یافتن شغل برای فارغالتحصیلانی که فاقد مهارتهای لازم محیط کار هستند، دشوار است و نتایج تحقیقات نشان میدهد که اساتید نقش بسزایی در آمادهسازی فارغالتحصیلان برای ورود به بازار کار دارند. محققان دریافتند که ثبات انتخاب شغل برای فارغ التحصیلانی که تحصیلات بالاتری دارند بیشتر از فارغ التحصیلانی است که شاغل یا کارآفرین هستند.
با پیشرفت فناوری و تغییر تقاضاهای شغلی، موسسات آموزشی باید خود را با این تغییرات وفق دهند، بهویژه مراکز فنی و حرفهای که فارغالتحصیلان آماده به کار، تربیت میکنند. فناوری، تاثیر قابلتوجهی بر بخشهای مختلف داشته است و بسیاری از صنایعی که زمانی به نیروی کار انسانی متکی بودند، اکنون توسط فناوری جایگزین شدهاند. این امر همچنین بر نیروی کار تاثیر میگذارد، زیرا سیستم اتوماسیون صنعتی منجر به اخراج کارکنان میشود در نتیجه، این تحولات، رویکردهای یادگیری جدیدی را ضروری میسازد که ممکن است فارغالتحصیلان را از نظر راهبردی برای موفقیت در بازار کار آماده کند.
آموزش حرفهای
آموزش عالی، میتواند به دلیل هموارتر شدن دوره کارورزی، نتایج شغلی اولیه بهتر و سطوح درآمد بالاتری را تضمین کند. آموزش حرفهای به فارغالتحصیلان کمک میکند تا مهارتهای استخدامی خود را افزایش دهند، سریعتر به بازار کار منتقل شوند و کار با کیفیتتری داشته باشند، زیرا این امر با آموزش، ثبات شغلی و دستمزد بالاتر مرتبط است.
آموزش حرفهای مستلزم همکاری با صنعت، مشاوره شغلی و یادگیری شخصیسازی شده است. شغل ناپایدار با افزایش استرس مالی و کاهش خودکارآمدی شغلی، دستاوردهای حرفهای را از بین میبرد. برای کمک به فارغالتحصیلان در گذار از دانشگاه به محیط کار، میتوان به چندین مورد ازجمله تقویت نقش استاد و پاسخگویی به پیشرفتهای فناوری را برجسته کرد.
هماهنگ کردن برنامه درسی آموزشی با نیازهای فعلی بازار کار
هماهنگ کردن برنامه درسی با نیازهای فعلی و بالقوه نیروی کار، حیاتی است زیرا دانشجویان، انتظار دارند، آموزشی فراگیرند که با مهارتها، علایق و اهداف شغلی آینده آنان مطابقت داشته باشد، بنابراین، ایجاد برنامههایی که مهارتهای عملی، دانش صنعتی و مهارتهای نرم را در آموزش دانشگاهی ترکیب میکنند، ضروری است، با این حال، فرآیند یادگیری انجام شده در موسسات حرفهای هنوز هم تمایل به تمرکز بر مهارتهای فنی حرفهای دارد، در حالی که برای پذیرفته شدن در محل کار فقط به مهارتهای فنی نیاز نیست و علاوه بر این، محل کار از افراد میخواهد که در مهارتهای نرم نیز مهارت داشته باشند.
انقلاب صنعتی پنجم
انقلاب صنعتی چهارم بر اتوماسیون و کارایی از طریق سیستمهای شبکهای و تبادل دادهها تاکید کرد و انقلاب صنعتی پنجم، نوعی تغییر الگو است که بر همکاری تعاملی بین انسانها و فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، رباتیک، اینترنت اشیا (IoT) و واقعیت افزوده یامجازی (AR/VR) برای دستیابی به فرآیندهای شخصیسازیشدهتر و یکپارچهتر تمرکز دارد.
جنبههای کلیدی انقلاب صنعتی پنجم، شامل رویکرد انسانمحور به صورت مشارکتی با فناوریهای پیشرفته، شیوههای پایدار و محصولات شخصیسازیشده از طریق استفاده دقیق از منابع و نیاز به مسئولیت اخلاقی و اجتماعی در استفاده از فناوری است.
انقلاب صنعتی پنجم، دانشجویان را برای خلاقیت و همکاری با پیشرفتهای فناوری در ایجاد راهحلهای پایدار و نوآورانه آماده میکند و اساتید میتوانند با اتخاذ مفهوم انقلاب صنعتی پنجم نقش خود را ارتقا دهند و همچنین میتوان از فناوریهای بهینه برای رفع عدم هماهنگی مشارکتی، شکافهای مهارتی، خدمات شغلی ناکافی، آموزش ناکافی معلمان، تغییرات تکنولوژیکی و شکافهای شبکههای اجتماعی والدین استفاده کرد.
سایت اسکالرهاب گزارش کرد، همکاری اساتید در انقلاب صنعتی پنجم نه فقط شامل استفاده از فناوری پیشرفته، بلکه همکاری در کنار شبکههای سرمایه اجتماعی در پرداختن به مشکلات موجود نیز است. محدودیتهای مختلف موجود را میتوان با بهینهسازی نقش اساتید به حداقل رساند، اما چالشهای دیگر در یافتن راهحل از منظر آنچه اساتید میتوانند انجام دهند، باقی میمانند، بهعنوان مثال، برای پرداختن به مسئله افزایش بیکاری، اساتید در کمک به دانشجویان در تسلط بر مهارتها بر اساس تقاضای صنعت تمرکز خواهند کرد. اساتید باید سواد فنی بهروز داشته باشند و بتوانند بهطور قانعکنندهای با شبکهای از ذینفعان مرتبط ارتباط برقرار کنند.
گذشته از اساتید، عوامل مختلفی بر نتایج یادگیری در کلاس درس در دوران تحول دیجیتال، به ویژه فناوری و سرمایه اجتماعی، تاثیر میگذارند. سه تغییر فناوری متمایز در محل کار شامل کار از راه دور، فرآیندهای خودکار و مدیریت محاسباتی است. فرد میتواند با استفاده از ابزارهای جستجوی شغل اینترنتی، اطلاعات محل کار را بر اساس ترجیحات خود دریافت کند. این امر تضمین میکند که شغل فرد از ابتدا محکم است و روند کار بهطور روان پیش میرود.
هوش مصنوعی در آموزش
شایستگیهای خاص مرتبط با شغل آینده، تضمین سواد دیجیتالی دانشجو، ازجمله استفاده اخلاقی و شهروندی دیجیتال، استفاده از هوش مصنوعی در تدریس برای شناسایی مهارتهای کلیدی و چارچوب برنامه درسی است که با نیازهای صنعت و استانداردهای دانشگاهی همسو باشد. توسعه استاد با ادغام هوش مصنوعی از رشد مداوم و سازگار در ظرفیت و اعتماد به نفس پشتیبانی میکند.
هوش مصنوعی در آموزش، به ویژه ورود به انقلاب صنعتی پنجم، باید با آگاهی از تمایل به ادغام، آغاز شود. ادغام مورد اشاره، ادغام فناوری و تمام منابعی است که میتوانند در یک محیط آموزش حرفهای استفاده شوند. فناوری جایگزین اساتید نیست، وجود فناوری به دلیل انسانهای باکیفیت و کلید موفقیت آموزشی در انسانها است. اساتید باید آگاهی و آمادگی داشته باشند تا مایل و قادر به تبدیل شدن به تسهیلکنندگان، یکپارچهسازان، توسعهدهندگان سواد دیجیتال و هوش مصنوعی در آموزش باشند.
انتهای پیام
نظرات