ما انسانها در جهانی زندگی میکنیم که شکاف میان توانایی تولید و الگوی مصرف، از مرزهای فنی و مالی فراتر رفته و به مسئلهای هستیشناختی بدل شده است؛ چگونه میخواهیم زندگی کنیم؟ چه چیزی را به عنوان «حق مصرف» تعریف میکنیم؟ و تا کجا میتوان بدون پاسخ به این پرسشها، بر توسعه پایدار ادعا کرد؟
ایران، کشوری با میراثی غنی از انرژیهای فسیلی، امروز در میانه گردابی از تضادها گرفتار شده است؛ تضاد میان وفور منابع و ندرت بهرهوری، میان یارانههای پنهان و عدالت اجتماعی، میان وابستگی و نوآوری. اقتصاد انرژی در ایران، به مثابه صحنهای فلسفی، محل تلاقی اراده و محدودیت است؛ ما میخواهیم رشد کنیم، اما چگونه وقتی که مدل مصرفمان در خدمت پایداری نیست؟
این گزارش، نه تنها تحلیلی از روندهای آماری و سیاستگذاری در حوزه انرژی است، بلکه دعوتی است به بازاندیشی. بازاندیشی درباره اینکه آینده انرژی در ایران باید چه شکلی داشته باشد و مسئولیت ما به عنوان اقتصاددان، سیاستگذار و شهروند در قبال آن چیست؟
دکتر زینالعابدین صادقی، دانشیار اقتصاد انرژی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در گفتوگو با ایسنا از تشدید بحران ناترازی انرژی در ایران خبر داد و تأکید کرد که این مسئله به تهدیدی جدی برای امنیت اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است.
وی در تشریح مفهوم ناترازی انرژی اظهار کرد: ناترازی انرژی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن تقاضا برای انرژی از عرضه آن پیشی میگیرد. این امر منجر به کمبود منابع، قطعیهای گسترده برق و گاز و به دنبال آن اختلالات اقتصادی و اجتماعی در کشور میشود.
به گفته این استاد دانشگاه، با وجود برخورداری ایران از منابع عظیم نفت و گاز، ساختارهای فرسوده، سیاستهای ناکارآمد و چالشهای اقتصادی باعث شدهاند که تأمین انرژی پایدار به معضلی مزمن تبدیل شود.
وی افزود: مشکلات ناشی از ناترازی انرژی نه تنها زندگی روزمره شهروندان را مختل کرده، بلکه تولید صنایع و ارائه خدمات عمومی را نیز با دشواریهایی مواجه کرده است.
صادقی با تأکید بر اهمیت راهکارهای اصولی برای عبور از این بحران گفت: ناترازی انرژی مستقیماً بر کیفیت زندگی مردم اثر میگذارد و در عین حال مانعی بزرگ بر سر راه رشد اقتصادی و توسعه پایدار کشور محسوب میشود. برای مقابله با این وضعیت، نیازمند تصمیمات کلان، برنامهریزی دقیق و اصلاحات اساسی در سیاستهای انرژی هستیم.
وی در ادامه به بررسی سبد انرژی ایران و کشورهای خاورمیانه در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ پرداخت و اظهار کرد: مقایسه ترکیب انرژی مصرفی و روندهای تولید و مصرف در منطقه نشان میدهد که ایران در بهرهوری انرژی و سرمایهگذاری در منابع تجدیدپذیر عقبتر از بسیاری از کشورهای همسایه قرار دارد.
این دانشیار اقتصاد انرژی تأکید کرد: حل معضل ناترازی انرژی نیازمند رویکردی جامع و پایدار است. باید با مشارکت فعال متخصصان، نهادهای اجرایی و سیاستگذاران، برنامهای بلندمدت برای بهینهسازی مصرف، تنوعبخشی به منابع انرژی و نوسازی زیرساختها تدوین و اجرا شود.
نمودار میلهای ارائه شده، مصرف انرژی کشورهای خاورمیانه را بر اساس منابع مختلف انرژی در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ نشان میدهد. واحد اندازهگیری مصرف انرژی در این نمودار اگزاژول است.
ایران؛ از پرمصرفترینها در منطقه
این دانشیار اقتصاد انرژی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در ادامه گفتوگو با ایسنا به بررسی مصرف انرژی ایران در مقایسه با سایر کشورهای منطقه پرداخت و تصریح کرد: دادههای سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ نشان میدهد که ایران همچنان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در خاورمیانه محسوب میشود.
