدف نهادهای مختلف در این زمینه کدامند و در چه حوزه‌هایی می‌خواهند فعالیت کنند؟

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی ادامه داد: نهادهای متولی دیپلماسی فرهنگی شامل وزارت علوم، دانشگاه‌ها، جامعة‌المصطفی، سازمان فرهنگ و ارتباطات، وزارت امور خارجه و بسیاری دیگر هستند که هر کدام به نوعی در حال انجام کارهای فرهنگی اند. این در حالی است که بخش مردمی و نخبگانی به نوعی کنار گذاشته شده‌اند و در برخی موارد، این نهادها با یکدیگر دچار اختلاف و درگیری می‌شوند. این مشکلات و عدم هماهنگی میان نهادها مانع از موفقیت دیپلماسی فرهنگی شده است. در نهایت نه‌تنها ما برنامه منسجمی نداریم، بلکه این نهادها گاهی اوقات به جای همکاری، به رقیب همدیگر تبدیل شده و هماهنگ عمل نمی‌کنند. این وضعیت نیازمند بازنگری و ایجاد یک ساختار منسجم و هماهنگ در دیپلماسی فرهنگی است تا بتوانیم از ظرفیت‌های فرهنگی کشور به بهترین نحو بهره‌برداری کنیم.

اسلامی تک‌بعدی عمل کردن را از جمله دلایل ناکارآمدی در دیپلماسی فرهنگی دانست و افزود: اعتقاد به فرهنگ ایرانی، اسلام و تشیع از نظر فردی بسیار ارزشمند است، اما در زمینه سیاست‌گذاری و دیپلماسی فرهنگی، باید رویکردی عملگرایانه اتخاذ کنیم. به جای اینکه تنها بر اساس اعتقادات خود عمل کنیم، باید به منافع ملی کشور توجه و اقداماتی را انجام دهیم که این منافع را تأمین کند. اگر بخواهیم با رویکردی صرفاً اعتقادی وارد این حوزه شویم، به سرعت به یک مسئله سیاسی و سپس امنیتی تبدیل می‌شود که مانع از فعالیت‌های ما خواهد شد. متأسفانه، ما در گذشته نتوانسته‌ایم به صورت عملگرایانه در حوزه دیپلماسی فرهنگی عمل کنیم و بیشتر بر روی اعتقادات خود تمرکز کرده‌ایم. این رویکرد باعث شده که حتی در برگزاری فستیوال‌ها یا مراودات دانشگاهی و گردشگری با کشورهایی که به ما نزدیک هستند، دچار مشکل شویم.

نوروز و اعیاد مذهبی؛ ابزاری قدرتمند برای ایجاد همگرایی بین ایران و کشورهای منطقه

وی اضافه کرد: به عنوان مثال ما نتوانسته‌ایم با تاجیکستان که اشتراکات فرهنگی و تاریخی زیادی با ایران دارد، دیپلماسی فرهنگی مؤثری برقرار کنیم. تاجیک‌ها ایران را دوست دارند، اما آن دیپلماسی فرهنگی که باید بین دو کشور  وجود داشته باشد، عملاً غایب است. یکی از دلایل ناکارآمدی ما در این زمینه، یک‌بعدی عمل کردن است. ما تنها به برخی جنبه‌های دیپلماسی فرهنگی توجه کرده‌ایم و از دیگر حلقه‌های محافظتی که می‌توانند به ما کمک کنند، غافل شده‌ایم. به عنوان مثال، ما می‌توانیم با فعال کردن جنبه‌های متنوعی مانند گردشگری و همکاری‌های علمی، ورزشی، هنری و رسانه‌ای، به تقویت دیپلماسی فرهنگی خود بپردازیم. این تنوع می‌تواند به ما کمک کند تا روابط بهتری با کشورهای همسایه و دیگر ملت‌ها برقرار کنیم و از ظرفیت‌های فرهنگی خود به بهترین نحو بهره‌برداری کنیم.

این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه به رسمیت شناخته شدن، نخستین گام در عرصه سیاست بین‌الملل است، عنوان کرد: کشورها باید یکدیگر را به رسمیت بشناسند تا روابطی سازنده و مؤثر برقرار کنند. سیاست ما بر اساس رهنمودهای رهبری، رئیس‌جمهور و سیاست‌های کلان و قانون اساسی شکل گرفته و ما کشورهای همسایه را به رسمیت می‌شناسیم. در این راستا، تلاش کرده‌ایم روابط سیاسی خود را با کشورهایی نظیر پاکستان، افغانستان و ترکیه گسترش دهیم و سیاست همسایگی را به خوبی دنبال کنیم. اما به نظر می‌رسد که در این مسیر، رویکرد ما بیشتر حکومتی بوده است. دیپلماسی فرهنگی به‌ عنوان ابزاری مردمی، نیازمند فضایی است که در آن مردم خود به تعامل و تبادل فرهنگی بپردازند، در حالیکه دیپلماسی در حوزه‌های سیاسی و نظامی به‌ طور عمده تحت کنترل دولت است، دیپلماسی اقتصادی نیز باید با مشارکت فعال تجار و اتاق‌های بازرگانی و صنایع انجام شود.

