در دهههای اخیر، روند سریع شهرنشینی و توسعه بیرویه کالبد شهری، فشارهای فزایندهای را بر میراث معماری و فرهنگی شهرها وارد کرده است. در این میان، خانههای تاریخی بهعنوان یکی از مهمترین جلوههای هویت فضایی و حافظه جمعی، در معرض خطر فرسایش، تخریب یا کارکردزدایی قرار گرفتهاند، اما همزمان با این تهدیدها، نگاههای تازهای نیز شکل گرفته که تلاش دارند جایگاه این بناها را نهتنها بهعنوان عناصر ایستا و گذشتهمحور، بلکه بهمثابه فضاهایی پویا و مرتبط با زندگی معاصر بازتعریف کنند. در چنین نگاهی، خانه تاریخی صرفاً یک شیء موزهای یا بنایی نیازمند حفاظت نیست، بلکه بستری زنده برای تجربه زیست شهری، تعاملات اجتماعی، و انتقال ارزشهای فرهنگی به نسل امروز و فرداست. احیای این فضاها نیازمند نگاهی جامع و چندوجهی است؛ نگاهی که به ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و نمادین این خانهها توجه داشته باشد. بهرهگیری از دانش میانرشتهای، ظرفیتهای نهادهای فرهنگی، و همافزایی بینبخشی، میتواند راه را برای شکلگیری الگویی نوین در احیای بافتهای تاریخی هموار سازد. پیشبرد چنین رویکردی مستلزم آن است که احیا و حفاظت از خانههای تاریخی در پیوند با مفاهیمی چون عدالت فضایی، اقتصاد پایدار و کیفیت زندگی شهری دیده شود؛ چراکه تنها در این صورت است که میتوان از میراث گذشته پلی به سوی آینده ساخت. پروژه بازآفرینی اقتصادی بافت تاریخی شهر اصفهان یکی از طرحهای مهم شهرداری این شهر است که با محوریت سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری و با اجرای جهاد دانشگاهی واحد اصفهان در حال انجام است. هدف اصلی پروژه، بازآفرینی بافت تاریخی اصفهان؛ یعنی نه فقط بازسازی کالبدی، بلکه زنده کردن هویت، روح و حیات اجتماعی و اقتصادی این بافت ارزشمند است.
در همین زمینه با محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان، گفتوگو کردهایم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
چگونه کالبد تاریخی یک شهر تاریخی بر هویت آن تأثیر میگذارد و چرا حفاظت از آن ضروری است؟
یک مسئله اساسی که باید بهطور جدی به آن توجه کنیم این است که چگونه گزارهها و مفاهیم خود را به بهترین شکل ممکن به نتیجه برسانیم. در ترسیم مسئله، یکی از گزارههایی که پیش رو داریم این است که در یک شهر تاریخی زندگی میکنیم و بخش عمدهای از هویت این شهر به ماهیت کالبدی و بناهای تاریخی آن بستگی دارد. نکته دیگر این است که این بناها به دلیل گستردگی و شرایط خاص محیطیشان در معرض خطر قرار دارند. از این گزارهها میتوان نتیجه گرفت که اگر کالبد معمارانه تاریخی شهر آسیب ببیند، هویت تاریخی شهر نیز دچار آسیب خواهد شد. توسعه شهری باعث شده که این بناها از نظر اقتصادی ارزش خود را از دست بدهند و از مکانهای توسعهیافته شهر فراموش شوند. به همین دلیل، دیگر نمیتوان آنها را بخشی از هویت شهری دانست. این مانند آن است که بگوییم یک ورزشکار مدالآور است، اما اگر دست یا پایش آسیب ببیند، از کارایی او کاسته خواهد شد. یکی از مهمترین ویژگیهای شهر تاریخی، کالبد تاریخی آن است که در حال حاضر به دلیل گستردگی و موانعی که در جریان توسعه ایجاد شده، کمتر مورد توجه قرار میگیرد، بنابراین مسئله اصلی ما نجات هویت تاریخی شهر با حفظ کالبد تاریخی آن است. برای مواجهه با این مشکل، باید کالبد تاریخی شهرها را به چند دسته تقسیم کنیم و برای هرکدام نقشه راهی برای حفاظت و احیا داشته باشیم. این منطقیترین روش برای حل مشکل است. ابتدا مشکل را شناسایی کرده، سپس برای آن برنامهریزی کنیم تا در نهایت به یک نقطه پایدار برسیم که دیگر مشکلی نداشته باشیم.
