این کتاب شامل ۲ مقاله مفصل در تحلیل و بررسی نمایشنامه است.
به گزارش ایسنا، در بخشی از تکگویی پایانی برانژه این کتاب میخوانیم:
«من مثل آب خوردن منفی بافی میکنم، ولی خب چیزهای منفی هم مثل آب خوردن اتفاق میافتن. طفلکی، تک و تنها، تو دنیای هیولاها، به حال خودش رها شده. هیشکی نمیتونه کمکم کنه پیداش کنم، هیشکی. چون اصلاً هیشکی نمونده! دیگه تحمل شنیدن صداشون رو ندارم. الان پنبه میذارم تو گوشم. راه حلش اینه که متقاعدشون کنم. ولی متقاعدشون کنم که چی؟ ولی مگه این تغییر و دگرگونیها قابل برگشتن؟ مسئله اینه. قابل برگشت هستن یا نه؟ کار حضرت فیله. از دست من برنمیآد. ولی به هر حال برای این که متقاعدشون کنم باید باهاشون حرف بزنم. برای این که باهاشون حرف بزنم باید زبونشون رو یاد بگیرم. اونا هم باید زبون من رو یاد بگیرن. ولی من دارم به چه زبونی حرف میزنم؟ زبون من چیه؟ دارم فرانسه حرف میزنم. آره، حتماً فرانسهس. ولی فرانسه دیگه چه صیغهایه؟ اگه دلم بخواد اسمش رو میذارم فرانسه، هیچکس هم نمیتونه حرفی بزنه. فقط منم که به این زبون حرف میزنم. اصلاً چی دارم میگم؟ اصلاً خودم میفهمم چی دارم میگم، هان؟»
پیش ترجمههایی از محمد حیاتی منتشر شده که میتوان به این آثار اشاره کرد: «و آفتاب طلوع میکند» نوشته ارنست همینگوی (انتشارات نیلوفر)، «بوطیقای متن، بوطیقای صدا» (انتشارات نیلوفر)، «تبر» نوشته دانلد وستلیک (انتشارات نیلوفر)، «خردهشیشههای اندیشه» مجموعه مقالات والتر بنیامین (انتشارات نیلوفر)، «آنتورپ» نوشته روبرتو بولانیو (انتشارات نیماژ)، «مرا به صندلی الکترکی بسپار» مجموعه داستانهای امریکایی (نشر آگه)، «خانهخراب» مجموعه نمایشنامه (نشر نونوشت) و نمایشنامه «پس از نمایش» نوشته برایان فریل (انتشارات مهرودل).
همچنین از تالیفات حیاتی میتوان از مجموعه داستان «هفت قدم تا سنگر» و مجموعه شعر «خطابه احیا: مردهای خواب مرا میبیند» نام برد.
انتهای پیام
نظرات