اسلامی با تاکید بر اینکه تصدی‌گری دولت در دیپلماسی فرهنگی می‌تواند منجر به سوءتفاهمات و نگرش‌های منفی از سوی کشورهای همسایه شود، بیان کرد: به‌ عنوان مثال، مردم پاکستان به فرهنگ و تاریخ ما علاقه‌مند هستند، اما متأسفانه شناخت کافی از آن ندارند. در جامعه ما نیز تمایلات گردشگری به سمت کشورهایی نظیر ترکیه و کشورهای اروپایی بیشتر است و کمتر به همسایگان شرقی توجه می‌شود. لذا نیاز به معرفی و شناساندن ظرفیت‌های فرهنگی کشورهای همسایه از سوی دولت احساس می‌شود. به‌عنوان نمونه تعاملات فرهنگی با افغانستان در سطح تجاری محدود به برخی تجار است و با وجود جمعیت زیادی از افغان‌ها که به ایران آمده‌اند، فرصتی برای تبادل فرهنگی و اقتصادی فراهم نشده است. در مقابل، کشورهایی نظیر ترکیه با استفاده از رسانه‌ها و تولید محتوای جذاب، توانسته‌اند تصویر مثبتی از خود ارائه دهند و در نتیجه، مردم به سمت آن‌ها جذب شوند. سفرهای دیپلماتیک و لغو روادید با تاجیکستان نیز نشان‌دهنده ظرفیت‌های بالقوه در روابط با این کشور است، اما هنوز هم با چالش‌هایی نظیر بی‌اعتمادی مواجه هستیم. در نهایت، به نظر می‌رسد که دیپلماسی فرهنگی ما به‌طور جدی فعال نیست و نیاز به یک برنامه منسجم و هدفمند داریم که بتواند شاخص‌های مشخصی را تعریف و به توسعه روابط فرهنگی و اقتصادی با کشورهای همسایه کمک کند.

اهمیت جذب دانشجوی بین‌الملل در توسعه دیپلماسی فرهنگی

وی با بیان اینکه به نظر می‌رسد در برنامه هفتم توسعه نیز دیپلماسی فرهنگی به‌ عنوان یک محور کلیدی به‌ طور شایسته‌ مورد توجه قرار نگرفته است، گفت: با این حال، ضروری است که نهادهای حکومتی به‌ منظور ایجاد فرصت‌ها و شرایط لازم برای گسترش این دیپلماسی، هماهنگی‌های لازم را انجام دهند و در عین حال، کار اصلی را به نخبگان و مردم بسپارند. اگر بتوانیم فضایی را برای دانشگاه‌ها، به‌ویژه در حوزه دیپلماسی فرهنگی فراهم آوریم، می‌توانیم به توسعه روابط فرهنگی و علمی با کشورهای همسایه کمک کنیم. با فعال‌سازی بخش بین‌الملل دانشگاه‌ها و جذب دانشجویان از کشورهایی نظیر عراق، افغانستان، پاکستان و دیگر کشورهای همسایه، می‌توانیم به اهداف برنامه هفتم توسعه که هدف‌گذاری جذب حدود ۳۰۰ هزار دانشجوی بین‌المللی به ایران است، دست یابیم. این امر می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر تبادل فرهنگی و علمی داشته باشد.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی اضافه کرد: همچنین گردشگری به‌عنوان یک عامل مهم در دیپلماسی فرهنگی باید فعال‌تر شود. در حال حاضر، تعداد گردشگران از کشورهای همسایه به ایران به‌ طرز قابل توجهی کاهش یافته است. اگر بتوانیم گردشگران بیشتری از کشورهای همسایه جذب و همچنین ایرانیان را نسبت به سفر به این کشورها تشویق کنیم، گامی موثر در تقویت روابط فرهنگی و اقتصادی برداشته‌ایم. علاوه بر این، باید برنامه‌ای منسجم برای توسعه دیپلماسی‌های ورزشی، شهری و هنری، به‌ ویژه در حوزه هنر و موسیقی و سینما تدوین کنیم. ایران دارای پتانسیل‌های بالایی در این حوزه‌هاست و اگر بتوانیم جنبه بین‌المللی به آن‌ها بدهیم، می‌توانیم به موفقیت‌های بیشتری دست یابیم. در نهایت، نیاز است که دیدگاه ما از یک رویکرد ملی و داخلی به یک نگرش منطقه‌ای و بین‌المللی تغییر کند. دیپلماسی فرهنگی می‌تواند به ما کمک کند تا ظرفیت‌های خود را فعال کنیم و افق‌های جدیدی را در تعاملات بین‌المللی بگشاییم. با گسترش این دیدگاه، می‌توانیم به‌ طور مؤثری در عرصه‌های جهانی حضور یابیم و روابط خود را با کشورهای همسایه و فراتر از آن تقویت کنیم.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha