به گزارش ایسنا، صنعت گردشگری، برخلاف بسیاری از حوزههای شغلی، فرصتی نسبی برای حضور گستردهتر زنان فراهم کرده است. بر اساس آمارهای جهانی، در سال ۲۰۱۹ بیش از نیمی از نیروی کار این صنعت را زنان تشکیل میدادهاند. این مشارکت بالا، اهمیت نقش زنان را در گردشگری پررنگ کرده، بهویژه در جوامعی که فرصتهای شغلی برای آنها محدود است. اما حضور پررنگ زنان در این عرصه، بهمعنای نبود مشکل نیست. در بسیاری از موارد، این زنان با دیدگاههای منفی فرهنگی، تبعیضهای اجتماعی، فشارهای خانوادگی و نبود زیرساخت مناسب دستوپنجه نرم میکنند. این مسائل، بهویژه در مناطق کمتر برخوردار، شدیدتر خود را نشان میدهد و باعث میشود زنان برای حفظ موقعیت شغلی خود، روشهای تازهای برای مدیریت شرایط پیدا کنند.
در ایران، با توجه به نوپا بودن صنعت گردشگری و سرعت پایین توسعه آن در برخی مناطق، بررسی وضعیت زنان شاغل در این حوزه اهمیت زیادی دارد. زنانی که در زمینه بومگردی فعالیت دارند، اغلب در مناطق سنتی و کمتر توسعهیافته زندگی میکنند و به همین دلیل، بیش از دیگران در معرض محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرند. از سوی دیگر، نبود نهادهایی برای حمایت از آنها، ضعف در قوانین حمایتی و شعارزدگی در برنامههای کارآفرینی باعث شده تا چالشهای آنها نادیده گرفته شود. فهم بهتر این وضعیت میتواند به طراحی سیاستها و برنامههایی مؤثر برای حمایت از زنان در گردشگری منجر شود.
در همین زمینه، سیده سمیه هاشمی، عضو هیئت علمی گروه گردشگری در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با همکاری مجتمع آموزش عالی بم، تحقیقی درباره شرایط کاری زنان در اقامتگاههای بومگردی استان کرمان انجام دادهاند. این مطالعه به بررسی مشکلاتی پرداخته که زنان در این حوزه با آن مواجهاند و راههایی که خودشان برای مقابله با این چالشها بهکار گرفتهاند.
برای انجام این تحقیق، پژوهشگران از روشی به نام «مردمنگاری» استفاده کردند. در این روش، محققان از طریق مصاحبههای حضوری و گفتوگوی مستقیم با زنان شاغل، اطلاعاتی درباره تجربههای شخصی و چالشهای روزمره آنها جمعآوری کردند. در این پژوهش، ۱۹ زن مدیر اقامتگاه بومگردی انتخاب شدند. سپس مصاحبههای نیمهساختیافته با آنها انجام شد و دادهها با روش تحلیل شبکهای بررسی شدند.
یافتههای این تحقیق نشان میدهند که زنان شاغل در گردشگری با مجموعهای از مشکلات گسترده روبهرو هستند. برخی از این چالشها شامل نگاه منفی جامعه نسبت به کار زنان، دشواریهای ارتباطی با سایر افراد، بحرانهای مالی، ضعف در زیرساختها، قوانین محدودکننده، نبود حمایت درونسازمانی و نگرانیهای جدی درباره آینده شغلی آنهاست. این چالشها از سطح فردی تا ساختاری گسترش دارند و تأثیر زیادی بر روند کاری و روحیه این زنان گذاشتهاند.
در عین حال، این تحقیق تاکید می کند که زنان با وجود این مشکلات، راهحلهای مؤثری برای ادامه مسیر خود پیدا کردهاند. آنها تلاش کردهاند چالشهای فرهنگی را مدیریت کنند، با خانوادهها کنار بیایند، رضایت مشتریان را جلب کنند و از خود در برابر فرسودگی روانی محافظت کنند. این رویکردها، حاصل تجربه، خلاقیت و تلاشهای فردی آنها برای بقا و پیشرفت در فضای شغلی است.
نکته مهمی که در نتایج این تحقیق به چشم میخورد، نقش خود زنان در فرآیند توانمندسازی است. هر چالش جدید، آنها را به فکر چارهجویی و واکنش خلاقانه واداشته است. این واکنشها، نهتنها به حفظ کسبوکار آنها کمک کرده، بلکه هویت شغلی تازهای برایشان ساخته است. برخی از مهمترین چالشهای اجتماعی که آنها با آن مواجهاند، ریشه در باورهای سنتی و نگاههای کلیشهای به کار زنان دارد. این مسائل، همانند سدهایی عمل میکنند که مانع پیشرفت زنان میشوند.
همچنین این پژوهش نشان داده که یکی از بزرگترین دغدغههای زنان، نداشتن چشمانداز مشخص برای آینده شغلی خود است. بهویژه پس از دوران همهگیری کرونا، بسیاری از آنها با تهدید تعطیلی یا افت شدید درآمد مواجه شدند. در چنین شرایطی، اهمیت برنامهریزی بلندمدت و «آیندهپژوهی» در گردشگری بیشتر از همیشه حس میشود.
مقاله علمی برگرفته از این تحقیق در دوفصلنامه «جغرافیای اجتماعی شهری» منتشر شده که زیر نظر دانشگاه شهید باهنر کرمان فعالیت میکند. این نشریه به چاپ پژوهشهایی در حوزه مسائل اجتماعی و شهری در ایران میپردازد و هدف آن ارتقای آگاهی عمومی و علمی در این حوزههاست.
انتهای پیام
نظرات