وی توضیح داد: در سال ۲۰۲۲، مصرف کلی انرژی ایران بهطور قابل توجهی بالا بود، بهویژه در حوزه گاز طبیعی با رقمی حدود ۸.۶۲ اگزاژول و نفت با حدود ۳.۵۸ اگزاژول. این روند در سال ۲۰۲۳ نیز ادامه داشت و حتی اندکی افزایش یافت؛ به طوری که مصرف گاز طبیعی به حدود ۸.۸۴ اگزاژول رسید، در حالی که مصرف نفت تقریباً ثابت و معادل ۳.۵۰ اگزاژول باقی ماند.
صادقی در ادامه به مقایسهای میان ایران و دیگر کشورهای منطقه پرداخت و افزود: در سال ۲۰۲۳، عربستان سعودی مصرف بسیار بیشتری از هر دو منبع نفت و گاز نسبت به ایران داشت. این کشور، با توجه به توسعه زیرساختهای صنعتی و صادرات گسترده انرژی، تقاضای بالاتری را تجربه کرده است.
وی با اشاره به امارات متحده عربی گفت: مصرف گاز طبیعی در امارات نیز بیشتر از ایران گزارش شده، اما مصرف نفت آن کمتر بوده است. امارات همچنین برخلاف ایران، سهمی از انرژی هستهای و تجدیدپذیر را در سبد مصرفی خود گنجانده که نشان از حرکت این کشور بهسوی تنوعبخشی منابع انرژی دارد.
صادقی در مورد سایر کشورهای منطقه، چنین بیان کرد: عراق، قطر، عمان و کویت، همگی در مقایسه با ایران مصرف انرژی پایینتری داشتهاند، هرچند قطر مصرف بسیار بالایی از گاز طبیعی داشته و در این زمینه حتی از ایران فراتر رفته است که ناشی از برداشت بیشتر قطر نسبت به ایران از منبع گاز طبیعی پارس جنوبی است. عراق و عمان مصرفی متوسط داشتهاند، در حالی که کویت نیز در محدودهای مشابه قرار گرفته است.
وی بیان کرد: فلسطین کمترین میزان مصرف انرژی را در میان کشورهای مورد بررسی داشته و این موضوع عمدتاً ناشی از سطح بالای فناوری و بهینهسازی مصرف انرژی در این کشور است.
این دکترای اقتصاد انرژی با تأکید بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف در ایران گفت: مصرف بالای انرژی در کشور ما نهتنها هزینههای اقتصادی فراوانی به دنبال دارد، بلکه پایداری سیستم انرژی را نیز تهدید میکند. تا زمانی که اصلاحات جدی در ساختار مصرف و سرمایهگذاری در منابع جایگزین صورت نگیرد، این روند صعودی ادامه خواهد یافت.
ترکیب انرژی ایران؛ وابستگی شدید به گاز و نفت
زینالعابدین صادقی در ادامه گفتوگو با تأکید بر ترکیب انرژی مصرفی ایران اظهار کرد: بررسی دادههای سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ نشان میدهد که مصرف انرژی در ایران بهطور کامل تحت سلطه دو منبع اصلی، یعنی گاز طبیعی و نفت قرار دارد. سهم سایر منابع از جمله زغالسنگ، انرژی هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر، در این ترکیب بسیار ناچیز و قابل اغماض است.
وی افزود: در حالیکه بسیاری از کشورهای منطقه، از جمله امارات متحده عربی، هرچند به صورت محدود، سهمی هرچند اندک برای منابع هستهای و تجدیدپذیر در ترکیب انرژی خود در نظر گرفتهاند، ایران همچنان در همان الگوی مصرف سنتی و وابستگی سنگین به سوختهای فسیلی باقی مانده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان درباره روند تغییرات بین سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ در ایران گفت: مصرف گاز طبیعی در این بازه زمانی اندکی افزایش یافته، از ۸.۶۲ به ۸.۸۴ اگزاژول، در حالیکه مصرف نفت تقریباً ثابت مانده است. سایر منابع همچنان در سطحی بسیار پایین قرار دارند و تغییری جدی در جهت تنوعبخشی به سبد انرژی مشاهده نمیشود.
