الهه تکیه در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه کودکان به دلیل ناتوانی در درک کامل شرایط و نداشتن مهارتهای کافی در مدیریت هیجانات، در برابر فشارهای روانی ناشی از بحرانهایی مانند جنگ، آسیبپذیرتر هستند، اظهار کرد: این فشارها میتواند منجر به بروز اختلالات رفتاری، هیجانی و حتی جسمی در کودکان شود که در صورت تداوم، آثار بلندمدتی در روند رشد عاطفی و اجتماعی آنها بر جای خواهد گذاشت.
وی با تقسیمبندی نشانههای روانی جنگ در کودکان به سه دسته، افزود: نخست، نشانههای جسمی است که شامل سردرد یا دلدردهای مکرر، اختلال در خواب و خستگی دائمی بدون علت مشخص پزشکی میشود. دوم، نشانههای رفتاری نظیر گریههای مکرر، بیقراری، پرخاشگری یا کنارهگیری از جمعهای اجتماعی است و در نهایت، نشانههای هیجانی مانند ترس، نگرانی بیش از حد، وابستگی شدید به والدین، تحریکپذیری و احساس ناامنی را شامل میشود.
تکیه تصریح کرد: اولین و مهمترین اقدام برای کاهش اثرات این فشار روانی، حفظ آرامش والدین در خانه است. کودکان، حتی اگر اطلاعات دقیقی از شرایط نداشته باشند، اضطراب، نگرانی و استرس والدین را بهوضوح حس میکنند. بنابراین، آرامش روانی پدر و مادر، زیربنای امنیت روانی کودک خواهد بود.
این عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی افزود: لازم است والدین، گفتگوهای اضطرابآور، اخبار ناگوار و واکنشهای هیجانی خود را دور از چشم فرزندان انجام دهند. اگر نیاز به گریه یا تخلیه روانی وجود دارد، بهتر است این کار در فضای خصوصی انجام شود تا فضای خانه از لحاظ عاطفی آرام و پایدار باقی بماند.
نحوه صحبت با کودکان در مورد جنگ چگونه باشد؟
تکیه با اشاره به اهمیت شیوه گفتوگو با کودکان در چنین شرایطی، بیان کرد: بچهها متوجه تغییرات محیطی هستند. نادیده گرفتن این موضوع، آنها را در بلاتکلیفی و اضطراب بیشتری قرار میدهد. اما لازم است نحوهی انتقال اطلاعات متناسب با سن کودک باشد.
وی ادامه داد: برای کودکان زیر ۱۰ سال، توصیه میشود اطلاعات با زبانی ساده، محدود و بدون جزئیات بیان شود. استفاده از کلمات سنگین و منفی مثل «جنگ»، «مرگ» یا «موشک» نهتنها کمکی به درک بهتر نمیکند، بلکه اضطراب کودک را افزایش میدهد. بهجای آن، میتوان از واژههایی مثل «شجاعت»، «عدالت» و «دفاع از مظلوم» استفاده کرد که بار عاطفی مثبتتری دارند.
این متخصص علوم شناختی خاطرنشان کرد: باید به کودکان اطمینان خاطر داد که خانواده کنار آنهاست و امنیتشان حفظ شده است. همچنین پاسخ به سوالات کودک باید با صداقت، اما همراه با آرامش داده شود. گفتن عباراتی مثل «نه، اتفاقی نیفتاده» میتواند اعتماد کودک را خدشهدار کرده و او را در ترس و بلاتکلیفی رها کند.
ارتباط شفاف با نوجوانان، راهی برای تقویت تفکر انتقادی
تکیه در ادامه با اشاره به گروه سنی بالای ۱۰ سال و نوجوانان اظهار کرد: در این گروه سنی باید اطلاعات دقیقتر و شفافتری ارائه داد. نوجوانان باید بتوانند مفاهیمی مانند عدالت، استقلال، تمامیت ارضی و مسئولیتپذیری اجتماعی را درک کنند. گفتگو با آنها باید بر پایه قدرت و تابآوری باشد، نه ترس و ضعف.
وی گفت: عباراتی مانند «ما قوی هستیم» یا «ما از حق خود دفاع میکنیم»، حس غرور، امید و امنیت را در نوجوان تقویت میکند و به سلامت روان او کمک خواهد کرد. همچنین تشویق به پیگیری اخبار از منابع معتبر و تفکر نقادانه نسبت به مسائل، برای این گروه سنی ضروری است.
نقش فعالیتهای هنری و روزمره در کاهش اضطراب
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی البرز با تأکید بر اهمیت ایجاد فضای عاطفی امن در خانه بیان کرد: در آغوش گرفتن کودکان، بازی با آنها، نقاشی، آواز خواندن، مطالعه کتاب و فعالیتهای هنری از جمله راهکارهای ساده و مؤثری هستند که به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را تخلیه و مدیریت کنند.
وی افزود: در کنار این اقدامات، آموزش مهارتهای مقابلهای مثل تنفس عمیق، تمرکز ذهن و تصمیمگیری در موقعیتهای سخت میتواند هم برای والدین و هم برای کودکان مفید باشد.
تکیه توصیه کرد: پیگیری اخبار مربوط به جنگ در ساعات مشخص و در فضایی آرام، بدون حضور کودک یا با صدای بسیار پایین، از دیگر اقدامات مهم در مدیریت این وضعیت است. همچنین حفظ روتینهای روزمره مانند زمان خواب، تغذیه منظم، بازیهای بدنی و تفریحهای ساده در فضای باز ایمن، نقش مهمی در حفظ تعادل روانی کودک دارد.
آیا فرستادن کودک به مناطق امنتر راهحل مناسبی است؟
تکیه در پاسخ به این پرسش که آیا جدا کردن کودک از محیط بحرانی با فرستادن او نزد بستگان در مناطق امنتر اقدام درستی است، گفت: در صورت امکان، بهترین تصمیم این است که والدین همراه با فرزند خود به منطقهای امن منتقل شوند. همراهی والدین در این شرایط بیش از هر چیز برای کودک مهم است.
وی در پایان افزود: اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد و چارهای جز انتقال کودک به نزد بستگان نباشد، باید این تصمیم به عنوان آخرین راهحل در نظر گرفته شود، زیرا جدایی از والدین، حتی در محیط فیزیکی امن، میتواند اضطراب و احساس ناامنی شدیدی در کودک ایجاد کند که تأثیر آن از خود بحران هم شدیدتر است.
انتهای پیام
نظرات