در هشتم شوال ۱۳۴۴ هجری قمری، وهابیون سعودی با حملهای از پیشطراحیشده، قبور ائمه بقیع امام حسن مجتبی (ع)، امام زینالعابدین (ع)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) را ویران کردند. قبوری که تا پیش از آن با گنبدها و بارگاههایی ساده ولی با شکوه، یادآور مظلومیت و معنویت اهلبیت بودند، به یکباره به تلی از خاک تبدیل شدند؛ در سکوتی تلخ، با بیتفاوتی امت و در برابر چشمان اشکبار مؤمنان.
تخریب بقیع، تنها ویرانی چند سنگ و گنبد نبود؛ این اقدام حملهای بود به هویت امت اسلامی، به تاریخ سرشار از عشق و حماسه و به پیوندی معنوی میان انسان و آسمان. بقیع آیینهای بود از صبر فاطمه، غربت حسن، دعاهای زینالعابدین، علم باقر و صدای روشنگر صادق و امروز، در این آیینه، تنها غبار اندوه دیده میشود.
چگونه است که جهانی برای حفظ آثار باستانی چند هزار ساله برخاسته، اما مزار پیشوایان دین، همچنان در خاموشی و فراموشی دفن شدهاند؟ آیا زمان آن نرسیده که فریاد دادخواهی برای بقیع، از دل شیعه برخیزد و جهانیان را به بیداری فراخواند؟
بقیع، فریاد بیصدای تاریخ است؛ فریادی که در دل هر مؤمن هنوز زنده است. باید ایستاد، باید گفت، باید نوشت. تا روزی که دوباره، سایه گنبدی نورانی بر آن خاک مقدس بگسترد و غربت اهلبیت در آن سرزمین، پایان یابد.
تخریب قبور ائمه بقیع، نهتنها یک فاجعه مذهبی، بلکه یک ضایعه فرهنگی و تاریخی برای جهان اسلام بهشمار میرود. این واقعه، تنها یک مسئله اعتقادی در درون جامعه شیعه نیست، بلکه نشانهای آشکار از نوعی رویکرد افراطی نسبت به تاریخ و میراث اسلامی است که سالهاست بر فضای حجاز سایه افکنده است.
در عرف جوامع انسانی، احترام به قبور بزرگان، فارغ از تعلقات مذهبی، امری پذیرفتهشده و انسانی است. اما آنچه در بقیع رخ داد، تلاش برای پاککردن بخشی از تاریخ اسلام بود؛ تاریخی که با وجود تمام تلاشها برای تحریف یا فراموشی همچنان در حافظهی امت باقیست.
چه کسی میتواند انکار کند که در این خاک، نه تنها پیکرهای مطهر چهار امام شیعه آرمیدهاند، بلکه اصحاب بزرگ پیامبر (ص)، مادران مؤمنین و شهدای صدر اسلام نیز در همین گورستان دفناند؟ آیا این زمین، سزاوار بیمهری است؟
تخریب بقیع، درواقع نمادی از حذف هویت تاریخی و معنوی مسلمانان است و این وظیفه همه اندیشمندان، علما، هنرمندان و آزادگان است که با زبان علم، هنر، منطق و احساس، بار دیگر صدای بقیع را به گوش جهانیان برسانند.
این فاجعه، صرفاً مربوط به گذشته نیست؛ بلکه زخمی است که هنوز باز است و چشم انتظار مرهم عدالت، بیداری و حرمت است. باید درباره بقیع نوشت، سخن گفت، تصویر ساخت و ذهنها را بیدار کرد تا فراموشی جای حقیقت را نگیرد.
تخریب بقیع، نماد کجفهمی از اسلام است
در همین رابطه امامجمعه سلطانیه با اشاره به سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (ع) به خبرنگار ایسنا میگوید: وهابیت، زیارت و ساخت حرم بر قبور اهلبیت (ع) را شرک میداند، در حالی که آیات قرآن بر لزوم توسل و آوردن وسیله برای تقرب به خدا تأکید دارد.
حجتالاسلام سیدعمران حسینینسب با بیان اینکه این حادثه، روز مصیبت جهان اسلام است، میافزاید: تخریب بقیع نشاندهنده انحراف و کجفهمی از دین است که همواره تهدیدی برای اسلام ناب بوده است.
وی تأکید میکند: زیارت اهلبیت (ع) موجب شفاعت است و کمک به بازسازی حرمها همچون یاری حضرت سلیمان (ع) در ساخت بیتالمقدس است. این اقدام وهابیون ضدقرآنی، ضددینی و بخشی از پروژه جهانی تخریب معنویت است.
امام جمعه هیدج نیز در همین رابطه به خبرنگار ایسنا، میگوید: وهابیان عربستان با استناد به فتوای ۱۵ نفر از مفتیان مدینه مبنی بر ممنوعیت ساخت بنا بر قبور، اقدام به تخریب قبور ائمه معصومین علیهمالسلام در قبرستان بقیع کردند. این اقدام ضد دینی و ضد تاریخی با واکنشهای گستردهای از سوی مردم و علما در سراسر کشورهای اسلامی روبهرو شد.
حجتالاسلام اسدالله زارعی ضمن تاکید بر مظلومیت تاریخی اهلبیت (ع) میافزاید: فتوای تخریب قبور اولیاء الله، با هدف مقابله با مظاهر شرک صادر شد، در حالیکه حقیقتاً این حرکت ریشه در سیاستهای استکباری جهان علیه اسلام ناب محمدی دارد.
و سخن پایانی اینکه بقیع، نهتنها نشانی از گذشته ماست، بلکه معیاری است برای امروز ما که تا چه حد به ارزشهای معنوی، تاریخی و انسانیمان وفادار ماندهایم.
انتهای پیام
نظرات