وی سپس با اشاره به سایر کشورهای منطقه توضیح داد: برخی کشورها، نظیر امارات، در همین مدت کوتاه توانستهاند روند مثبتی در مصرف انرژیهای پاک و نوین ایجاد کنند. بهعنوان مثال، افزایش مصرف انرژی هستهای و تجدیدپذیر در این کشور نشانهای از سیاستگذاری فعال برای گذار به سمت ترکیب انرژی متوازنتر و پایدارتر است.
صادقی با اشاره به مقایسه کلی میان ایران و سایر کشورها اظهار کرد: ایران بدون شک یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در خاورمیانه است، اما آنچه این کشور را متمایز میکند، ترکیب مصرفی بسیار غیرمتنوع و متکی بر منابع فسیلی است. در مقابل، کشورهایی نظیر عربستان سعودی و امارات ضمن مصرف بالا، تلاشهایی را برای ورود به حوزه انرژیهای نوین آغاز کردهاند.
وی در جمعبندی این بخش گفت: وابستگی شدید ایران به گاز طبیعی و نفت، در بلندمدت نهتنها پایداری انرژی را تهدید میکند، بلکه با نوسانات بازار جهانی، تحریمها و چالشهای اقلیمی، کشور را در معرض آسیبپذیری بیشتری قرار میدهد. تنوعبخشی به سبد انرژی باید بهعنوان یک ضرورت راهبردی در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد.
نمودار بالا مصرف انرژی ایران برای سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ را نشان میدهد، گاز طبیعی با سهم ۶۹.۱% در ۲۰۲۲ و ۶۹.۵% در ۲۰۲۳، بالاترین سهم حاملهای انرژی را در سبد انرژی ایران به خود اختصاص دادهاست. سهم گاز طبیعی از ۲۰۲۲ به ۲۰۲۳ کمی افزایش یافته است. محصولات نفتی دومین حامل بزرگ هستند، اما سهمشان کمی کاهش یافته است، زغالسنگ و انرژیهای تجدیدپذیر بدون تغییر باقی ماندهاند، انرژی برق آبی سهم کمی دارد و از ۱.۱% در ۲۰۲۲ به ۱.۷% در ۲۰۲۳ افزایش یافته است.
این نمودار نشاندهنده روند مصرف برق ایران در بازه زمانی ۱۹۸۵ تا ۲۰۲۳ است. محور افقی سالها و محور عمودی میزان مصرف برق بر حسب تراواتساعت (TWh) را نمایش میدهد.
رشد شتابدار مصرف برق؛ زنگ خطر برای نظام انرژی کشور
صادقی در ادامه این گفتوگوی تخصصی با اشاره به روند فزاینده مصرف برق در ایران اظهار کرد: نمودار مصرف برق ایران از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۲۳ یک پیام روشن دارد؛ مصرف برق کشور نهتنها بهطور مداوم افزایش یافته، بلکه این رشد شتابدار بوده است.
وی با تکیه بر مدلسازی آماری افزود: ما از یک تابع چندجملهای درجه سوم برای برآورد روند مصرف برق استفاده کردهایم. این مدل نشان میدهد که رشد مصرف، صرفاً خطی نیست بلکه دارای شتاب مثبت است؛ ضریب مثبت X² بیانگر همین شتاب است. همچنین، ضریب خطی X به میزان ۴.۳۳ نشان میدهد که بهطور متوسط سالانه حدود ۴.۳۳ تراواتساعت به مصرف برق کشور افزوده شده است.
ریشههای ناترازی انرژی در ایران؛ یک بحران چندوجهی
در بخش بعدی این گفتوگو، صادقی با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق عوامل ناترازی انرژی گفت: مشکل ناترازی انرژی در ایران صرفاً یک ناهماهنگی عرضه و تقاضا نیست، بلکه ریشه در مجموعهای از ضعفهای ساختاری، مدیریتی و سیاستی دارد که باید بهصورت جامع بررسی شوند.
وی سپس به تفکیک، مهمترین عوامل این بحران را برشمرد:
مدیریت ناکارآمد و فساد: فساد اداری و نبود نظارت مؤثر، منابع را به هدر داده است. فلرزدایی گاز (سوزاندن گازهای همراه نفت) نمونه بارز اتلاف منابع است که سالانه میلیاردها متر مکعب گاز را نابود میکند.
زیرساختهای فرسوده: نیروگاههای ایران اغلب عمر بالای ۳۰ سال دارند و با راندمانی تنها حدود ۳۳ درصد فعالیت میکنند، در حالی که راندمان جهانی بالای ۵۰ درصد است. همچنین، تلفات شبکه انتقال برق معادل زیانی حدود ۴ تا ۵ میلیارد دلار در سال است.
