به گزارش ایسنا، آوش نوشت: امروز همه میدانند بزرگترین اختلاف میان ایران و امریکا بر سر رسیدن به یک توافق نهایی، حداقل در این مرحله، موضوع غنی سازی ایران است. یک خط قرمز مهم و پررنگ از سوی تهران که حاضر نیست قدمی از آن عقب بگذارد. خط قرمزی که در مذاکرات برجام نیز همواره تکرار شد و توانست بر سر حداقل غنیسازی 3.67 درصد در خاک ایران به نتیجه برسد. در طرف مقابل آمریکاییها معتقدند غنیسازی هیچ هدف منطقی برای یک کشور ندارد مگر اینکه بخواهد به سمت ساخت بمب اتم برود و برای همین هم هیچ کشور غیر دارنده بمب اتمی نباید چنین حق و چنین توانمندی داشته باشد. امروز نیز ترامپ در توییتی بار دیگر بر نداشتن هیچ سطح غنیسازی تاکید کرد.
همچنین موضوع غنیسازی باعث شده تا پنج دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان و ایتالیا و با میانجیگری عمانیها نتیجه قابل ذکری نداشته باشد و حتی شاهد عقبگرد هم باشیم. در چنین فضایی این سوال بیش از گذشته مطرح است که اصولا چرا ایران نیاز به غنیسازی دارد و چرا باید چنین موضوعی به یک خط قرمز مهم در مذاکرات بدل شود؟
ظرفیت غنیسازی ایران، یک اهرم دیپلماتیک مؤثر
امروز کشورهایی در دنیا حرف اول را می زنند که در حوزه علم و فناوری در سطوح بالایی حضور داشته باشند و در این میان دانش هستهای بخش مهمی به شمار میرود. ایران در برنامه دو دهه آینده خود اتکای بزرگی به برق هستهای تا 20هزار مگاوات و تولید رادیو دارو برای یک میلیون بیمار دارد و مسلما با توجه به شرایط جهانی و تجربه گذشته ایران در تامین سوخت مورد نیاز راکتورهایش و تضمین فرایند دائمی تامین سوخت که با بدعهدی های متعدد طرفهای غربی روبرو شد، این سیاست راهبردی در کشور وجود دارد که غنیسازی تحت هیچ عنوانی تعطیل یا از ایران خارج نشود. این سیاست راهبردی باعث شد با وجود تاکید شش قطعنامه شورای امنیت مبنی بر توقف یا تعلیق غنیسازی در سالهای 85 تا 92، حتی یک لحظه حاضر به توقف غنیسازی نشد تا توانست بر اساس برجام و قطعنامه2231، غنیسازی را به عنوان یک حق مشروع بر اساس بند چهار NPT برای خودش به اثبات برساند. به همین دلیل جمعبندی تهران اینگونه شد که نداشتن استقلال در تولید سوخت اتمی و وابستگی به این ماده راهبردی میتواند تبعات سنگین غیر قابل جبرانی را برای کشور به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر ظرفیت فنی و عملی ایران در غنیسازی اورانیوم، بهویژه توانایی در کاهش یا افزایش سطح غنیسازی، بهعنوان یک اهرم دیپلماتیک مؤثر، جایگاه راهبردی ایران را در مذاکرات بینالمللی، از جمله در برجام و مذاکرات جاری و آینده، تقویت کرده و بهعنوان یک ابزار بازدارنده مشروع، امکان مشارکت فعال، انعطافپذیر و هدفمند ایران در ترتیبات امنیتی و سیاسی بینالمللی را فراهم میسازد. حتی ایران میتواند با چنین ابزاری و در قبال پایبندی یا بدعهدی طرفهای مقابل، سیاستهای متقابل متناسب، تنبیهی و قانونی را پیش گیرد.
همچنین توانایی ایران در فناوری غنیسازی اورانیوم و حفظ چرخه تولید سوخت اتمی در خاک ایران، در عین آن که در چارچوب مصارف صلحآمیز و زیر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی دنبال میشود، بهطور طبیعی نوعی «بازدارندگی راهبردی» نیز ایجاد میکند. چنین بازدارندگی راهبردی این نگرانی را در همه مقاطع زمانی در طرفهای مقابل به ویژه دشمنان منطقهای و فرامنطقهای ایران ایجاد میکند که هرگونه اشتباه محاسباتی آنها میتواند تبعات سنگینی در حوزه تنش در سازوکار منع اشاعه سلاح هستهای داشته باشد.
