محمدجواد استادی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دیپلماسی فرهنگی با استفاده از ابزارهایی کاملاً متفاوت از دیپلماسی سیاسی، درصدد ایجاد تفاهم میان ملتها است. این ابزارها عمدتاً فرهنگی، هنری، زبانی و تمدنی هستند که برخلاف منطق قدرت سخت، بر اساس قدرت نرم و جاذبه عمل میکنند.
وی ادامه داد: دیپلماسی فرهنگی دو بنیاد اصلی دارد؛ اول جاذبهسازی (Attraction) که به معنای ایجاد جاذبه برای مخاطب است و دوم اعتبار فرهنگی (cultural credibility) که نشاندهنده اعتبار و اصالت فرهنگی یک کشور یا ملت است. این بدان معناست که منطق دیپلماسی فرهنگی بر مبنای قدرت سخت و اجبار نیست بلکه بر مبنای جلب نظر و اعتبار فرهنگی و تمدنی در سطح فراتر از مرزهای جغرافیایی استوار است.
رئیس اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی در خصوص فهم بهتر تفاوت دیپلماسی فرهنگی با دیپلماسی سیاسی، خاطرنشان کرد: در این مورد باید به چند سطح توجه کنیم؛ نخست اینکه مخاطب این دو نوع دیپلماسی متفاوت است. در دیپلماسی سیاسی، تعامل عمدتاً میان دولتها و نمایندگان رسمی آنها انجام میشود و گفتوگوها حول منافع ساختاری و رسمی است. در مقابل، دیپلماسی فرهنگی با جامعه مدنی، نخبگان فرهنگی، دانشگاهیان، رسانهها، نسل جوان و افکار عمومی سروکار دارد و مخاطبان آن بسیار متنوع و گستردهتر هستند.
استادی در ادامه گفت: دومین تفاوت در منطق عمل است؛ دیپلماسی سیاسی مبتنی بر بدهبستان، معامله و محاسبه است و گاهی بر پایه تهدید و فشار پیش میرود. اما دیپلماسی فرهنگی سرمایهگذاری بلندمدت است که بر ایجاد اعتماد، گفتمانسازی و ایجاد تصویری انسانی و تمدنی از کشور تمرکز دارد. این دیپلماسی در واقع تلاش میکند تصویری مثبت، انسانی و معاصر از کشور را در اذهان مخاطبان بینالمللی خلق کند.
وی افزود: تفاوت سوم در کارکردهای راهبردی است. در مواقع بحرانهای سیاسی، دیپلماسی فرهنگی میتواند نقش کانال تنفسی بین ملتها را ایفا کند. هنگامی که مذاکرات رسمی به بنبست میرسد، تحولات فرهنگی، تبادلات هنری و دانشگاهی که ذیل دیپلماسی فرهنگی هستند، میتوانند به کاهش تنشها کمک کنند. تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که بسیاری از بحرانها از طریق تعاملات فرهنگی و هنری کاهش یافتهاند.
رئیس اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی بیان کرد: جالب است در کشور ما که ریشه در اندیشههای دینی دارد، دیپلماسی فرهنگی جایگاه ویژهای یافته است. قرآن کریم مستقیماً به این نوع دیپلماسی اشاره میکند؛ جایی که از «بلاغ مبین» و «دعوت حکیمانه» سخن به میان آمده است. آیه ۱۲۵ سوره نحل، دستور میدهد «دعوت کنید به سوی پروردگارتان با حکمت و اندرز نیکو» این بیانگر منطق دیپلماسی فرهنگی اسلامی است که بر دعوت و جذابیت، نه اجبار و هیاهو تأکید دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز با بهرهگیری از این منطق، میتواند پیام توحید، عدالت، کرامت و عقلانیت دینی را به جهان منتقل کند.
وی در خصوص میزان استفاده ایران از ظرفیتهای فرهنگی خود برای تعامل با جهان اظهار کرد: با وجود داشتن میراث غنی فرهنگی و دینی، هنوز نتوانستهایم این ظرفیت بالقوه را به شکلی بالفعل در سیاستهای فرهنگ جهانی خود تبدیل کنیم. ظرفیت تمدنی ایران در سه لایه ممتاز قابل بررسی است؛ نخست، لایه تمدنی تاریخی ایران که یکی از کهنترین تمدنهای جهان و در حوزههای حکمت، معماری، حقوق، ادبیات و شهرسازی تأثیرگذار بوده است. دوم لایه تمدنی اسلامی- شیعی که بر عقلانیت، عدالت، اخلاق، علمگرایی و شهادتطلبی مبتنی است و الگوی منحصر بهفردی از معنویت و مسئولیت اجتماعی ارائه میدهد. لایه سوم نیز لایه معاصر انقلاب اسلامی که گفتمان ویژهای بر مبنای استکبارستیزی، آزادی و کرامت انسانی شکل داده است.