تحریمهای بینالمللی: تحریمها مانعی جدی در مسیر جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوریهای نوین بودهاند و توسعه صنعت انرژی را بهویژه در بخش گاز و برق دچار وقفه کردهاند.
کمبود سرمایهگذاری: سرمایهگذاری جدید و نو، ناکافی در توسعه میادین مهمی مانند پارس جنوبی و احداث نیروگاههای جدید، ظرفیت تولید را پایین نگه داشته است.
بدهی سنگین دولت به بخش خصوصی: بدهی بیش از ۲ میلیارد دلاری دولت به نیروگاههای خصوصی، انگیزه و توان مالی برای سرمایهگذاری در این بخش را بهشدت کاهش داده است.
سوبسیدهای انرژی: در سال ۲۰۲۳، یارانه برق ۳۰ میلیارد دلار و فرآوردههای نفتی ۵۲ میلیارد دلار بوده است؛ چنین حجمی از یارانهها، مصرف بیرویه و عدم صرفهجویی را تشویق کرده است.
تلفات بالای انتقال و توزیع: حدود ۱۳ درصد برق تولیدی و ۷ میلیارد متر مکعب گاز در مسیر انتقال از دست میرود؛ افزون بر آن، سالانه ۱۸ میلیارد متر مکعب گاز در فلرزدایی تلف میشود.
رشد بالای مصرف داخلی: مصرف گاز از ۱۵۳ به ۲۴۵ میلیارد متر مکعب (۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳) و مصرف برق با رشد چهار درصد سالانه به ۲۹۲ تراواتساعت در سال ۲۰۲۲ رسیده است.
کمبود برق در تابستانها: در تابستان ۲۰۲۴، کمبود برق کشور به ۱۴ هزار مگاوات رسید. این در حالی است که برای جلوگیری از بحران، سالانه باید ۵۰۰۰ مگاوات به ظرفیت تولید اضافه شود.
وابستگی به گاز طبیعی: بیش از ۷۰ درصد انرژی کشور از گاز طبیعی تأمین میشود که در زمان کاهش عرضه، مشکلات جدی در کل شبکه انرژی ایجاد میکند و عدم کنترل مصرف گاز طبیعی از طرف دولت.
ماینینگ ارز دیجیتال: فعالیتهای گسترده استخراج رمزارزها، حدود ۶۰۰ مگاوات ساعت برق را از شبکه سراسری میگیرند و موجب فشار مضاعف در دورههای اوج مصرف میشوند.
قاچاق سوخت: قاچاق سالانه حدود ۱.۵ میلیارد لیتر سوخت، بخش دیگری از هدررفت منابع انرژی کشور است.
راهکارهای برونرفت از بحران ناترازی انرژی
صادقی: نیازمند یک نقشه راه بلندمدت با تکیه بر اصلاحات ساختاری، تنوعبخشی و ارتقاء بهرهوری هستیم.
در پاسخ به بحران روزافزون ناترازی انرژی، این دانشیار اقتصاد انرژی دانشگاه شهید باهنر کرمان، مجموعهای از راهکارهای علمی، ساختاری و اقتصادی را پیشنهاد میدهد که میتواند مسیر گذار ایران به سوی یک نظام انرژی پایدار را هموار کند:
مدرنسازی زیرساختها: نیروگاههای فرسوده، شبکههای توزیع ناکارآمد و تجهیزات مستهلک عامل مهم اتلاف انرژیاند. سرمایهگذاری هدفمند در نوسازی این زیرساختها، بهویژه از طریق توسعه نیروگاههای سیکل ترکیبی و استفاده از فناوریهای هوشمند (Smart Grid)، گامی اساسی برای بهبود راندمان و کاهش تلفات است.
جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی: رفع موانع تحریمی، ارائه تضمینهای حقوقی و مالی به سرمایهگذاران و ایجاد محیطی امن برای مشارکت بخش خصوصی، بهویژه در پروژههای زیرساختی انرژی، میتواند روند توسعه را شتاب بخشد.
اصلاح تدریجی سوبسیدها: یارانههای سنگین انرژی، ساختار قیمتگذاری را تحریف کردهاند. باید با رویکردی تدریجی، سوبسیدها را اصلاح و درآمد حاصل را صرف حمایت هدفمند از اقشار آسیبپذیر و توسعه زیرساختها کرد.
