دکتر سعید پورعلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، در این یادداشت نوشته است:
مراسم عزاداری امام حسین(ع) نه تنها پدیدهای مذهبی بلکه نهاد فرهنگی و اجتماعی مستقلی است که جایگاه خود را در لایههای مختلف جامعه ایرانی، همواره به دور از مداخلات تحمیلی یا جهتدهی دولتها، تثبیت کرده است. این استقلال، نه صرفاً یک شعار یا ادعا، بلکه واقعیتی اثباتشده در رفتار جمعی ایرانیان بوده؛ واقعیتی که بهویژه در بحرانها و بزنگاههای تاریخی همچون جنگ ۸ ساله آشکارتر و عمیقتر شده است.
در سالهای دفاع مقدس، کشور ایران با شدیدترین فشارهای نظامی و روانی مواجه بود. در این دوره، بسیاری از نهادهای رسمی دولتی به دلیل فشار جنگ یا محدودیتهای بودجه و منابع، قادر نبودند همه نیازهای جبهه و پشت جبهه را پوشش دهند. در چنین شرایطی، هیئتها، دستههای عزاداری، تکایا و حتی محافل کوچک روضهخوانی، بدون تأثیرپذیری از سیاستهای دولتی، به شبکههای واقعی پشتیبانی و تأمینکننده نیازهای اساسی جبهه و مردم بدل شدند. زنان و مردان در قالب نذر و وقف و با جمعآوری کمکهای خرد و کلان، نقش خود را در تأمین مایحتاج رزمندگان ایفا کردند و حتی بسیاری از مداحان و بزرگان هیئتها مستقیماً در خط مقدم به روحیهدهی و امیدبخشی رزمندگان پرداختند. نمونههای تاریخی بسیاری از اعزام دستهجمعی دستههای عزاداری از روستاها و شهرها به جبههها یا برگزاری شبهای عاشورا و تاسوعا حتی در سختترین شرایط و نزدیکترین مکانها به خط مقدم ثبت شده است.
ویژگی مهم عزاداری امام حسین(ع) این بود که هیچ نهاد رسمی نمیتوانست آن را به طور کامل سازماندهی یا کنترل کند؛ ارزشهای درونی آن، از جمله مقاومت، ایثار، حقطلبی و عدالتخواهی، انگیزه و اشتیاقی ایجاد میکرد که فراتر از نظام اداری، مردم را به کنش و مشارکت فعالانه وامیداشت. اگرچه دولتها گاه تلاش کردند با حمایت یا دخالت، مناسک را مدیریت یا مصادره کنند، اما هیئتهای مردمی همچنان نقطه اتکای پایدار و مستقل جامعه باقی ماندند و الگویی از سازماندهی مدنی مبتنی بر اعتماد، همیاری و مشارکت خلق کردند.
از سوی دیگر، مجالس عزاداری همواره بستری برای بیان نمادین آرمانها، اعتراضها، و حتی انتقاد از وضعیت موجود بودهاند. در دورهی جنگ، ادبیات نوحهها، اشعار روضه و بیانات مرثیهخوانان پر از اشارههای مستقیم و غیرمستقیم به ظلمستیزی، عدالتخواهی، وفاداری، فداکاری و مخالفت با تسلیم بود. بسیاری از خانوادههای شهدا و جانبازان، در فضای همین مناسک دردهایشان را با جامعه و با یکدیگر در میان میگذاشتند، امید و تسلی مییافتند و حتی گاهی پیامهای واضحی درباره رنجها و کاستیها یا ضرورت توجه به عدالت و روابط انسانی به گوش جامعه، مسئولان و رزمندگان میرساندند. به عبارت دیگر، آستان عزاداری امام حسین(ع) حریم امنی برای ابراز وجود و بیان آزادانه احساسات، امیدها یا نقادیهای اجتماعی، بدون هراس از مجازات یا سانسور سیاسی، محسوب میشد.
در کنار این کارکردها، نکتهی اساسی، حفظ و انتقال سنتها و ارزشهای جوشیده از بطن جامعه، بدون دخالت دولت است. در سالهای پس از جنگ و حتی در مناطق محروم، این هیئتها بودهاند که پایگاه هویت، انسجام و ارزشهای ایثار و مقاومت را حفظ کردهاند. محتوای این مناسک، با ساختار غیرمتمرکز و مستقل خود، نه تنها سنت عزاداری را از گزند نوسانات سیاسی و فراز و فرود دولتها محفوظ داشته، بلکه تدام فرهنگ مقاومت و ایثار را به نسلهای بعد انتقال داده است. نسلهایی که ممکن بود ارتباطی با جبهه یا جنگ نداشته باشند، اما در فضای همین مراسم و از رهگذر مشارکت در نقل، مداحی، نذر، تعزیه و سینهزنی، ارزشهای اصلی عاشورا و خاطره مقاومت ملت را به شکل زنده و ملموس دریافت کردند.
در نهایت باید گفت که عزاداریهای محرم و عاشورا، نه فقط یک آیین دینی، بلکه مکانیسمی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای پایداری و تابآوری جامعه ایران بودهاند. این مراسم به عنوان نمایش جمعی و خودانگیخته ، زمینهای فراهم کرده که مردم خارج از ساختارهای رسمی قدرت، ارزشهای حیاتی و ستونهای مقاومت را بازسازی، بازتولید و منتقل کنند.
انتهای پیام
نظرات