استادی تصریح کرد: با این وجود استفاده از این سه لایه تمدنی به دلیل چالشهایی همچون نبود سیاستگذاری منسجم و چندلایه در دیپلماسی فرهنگی، محدودیت یافته است. فعالیتهای ما بیشتر مناسبتی و فصلی بوده و استمرار و نهادی شدن لازم را نداشتهاند. همچنین به بازیگران جدید دیپلماسی فرهنگی مانند هنرمندان، شاعران، فیلمسازان، نخبگان دینی و دانشگاهی توجه کافی نشده است. فقدان روایتهای جذاب و هماهنگ که بتواند در بستر رسانههای مدرن منتشر شود، یکی دیگر از مشکلات ماست.
وی افزود: امروز تمدن اسلامی-ایرانی هنوز نتوانسته است ظرفیتهای عظیم خود را برای جهانیسازی اخلاقی و معنوی به طور کامل به کار گیرد. ضعف در ابزارها، پراکندگی نهادهای متولی و نبود هماهنگی میان آنها موجب شده تا انتقال پیامها و روایتهای فرهنگی چندان اثربخش نباشد. به عبارت دیگر ما با گفتمانی غنی و قدرتمند روبرو هستیم، اما ضعف در انتقال و رسانهپردازی این گفتمان، مانع از بهرهبرداری کامل از ظرفیتها شده است.
این پژوهشگر اظهار کرد: مؤلفههای فرهنگی ایرانی که قابلیت تأثیرگذاری بینالمللی دارند، ویژگیهای جهانی و فهمپذیر دارند و از نظر معنایی بسیار ژرف و در عین حال از زبان ساده و قابل فهم برخوردارند. به عنوان نمونه ادبیات عرفانی ایران مانند آثار مولوی، حافظ و سعدی سخنان و مفاهیمی دارد که بدون نیاز به ترجمه معنایی، با دل هر انسانی ارتباط برقرار میکند. پیام این آثار جهانی است؛ پیام مهر، تواضع، تأمل، حقیقتطلبی و آرامش.
معنویت عقل محور در فرهنگ شیعی الگویی جدید در جهان معاصر
استادی ادامه داد: همچنین معنویت عقلانی و عقلمحور که در فرهنگ شیعی برجسته است، ترکیبی منحصر به فرد از عدالت، اخلاق، علمگرایی و مبارزه با ظلم را ارائه میدهد که میتواند الگویی جدید در جهان معاصر باشد. نگاه انسانمحور فرهنگ ایرانی-اسلامی نیز بر تعالی انسانی، اخلاق، فلسفه و دوری از خشونت و ابتذال تأکید دارد. آیینها و مناسک ملی و مذهبی مانند ماه محرم، زیارت امام رضا(ع) و نوروز حامل معانی عمیق جهانی از جمله ایثار، رستگاری، اجتماع و بازگشت به خویشتن هستند که ظرفیت بسیار بالایی برای گسترش در جهان دارند.
عملکرد ایران در دیپلماسی فرهنگی منسجم و راهبردی نبوده است
وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر هنرهای سنتی ایران نیز با فلسفه زیستن و معانی عمیق خود، قابلیت انتقال پیام فرهنگی را در سراسر جهان دارند. اما با وجود این ظرفیتها، عملکرد ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی در سالهای اخیر هنوز به صورت منسجم و راهبردی نبوده است. برنامههای فرهنگی بیشتر اسمی و محدود به نهادهای رسمی شده و فاقد استمرار و شبکهسازی مناسب هستند.
وی با بیان اینکه برای تقویت دیپلماسی فرهنگی در آینده، نخستین و مهمترین اقدام تدوین سند ملی دیپلماسی فرهنگی با رویکرد تمدن اسلامی است که افق و مسیر حرکت روشن و هماهنگی بین نهادهای مختلف را تضمین کند، گفت: این سند باید ارزشهای انقلاب اسلامی، هویت ملی و مقتضیات جهان معاصر را در نظر داشته باشد و از تقلید کورکورانه از مدلهای غربی پرهیز کند و از ظرفیتهای تاریخی و دینی خود بهره گیرد.
استادی بیان کرد: شبکهسازی میان هنرمندان، فرهنگیان، دانشمندان و نخبگان فرهنگی باید به شکل جدی دنبال شود تا همه در یک مسیر منسجم فعالیت کنند. مراکز فرهنگی در خارج از کشور باید بازنگری و تقویت شوند و رایزنیهای فرهنگی باید از حالت اداری و معمول خود خارج شده و تبدیل به مرکز هدایت فعالیتهای فرهنگی زنده و پویا شوند. سرمایهگذاری هوشمندانه در تولید روایتهای جهانی به ویژه در قالب انیمیشن، کتابهای تصویری و بازیهای دیجیتال، میتواند تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی ایران را به شدت افزایش دهد.
وی افزود: همچنین لازم است دانشگاههای بینالمللی با رویکرد فرهنگ ایرانی-اسلامی تأسیس شوند تا نیروهای متخصص و توانمندی تربیت کنند که بتوانند این مأموریت را به پیش ببرند.
لزوم نگاه علمی و تخصصی مدیران به دیپلماسی فرهنگی
رئیس اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی تصریح کرد: در نهایت مهمترین چالش پیش رو، نگرش و درک مدیران است. مدیران باید نگاه علمی، دانشی و تخصصی به دیپلماسی فرهنگی داشته باشند و اجرای آن را به متخصصان بسپارند تا بتوانیم از این مسیر به نتایج مطلوب برسیم.
انتهای پیام
نظرات