تنوعبخشی به سبد انرژی: وابستگی شدید به گاز طبیعی یک ریسک راهبردی است. ایران ظرفیت بالقوهای برای تولید ۲۱ هزار مگاوات برق خورشیدی و ۱۸ هزار مگاوات بادی دارد که باید با سیاستهای حمایتی و برنامهریزی جدی فعال شوند.
افزایش بهرهوری انرژی در مصرف: با بهکارگیری فناوریهای کممصرف در صنایع، ادارات و بخش خانگی و همچنین بهینهسازی مصرف در بخش حملونقل، میتوان تقاضای انرژی را بهطور قابل توجهی کاهش داد.
اصلاح نظام مدیریتی و مقابله با فساد: شفافسازی فرآیندهای تخصیص منابع، بهبود پاسخگویی مدیران و مقابله با فساد ساختاری، برای جلوگیری از هدررفت انرژی و منابع مالی ضروری است.
کنترل ماینینگ رمزارزها: باید فعالیتهای ماینینگ به مناطق خاص با برق اختصاصی هدایت شوند و مصرف آنها با تعرفههای واقعی محاسبه شود. مقرراتگذاری هوشمند و سختگیرانه میتواند از فشار بر شبکه برق عمومی بکاهد.
مبارزه با قاچاق سوخت: افزایش نظارت مرزی، هوشمندسازی سامانههای توزیع سوخت و اعمال جرایم مؤثر میتواند سالانه میلیاردها لیتر سوخت را از خروج غیرقانونی نجات دهد.
توسعه میادین گازی و افزایش تولید: پروژههایی نظیر توسعه فازهای باقیمانده پارس جنوبی و بهرهبرداری از مخازن شمال کشور مانند چالوس و گرگان باید در اولویت قرار گیرند تا توان تأمین گاز کشور تقویت شود.
افزایش ظرفیت تولید برق: افزایش سالانه ۵۰۰۰ مگاوات ظرفیت جدید، از طریق ساخت نیروگاههای مدرن و ارتقاء نیروگاههای موجود، میتواند بحران کمبود برق را مهار کند و آمادگی تابستانهای پیک مصرف را بالا ببرد.
به اعتقاد این دکترای اقتصاد انرژی، عبور از بحران ناترازی انرژی، نیازمند عزم ملی، اصلاح ساختارها و حرکت به سوی آیندهای پایدار در حوزه انرژی است. بدون برنامهریزی بلندمدت و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و بینالمللی، این بحران میتواند به چالشی برای توسعه کشور تبدیل شود.
این نمودار ظرفیت بالقوه تولید برق از منابع انرژی تجدیدپذیر و پاک را به تصویر میکشد.
آیندهنگری در توسعه برق پاک
به گفته صادقی، پتانسیل انرژیهای تجدیدپذیر ایران، فرصتی تاریخی برای عبور از بحران ناترازی و ورود به عصر پایداری است.
بررسی دادههای ظرفیت بالقوه منابع تجدیدپذیر کشور نشان میدهد که ایران، با داشتن تنوع اقلیمی و جغرافیایی، از مزیتهای منحصر به فردی برای تولید برق پاک برخوردار است. صادقی با تحلیل نمودار ظرفیتهای موجود، نکات کلیدی زیر را مطرح میکند:
انرژی خورشیدی – پیشتاز ظرفیت تجدیدپذیر: با ظرفیت بالقوه حدود ۲۱,۰۰۰؛ مگاوات انرژی خورشیدی در صدر منابع تجدیدپذیر قرار دارد. تابش خورشید در بسیاری از نقاط ایران بهویژه در مناطق مرکزی، جنوبی و شرقی، فرصت طلایی برای احداث نیروگاههای فتوولتائیک و حرارتی فراهم کرده است. کاهش جهانی هزینههای نصب پنلها، توجیهپذیری اقتصادی این سرمایهگذاری را نیز دوچندان کرده است.
انرژی بادی – مکمل راهبردی خورشیدی: ظرفیت بادی ایران، با حدود ۲۰,۰۰۰ مگاوات، کاملاً قابل رقابت با انرژی خورشیدی است. مناطق بادخیز همچون سیستان و بلوچستان، گیلان، اردبیل و بخشهایی از آذربایجان غربی بستر مناسبی برای توسعه نیروگاههای بادی فراهم کردهاند. این تنوع جغرافیایی امکان توزیع متوازن نیروگاهها و کاهش فشار بر شبکه را میسر میسازد.