چه چالشهایی برای حفاظت و احیای خانههای تاریخی وجود دارد و چگونه میتوان این چالشها را برطرف کرد؟
کالبد تاریخی شهر را باید در چند دسته مختلف تقسیم کرد. برای مثال، یکی از این دستهها میتواند نیایشگاهها باشد که شامل مساجد، کلیساها و آتشکدههای تاریخی میشود. دسته بعدی شامل کاخها و ارگهای حکومتی است و دسته دیگر خانههای تاریخی هستند. در این پروژه، هدف ما حفاظت و احیای خانههای تاریخی است. در اینجا، نوع حفاظت به مسئلهای مهم تبدیل میشود. چراکه تعداد زیادی از خانههای تاریخی داریم که نمیتوانیم همه را با سرمایه دولتی حفاظت کنیم، بنابراین لازم است که بخش خصوصی وارد عرصه شود و مسئولیت حفاظت را بر عهده گیرد. این موضوع یک اصل مسلم است. پس از حفاظت، موضوع احیا و وارد کردن این خانهها به چرخه حیات اجتماعی مطرح میشود. تأثیر احیا بر سبک زندگی انسان معاصر موضوعی است که باید به آن توجه کنیم. خانه تاریخی تنها از نظر کالبدی اهمیت ندارد، بلکه احیای آن و بازگرداندن آن به زندگی اجتماعی میتواند نقش مؤثری در سبک زندگی انسان معاصر داشته باشد. این فضا، این جو و این روح در خانههای تاریخی میتواند انسان را به گذشتههای تاریخیاش متصل کند و به هویت آن کمک کند. این مسئله اکنون پیچیدهتر شده است و باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف، نیاز به توان اقتصادی داریم که قطعاً در حد توان دولت نیست. به همین دلیل، باید بخش خصوصی وارد میدان شود، همچنین نیاز به جریانهای فکری و افراد خلاق برای امر احیا و سرزنده کردن این خانهها داریم. این دو موضوع به دو موج اجتماعی نیاز دارد؛ یکی مبتنیبر مبانی اقتصادی و دیگری مبتنیبر خلاقیت و نوآوری. تنها ثروت مادی دیگر نمیتواند عامل اصلی باشد. در معماری ایرانی، یکی از مهمترین ارکان در خلق آثار تاریخی، قوه خلاقه بوده است، نه صرفاً ثروت مادی. در بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، معماری معاصر به شدت تحت تأثیر توان مالی است و ثروت مادی خود را به رخ میکشد، اما در معماری ایرانی، خصوصاً در دورههای گذشته، توجه اصلی به خلاقیت و توان هنری بوده است. اکنون ما با دو چالش روبهرو هستیم؛ حفاظت از بناهای تاریخی به منابع مالی و احیا و سرزنده کردن آنها به قوه خلاقه و توان فکری نیاز دارد. این قوه خلاقه همان همزادپنداری انسان معاصر با تاریخ خود است. همانطور که انسان ایرانی در گذشته این آثار را خلق کرده، امروز انسان معاصر باید با خلاقیت خود این آثار را احیا کند و با آن ارتباط برقرار کند. یکی از نگرانیهای بنده بهعنوان مسئول بافت تاریخی شهر اصفهان این است که خانههای تاریخی هم باید مرمت و حفاظت شوند، اما همزمان باید از اصول درست در مرمت استفاده شود. متأسفانه برخی از خانههای تاریخی به اشتباه مرمت شدهاند و شواهد تاریخی آنها آسیب دیده است. ای کاش این خانهها با دقت بیشتری مرمت میشدند تا شواهد تاریخی آنها مخدوش نمیشد.
در پروژه مشترک سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان و جهاد دانشگاهی برای احیای خانههای تاریخی، چه رویکردها و همکاریهایی بهکار گرفته شدهاند و این پروژه چه ویژگیهایی دارد که آن را از یک پروژه صرفاً اقتصادی متمایز میکند؟
ما به دو شاخه نیاز داریم. این دو شاخه، دو امر اساسی را میطلبد؛ یکی مطالعات و شناخت پایه و دیگری قوه خلاقه. اکنون در پروژهای که با جهاد دانشگاهی انجام میدهیم، در حال ایجاد یک جریان مشترک هستیم؛ جریانی بر پایه اشتراک داده و همفکری. ما و جهاد هر دو فکر داریم، هر دو جیبمان خالی است و هر دو میخواهیم با تکیه بر خلاقیتمان راهی بیابیم تا خانههای تاریخی هم حفظ شوند و هم احیا و این احیا نقشی جدی در سبک زندگی انسان معاصر و در حفظ هویت ایفا کند. این موضوع بسیار مهم است، چراکه خانه تاریخی بهشدت ظرفیت چنین اثری را دارد. در این مرحله، اشتراک داده و همفکری ضرورت مییابد؛ یعنی یک رکن شناختی و یک رکن خلاقه باید در کنار هم قرار گیرند تا بتوانیم به ایده برسیم.
