محمد فرمهینی فراهانی، مدیرگروه مطالعات تاریخ امامت پژوهشکده امامت در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: یکی از مباحث قابل بررسی در زندگی حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، مواضع سیاسی ایشان در مسئله ولایت و حاکمیت است، امام رضا(ع) چندین سال آخر عمر امامت خود را در زمان حکومت مامون عباسی سپری کردهاند و مامون ایشان را از مدینه به مرو منتقل میکند و مجبور میکند تا ولایت دستگاه خلافت را بپذیرد و به عنوان ولیعهد خلیفه درآید.
وی تصریح کرد: امام رضا(ع) شرط میکنند و میفرمایند: «من فقط به شرطی ولایت عهدی را میپذیرم که هیچ تصرفی در دستگاه خلافت نداشته باشم، هیچ حکمی امضا نکنم، هیچ دستوری ندهم و هیچ کسی را عزل یا منصّب نکنم.» اما باید توجه داشت حرکت امام رضا(ع)، از خود شهر مدینه تا مرو، دارای بعد سیاسی و انتقادی بوده است.
فراهانی ادامه داد: به طور مثال زمانی که میخواهند از کنار قبر شریف پیامبر اسلام(ص) جدا شوند، چندین بار از این قبر شریف خداحافظی میکنند؛ درواقع امام با این حرکت خود این پیام را میدهد که «آقا، من دارم بالاجبار به این سفر میروم و اصلاً نمیخواهم ولایت عهدی را بپذیرم». نکتهی دیگر این است که امام رضا(ع) به زنان و خانواده خودشان فرمودند که در فراق من و در مراسم بدرقه، شروع به گریه کنید.
ولایتعهدی امام رضا(ع): پذیرش از سر اجبار، نه مشروعیتبخشی
وی با بیان اینکه هدف امام از این حرکت نشان دهنده نیت خائنانه مامون بود، افزود: بدین منظور، زنان در بدرقه امام رضا(ع) گریه کردند، این گریهها در آداب و فرهنگ مردم آن زمان کار عجیبی محسوب میشد و شئون خاصی نداشت، اما حضرت به خاطر اثبات این مسئله که این ولایتعهدی، امری اجباری و غیراختیاری بوده، دستور دادند که زنان و اهل و عیال ایشان در مراسم بدرقه گریه کنند.
فراهانی اضافه کرد: اقدام دیگر حضرت در طول سفر این بود که در مواقع متعدد به پذیرش اجباری ولایتعهدی اشاره میکردند؛ در یکی از مواقع حضرت رضا(ع) میفرمایند: من این ولایت عهدی را پذیرفتم و وارد این امر شدم، به همان دلیلی که امیرالمؤمنین(ع) وارد شورای ششنفره شدند. نه اینکه حضرت علی(ع) شورای ششنفره را قبول داشتند یا این نظام انتخاب خلیفه را تأیید میکردند. بلکه برای اثبات اینکه خلافت حق من است، وارد آن شورا شدم. من این روش انتخاب را قبول نداشتم، ولی واردش شدم تا ادعای خودم را ثابت کنم. بنابراین، من ولایت عهدی را هم نه به این معنا پذیرفتم که آن را مشروعیت میدهم، بلکه پس از تمامی این اجبارها و تهدیدها، وارد آن شدم تا ثابت کنم خلافت حق من است و این امر خلافت برای من است.
فراهانی با بیان اینکه امام در زمان و مواضع مختلف نقدهای متعددی در مقابل حاکمیت سیاسی خلفا و عملکردشان انجام داد، گفت: دو یا سه مورد از آنها را در اینجا برجسته میکنیم؛ اولین آن نقد روش سیاسی در انتخاب خلیفه بود که امام رضا(ع) این روش انتخاب خلیفه را قبول نداشتند.
نقد تاریخی امام رضا(ع) بر شیوه انتخاب خلیفه
فراهانی با بیان اینکه مأمون جایگاه اهل بیت(ع) را درک کرده بود و خطرش را میدانست، افزود: از این جهت برای محدود کردن حضور سیاسی امام رضا(ع)، ایجاد مشروعیت برای خود در دستگاه خلافت عباسی و ایجاد یک جایگاه سیاسی و اجتماعی محکم، امام رضا(ع) را مجبور به پذیرش ولایتعهدی کرد اما حضرت میدانستند که از این ولایتعهدی چیزی جز محدودیت و شهادت برای ایشان باقی نخواهد ماند.
وی ادامه داد: از جمله کارهایی که حضرت وقتی وارد دستگاه خلافت شدند، انجام دادند، نقد روش سیاسی انتخاب خلیفه بود. امام به مأمون فرمودند: «آیا خلافت مثل یک لباس است که تو به هر کس دلت بخواهد، آن را بدهی؟ آیا خلافت مثل یک مال شخصی است که اختیار آن کاملاً در دستان تو باشد؟ خیر، ولایت و امامت امری است که خداوند قرار داده است و خدا بهتر میداند که این مسئله در کجا قرار دارد. این امر در خاندان اهل بیت و امیرالمؤمنین(ع) است. چه کاری انجام دادی که این ولایت را به ما میبخشی؟»
فراهانی با بیان اینکه یکی از کارهای امام رضا(ع) نقد دستگاه خلافت و اثبات این بود که روش انتخاب خلیفه چه به وسیله انتخاب خود شخص، و چه مردم اشتباه است، گفت: حضرت در حدیثی که در «کتاب الحجه» از «اصول کافی» آمده و به «حدیث جامه مرو» معروف است، میفرمایند: «آیا مردم منزلت و مقام امام را در میان امت میدانند تا روا باشد که باتوجه به اختیارشان و انتخابشان، امام را واگذار کنند؟»
وی افزود: سپس حضرت میفرمایند: «همانا، امامت قدرش والاتر است، شأنش بزرگتر، منزلتش عالیتر و عمقش عمیقتر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند یا با آرایشان آن را دریابند و یا با انتخاب خود، امامی را منصوب کنند.» امامت دارای چنین جایگاهی است که اصلاً نمیتوان آن را از طریق انتخاب یا عقل بشری انتخاب کرد. همانا، امامت مقامی است که خدای عزوجل، بعد از رتبه نبوت، آن را برای ابراهیم خلیل اختصاص داده و به آن فضیلت مشرف ساخته و نامش را بلند استوار کرده است.
فراهانی با بیان اینکه امام رضا(ع) حکومت ظالم را نفی کرد، افزود: حضرت میفرمایند: «ظالم حق حکومت ندارد، چون حاکم ظالم وقتی حکومت کند، فساد و گناه را گسترش میدهد و کار دیگری انجام نمیدهد. هرگاه حاکمان مردم دروغ بگویند، باران متوقف میشود. و هرگاه سلطانی ستم کند، حکومت را خار میکند.»
وی ادامه داد: ابوسعد هروی میگوید: «از امام رضا(ع) شنیدم که فرمودند: هرگاه ظالمی پس از ظالمی به حکومت برسد، حق نصف میگردد. اگر عادلی پس از عادلی والی شود، حق به اعتدال میرسد. و هرگاه عادلی پس از ظالمی والی شود، حق راحت میآید.» بنابراین، واضح است که حضرت رضا(ع) حکومت ظالم را نفی میکنند و آن را موجب گسترش ظلم و گناه در جامعه میدانند.
انتهای پیام
نظرات