نیروگاههای آبی – با ظرفیت قابل توجه اما محدودیت اقلیمی: نیروگاههای آبی با ظرفیت بالقوه ۱۲,۰۰۰ مگاوات، از منابع سنتی برق پاک در ایران بودهاند. با این حال، وابستگی شدید به میزان بارندگی و منابع آبی در سالهای اخیر، بهویژه در مناطق غربی و شمالی، محدودیتهایی را برای توسعه بیشتر این منبع ایجاد کرده است.
زیستتوده و بیوگاز – راهکاری محلی و مکمل: با ظرفیت ۵۰۰ مگاوات، این منابع انرژی اگرچه در مقیاس ملی تأثیر کمی دارند، اما در مناطق روستایی و کشاورزی میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند. استفاده از پسماندهای شهری، دامی و کشاورزی، همزمان با کاهش آلودگی، برق پاک تولید میکند و میتواند بخشی از مشکل ناترازی را در نواحی خاص حل کند.
انرژی زمینگرمایی – ظرفیت محدود، اما راهبردی: با ظرفیت حدود ۱۰۰ مگاوات، این منبع فعلاً سهم ناچیزی دارد. اما در مناطقی مانند شمال غرب کشور، ظرفیتهای زمینگرمایی وجود دارد که در صورت سرمایهگذاری و دستیابی به فناوریهای لازم، میتوانند بخشی از سبد انرژی پایدار ایران باشند.
صادقی تأکید میکند: با توجه به ظرفیت بسیار بالای انرژی خورشیدی و بادی، ایران میتواند در دهه آینده با یک برنامهریزی هدفمند، بخشی قابل توجه از انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند. این تغییر نه تنها از نظر زیستمحیطی ضروری است، بلکه به کاهش وابستگی به گاز طبیعی، کاهش تلفات انتقال و ایجاد اشتغال پایدار نیز منجر میشود.
وی همچنین میافزاید: اجرای طرحهای ملی برای توسعه این منابع، نیازمند سیاستگذاری شفاف، مشوقهای مالی و همکاری بخش خصوصی است. توسعه فناوریهای داخلی، سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی متخصص و ایجاد زیرساختهای جذب انرژی تجدیدپذیر، باید در اولویت سیاستگذاران قرار گیرد.
نتیجهگیری
دانشیار اقتصاد انرژی دانشگاه شهید باهنر کرمان در جمعبندی این گزارش اظهار کرد: ناترازی انرژی در ایران، حاصل سالها انباشت مشکلات ساختاری، ناکارآمدی سیاستگذاری و تأثیرات تحریمهای بینالمللی است. برای عبور از این بحران، نمیتوان به راهحلهای مقطعی و کوتاهمدت اکتفا کرد. ما نیازمند اصلاحات عمیق و همهجانبه در بخش انرژی هستیم؛ اصلاحاتی که هم زیرساختها را بازسازی کند، هم الگوهای مصرف را تغییر دهد و هم وابستگی شدید به سوختهای فسیلی را کاهش دهد.
وی با اشاره به تجارب بینالمللی افزود: کشورهایی مانند آلمان یا اندونزی نشان دادهاند که کاهش تدریجی یارانهها و توسعه انرژیهای پاک، اگر با حمایت از اقشار آسیبپذیر همراه شود، قابل تحقق است. در ایران نیز پتانسیل تولید برق از منابع خورشیدی و بادی بسیار بالاست و میتواند بهعنوان محور اصلی تحول در بخش انرژی قرار گیرد.
صادقی عنوان کرد: افزایش کارایی انرژی در صنایع، مهار قاچاق سوخت، کنترل مصرف غیرمولد نظیر ماینینگ رمزارزها و شفافسازی نظام مدیریتی، از دیگر راهکارهایی است که باید با جدیت دنبال شود. همچنین، بازگشت به تعاملات اقتصادی بینالمللی میتواند زمینهساز جذب سرمایه و فناوری در این بخش باشد.
وی در پایان تأکید کرد: چنانچه سیاستگذاران با نگاهی واقعگرایانه، جسورانه و مبتنی بر داده، برنامهریزی کنند، میتوان بحران ناترازی انرژی را به فرصتی برای بازآفرینی ساختار انرژی کشور تبدیل کرد؛ اما این مهم مستلزم عزم ملی، مشارکت بخش خصوصی و اصلاحات نهادی گسترده است.
انتهای پیام
نظرات