به گزارش ایسنا، «سید آرش وکیلیان» دکتری سیاستگذاری در تحلیلی با عنوان «آینده جنگ ایران و اسراییل بر اساس عاملیت آمریکا» نوشت: دوازده روز جنگ تحمیلی اسراییل علیه ایران با مداخله آمریکا منجر به آتش بسی شکننده شده است. در این شرایط لازم است سناریوهای محتمل در خصوص وضعیت تداوم یا عدم تداوم جنگ در آینده کوتاه مدت مورد ارزیابی قرار گیرد. به نظر میرسد یکی از عوامل بسیار تعیین کننده عاملیت آمریکا باشد و این مقاله موضوع را از این منظر تحلیل میکند و البته عاملیت ایران یا اسراییل را انکار نمیکند و در کنار آن در نظر میگیرد.

برای تحلیل عاملیت آمریکا سه پارامتر مورد استفاده قرار میگیرد که از ضرب آن هشت حالت محتمل است.
پارامتر اول در دسترس بودن هدف از طریق نظامی است. هدف آمریکا کاستن قدرت ایران به عنوان یک بازیگر مستقل و موثر منطقه ای است که در این مورد خاص جنگ به صورت اهداف عینی آسیب به نظام سیاسی، سازمان رزم و زیرساخت های هسته ای و موشکی قابل تحلیل است. یعنی این تحقق اهداف عینی از این طریق میتواند هدف غایی آمریکا را محقق کند.
پارامتر دوم مقرون به صرفه بودن جنگ شامل هزینههای مستقیم آفندی و پدافندی ، هزینه جنگ در اسراییل و آمریکا و مهمتر از این هزینه فرصت پرداختن آمریکا به جنگ با ایران در قیاس با موضوعات اولویتدار از جمله چین است.
پارامتر سوم امکان توافق با ایران بر سر محدودسازی پروژه هستهای، زیرساخت های نظامی و احتمالا قدرت منطقه ای است که البته ارزیابی آن بسیار دشوارتر از موارد فوق است.

حالت اول روایت رسمی ترامپ است: جنگ به اهدافش رسیده است، ادامه آن مقرون به صرفه نیست و توافق با ایران در دسترس است. در این حالت توافق انجام میشود و جنگ پایان مییابد. (+، - ، +)
حالت دوم روایت رسانههای مستقل و منتقد آمریکایی که بنا بر اطلاعات درز کرده اهداف جنگ را دور از دسترس میدانند، جنگ را مقرون به صرفه نمیدانند و توافقی مثل برجام را میسر و محتمل میدانند. این روایت نزدیک با روایت جریان طرفدار توافق در ایران است. در این حالت جنگ به خودی خود مقرون به صرفه نیست، لذا باید از طریق مذاکره برد-برد جلوی ادامه جنگ را گرفت.(-، - ، +)
حالت سوم و البته چهارم روایت لابی جنگ طلب نزدیک به اسراییل است. از این منظر نه تنها اهداف جنگ در دست است بلکه برای آمریکا مقرون به صرفه است. لذا اصلا مهم نیست که ایران بخواهد توافق بکند یا نکند. نهایتا ایران شکست خواهد خورد و باید با صلح تحمیلی با شرایط آمریکا را بپذیرد. (+، + ، +) و (+، +، -)
حالت پنجم روایت اسراییل است. این جنگ وجودی است که میتواند با مشارکت آمریکا به اهدافش برسد. لذا حتی اگر مقرون به صرفه نباشد باید تا شکست ایران ادامه یابد و توافق وجهی ندارد. (تمایز این حالت با لابی جنگ طلب آمریکا ارزیابی از مقرون به صرفه بودن است) (+، -، -)
حالا ششم روایت مقاومت است. اگر ایران آماده و هوشیار باشد آمریکا هرگز نمیتواند به اهدافش برسد. ممکن است جنگ برای آمریکا در بدو امر مقرون به صرفه به نظر برسد، اما ضربات کوبنده ایران این محاسبه را تغییر خواهد داد. نهایتا توافق با آمریکا نه ممکن است و نه مطلوب و تنها مقاومت با افزایش ملموس هزینه جنگ منجر به تغییر محاسبات آمریکا میشود. (- ، - ، -)
حالا هفتم را هم میتوان به عنوان نسخه ناقصی از حالت ششم در نظر گرفت که پایداری ایران سبب میشود آمریکا به اهدافش نرسد، حتی اگر جنگ مقرون به صرفه باشد. نهایتا ایران با موجود خبیثی مثل آمریکا توافق نخواهد کرد.(- ، + ، -)
حالت هشتم حالت جنگ مبهم و فرسایشی است. جنگ نمیتواند به اهدافش برسد اما برای آمریکا مقرون به صرفه است، لذا ادامه مییابد. در این حالت مفاد توافق بر محاسبات آمریکا در خصوص استمرار جنگ بسیار اثرگذار است و میتواند مطلوبیت جنگ را کاهش یا افزایش دهد. (- ، + ، +)

در میان روایت های ارایه شده در حال حاضر حالت اول و دوم احتمال قابل توجهی دارد و ظاهراً توسط آمریکا دنبال میشود و نهایتا به توقف کامل جنگ منجر میشود. حالتهای سوم و چهارم میتواند سیاست پنهان آمریکا باشد و باید نسبت به آن هوشیار بود چنانکه مذاکرات قبلی هم در واقع یک طرح فریب برای جنگ بود.
موضع ایران بین حالت دوم و ششم متغیر است.
یک احتمال وجود دارد که در صورت عدم آمادگی کشور ، حالت پنجم از طرف اسراییل دنبال شود.
نهایتا فقدان ابتکار عمل از سمت بازیگران ناخواسته منجر به حالت هشتم را میشود.
انتهای پیام
نظرات