بستههای سرمایهگذاری در این پروژه چگونه طراحی میشوند، چه تفاوتی با بستههای رایج اقتصادی دارند و چه تأثیراتی در ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سبک زندگی شهر اصفهان خواهند داشت؟
این بستهها باید با رویکردی طراحی شوند که هم سرمایهگذاری باشند، هم بازگشت سرمایه داشته باشند و هم رویکرد حفاظتی و هویتی در آنها لحاظ شده باشد. در این مسیر، ما صرفاً با یک بنگاه اقتصادی طرف نیستیم؛ بلکه نهادهایی فرهنگی هستیم که درک کالبدی و اقتصادی داریم. این ویژگی است که پروژه را از یک طرح معمولی متمایز و خاص میسازد. نکته اول این است که نوع مواجهه ما با مسئله چگونه بوده و بهدنبال چه هدفی گشتهایم؛ نگاهی آرمانی. مسئله دوم، بستهای است که در یک نظام عالمانه بین دو نهاد در حال شکلگیری است؛ یکی نهادی ذاتاً فرهنگی و پژوهشی با درک تاریخی و هویتی و دیگری نهادی اجرایی و عمرانی که درک پژوهشی نیز دارد. این دو نهاد در کنار هم قرار گرفتهاند و مکمل یکدیگرند. یکی ابزار کارش در مرمت، شناخت هویتی است و دیگری ابزارش نگاه فرهنگی و پژوهشی، همراه با درک تاریخی. این دو نهاد با همکاری، بستههایی برای سرمایهگذاری تهیه میکنند. برای روشن شدن موضوع، مثالی میزنم، زمانی در جامعه ایرانی، کمبود ید بهعنوان یک مسئله بهداشتی مطرح بود. به جای آنکه قرص ید بین مردم توزیع شود که ممکن بود برخی مصرف کنند و برخی نه تصمیم گرفته شد ید به نمک افزوده شود، چون همه نمک مصرف میکنند. بعدها هم در مورد آهن همین سیاست در پیش گرفته شد. حالا ما نیز در بستههای سرمایهگذاریمان، «خاستگاه هویتی و معماری» را میگنجانیم. به همین دلیل، این بستههای سرمایهگذاری با بستههایی که در یک سمینار صرفاً اقتصادی یا از سوی مشاوران املاک ارائه میشود، زمین تا آسمان تفاوت دارند. این «نمک» در هماهنگی و همگامی سازمان و جهاد ایجاد میشود؛ یعنی نگاه عالمانه به بستههایی که تهیه میشوند. از سوی دیگر، سرمایهگذار نیز با خیال راحت میتواند وارد شود، چون ما هم تجربههای موفق فراوانی داریم از سرمایهگذارانی که در این عرصه وارد شدند و هم جهاد از منظر اقتصادی شناخت خوبی از مبانی و ظرفیتها دارد، بنابراین پیشنهاد اقتصادیای که ارائه میشود، داناییمحور و مبتنیبر دانش و تجربه است. این پیشنهاد، هم نظام تجربی و هم نظام دانشی را دربرمیگیرد. در پایان، بستههایی که آماده میشوند باید چنان باشند که هم برای سرمایهگذار مقرونبهصرفه و سودآور باشند و هم خیال مدیران فرهنگی شهر از بابت نتایج مثبت آن آسوده باشد. نقش ما در نظام سبک زندگی شهر از خلال این پروژه، بسیار مهم است. نمیتوان ادعا کرد که خودروای با بالاترین استانداردهای ایمنی ساختهایم، اما بگوییم این خودرو هیچ نقشی در نظام سلامت ندارد. اگر خودرویی با سطح ایمنی پایین تولید شود، تأثیر مستقیم در آمار مرگومیر و نظام سلامت خواهد داشت. بههمینسان، وقتی درباره احیای هویت تاریخی معماری این شهر سخن میگوییم، قطعاً باید دربارهی تأثیر مستقیم آن بر زیست فرهنگی و اجتماعی مردم این شهر نیز صحبت کنیم و بر تأثیری که بر سبک زندگی آنان میگذارد. در این پروژه، ما تلاش کردهایم با نگاهی عالمانه به مسئله بنگریم. کسی که میخواهد فعالیت اقتصادی انجام دهد، باید بداند این کار حتماً باید برایش مقرونبهصرفه باشد و از طرفی، یکی از بهترین پیشنهادهای اقتصادی روز شهر اصفهان خواهد بود. دوم اینکه، همه ما باید آگاه باشیم که با این پروژه، تأثیر بسیار مثبتی در آیندهی فرهنگی شهر رقم خواهیم زد.
انتهای پیام
نظرات