دانشی که کاملا بومی شده
غنیسازی اورانیوم مستلزم تلفیق علوم و مهندسیهای پیشرفته است که در توسعه فناوری هستهای نقش حیاتی دارند. فیزیک هستهای در تدوین فرمولهای جداسازی اورانیوم، مهندسی مکانیک در طراحی و ساخت سانتریفیوژهای با دقت بالا، علم مواد و متالورژی برای تولید مواد و آلیاژهای مقاوم در برابر شرایط محیطی و پرتابشهای هستهای، مهندسی برق و کنترل با هدف توسعه سیستمهای کنترل دقیق، حسگرهای هوشمند و اتوماسیون فرآیند غنیسازی و فناوری خلأ و نانو برای فراهم آوردن محیط خلأ و کنترل در مقیاس نانو برای افزایش دقت و بازده فرآیند از جمله این علوم و فناوریهای سطح بالاست که با غنیسازی اورانیوم شاهد رشد آنها در کشور خواهیم بود. ضمن اینکه رشد در این علوم میتواند صدها زیررشته مرتبط را نیز با افزایش دانش روبرو سازد و از سرریز دانش غنیسازی بقیه علوم نیز بهرهمند شوند.
نکته بسیار مهم در حوزه فناوری این است که آنچه ایران توانسته در دانش غنیسازی پیش برود کاملا بومی و به نوعی روی پای خود است، در واقع ایران توانسته سانتریفیوژهای نسل جدیدی با کارایی بسیار بالا را طراحی و تولید کند که از نظر فناوری با استانداردهای جهانی رقابت میکنند و همین هم باعث اعتراض و سروصدای آنها شده چراکه در شرایط تحریم، بیانگر ظرفیت بالای علمی کشور است.
اعتبار و پرستیژ منطقهای و بینالمللی
یکی از مهمترین نتایج غنیسازی توسط ایران و در خاک ایران، در حوزه پرستیژ و اعتبار بینالمللی است. در واقع جمهوری اسلامی ایران، تنها کشور منطقه غرب آسیاست که با تکیه بر دانش و توان بومی به فناوری غنیسازی اورانیوم در سطوح مختلف دست یافته و از این جهت اعتبار بالایی برای کشور ایجاد شده است. اکثر کشورهای منطقه، علیرغم برخورداری از منابع مالی گسترده، همچنان در مراحل ابتدایی توسعه چرخه سوخت هستهای بوده و وابستگی کامل به طرفهای خارجی دارند با این حال ایران با عبور از این مرحله، بهعنوان کشوری با استقلال فناورانه در حوزه حساس هستهای شناخته میشود.
مطابق با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، حق توسعه چرخه سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلحآمیز، یک حق مسلم و شناختهشده برای اعضای غیرهستهای معاهده است. ایران با تأکید بر این حق قانونی، توانسته است در برابر فشارهای سیاسی و حقوقی، از موضعی مشروع و مستند دفاع کند و فعالیتهای خود را ذیل نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه دهد. این رویکرد، ایران را به نماد دفاع فعال از حقوق کشورهای در حال توسعه در بهرهبرداری از فناوریهای نوین و پیشرفته تبدیل کرده است. تسلط ایران بر فناوری غنیسازی و چرخه کامل سوخت هستهای، نقش این کشور را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه و فراتر از آن تقویت کرده و نهتنها به افزایش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات بینالمللی منجر شده، بلکه بازدارندگی راهبردی ایجاد کرده و باعث ارتقای نقش ایران به عنوان یکی از قدرتهای علمی و فناورانه مستقل در سطح جهانی شده است. در نتیجه، غنیسازی اورانیوم در ایران تنها یک اقدام فناورانه نیست، بلکه ابزاری استراتژیک در جهت تثبیت موقعیت ملی در نظام بینالملل چندقطبی و مقاومت در برابر سلطهطلبی فناوریمحور تلقی میشود.
در واقع فناوری غنیسازی اورانیوم در ایران، پدیدهای «چندبُعدی و راهبردی» است که میتواند علاوه بر کمک به حل مشکلات انرژی، به لحاظ اعتبار بینالمللی و توان بازدارندگی به ایران کمک شایانی کند و همان قدر از دست دادن چنین توانی میتواند نگرانکننده باشد.
ایران با استناد به NPT و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، توانسته مشروعیت حقوقی برنامه صلحآمیز هستهای خود را نیزحفظ کند همچنین ابزار مؤثری برای ارتقای قدرت نرم، افزایش نفوذ منطقهای، تقویت قدرت چانهزنی در مذاکرات و ایجاد بازدارندگی فناورانه باشد. این توانمندی، جایگاه ایران را به عنوان بازیگری مستقل و فناورمحور در نظم بینالمللیِ نوظهور تثبیت میکند. دقیقا از همین منظر است که امریکا و غرب به دنبال گرفتن این حق و توان از ایران هستند، اقدامی که تاکنون با مقاومت کشورمان روبرو شده و همین موضوع کلاف مذاکرات را در هم پیچیدهتر کرده است.
انتهای پیام
نظرات