به گزارش ایسنا، تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، آن هم با حمایت صریح و همهجانبه آمریکا، بیش از آنکه یک درگیری متعارف نظامی باشد، نمود بارز جنگ ترکیبی هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران است. هدف اصلی این جنگ، نه صرفاً ضربهزدن نظامی، بلکه تضعیف امنیت ملی، انسجام اجتماعی، و جایگاه راهبردی ایران در معادلات منطقهای و جهانی است.
در این میان، ملت ایران با تبعیت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، دوشادوش نیروهای مسلح، پاسخ کوبندهای به این تجاوز دادند و بار دیگر نشان دادند که دشمن در برابر اراده ملت و اقتدار جمهوری اسلامی راهی جز عقبنشینی ندارد.
با وجود این پیروزی، اهمیت «جهاد تبیین» بیش از همیشه احساس میشود؛ چراکه شناخت ابعاد این جنگ و افشای سیاستهای پنهان دشمن، نقشی کلیدی در حفظ هوشیاری جامعه و انسجام ملی ایفا میکند.
بر همین اساس، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در قالب ویژهبرنامه «برای وطن»، میزبان گفتوگوهایی تحلیلی با چهرههای مؤثر سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور از جمله «فواد ایزدی» کارشناس مسائل آمریکا، «جواد امام» سخنگوی جبهه اصلاحات، «گقارد منصوریان» نماینده مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب ایران، «جواد منصوری» نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «محمد قادری» کارشناس مسائل منطقه، «حسام الدین آشنا» رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک در دولت دوازدهم و «ابراهیم متقی» تحلیلگر مسائل بینالملل شده است.
در این قسمت، با «سید رسول موسوی» دیپلمات باسابقه جمهوری اسلامی ایران به گفتوگو نشستیم تا روایت او از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران و واکنش مردم و نیروهای مسلح کشورمان را بشنویم؛ و نقش انسجام ملی و اقتدار دفاعی ایران را در این نبرد بررسی کنیم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.

بازدارندگی واقعی یعنی دشمن حتی فکر حمله نکند
سید رسول موسوی در ابتدای این گفتوگو به «روح پرفتوح همه شهدای وقایع اخیر، خصوصاً فرماندهان عالیرتبه، دانشمندان هستهای و تمام مردم بیگناهی که در این حوادث به شهادت رسیدند» درود فرستاد و در پاسخ به پرسشی درباره ایجاد بازدارندگی در ابعاد نظامی و دیپلماتیک پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه گفت: به نظر من هنوز بحث بازدارندگی حل نشده و همین که گفته میشود اگر رژیم صهیونیستی حمله کند، ما پاسخ شدیدتری میدهیم، به این معنی است که هنوز بازدارندگی حاکم نیست؛ چراکه اگر بازدارندگی وجود داشت، طرف مقابل اساساً نباید حمله میکرد. پس باید صادقانه با قضیه برخورد کنیم و ببینیم اشکال کار کجاست.
تحول تاکتیکی از دفاع به حمله
وی افزود: البته ضربهای که رژیم صهیونیستی در روز اول به کشور زد، ضربه سادهای نبود. خوشبختانه و هزار شکر با تدابیر رهبری و فرماندهی کل قوا و پشتیبانی بینظیر مردم، این مقطع پشت سر گذاشته شد و گردش حملات از ضربه خوردن به ضربه زدن تبدیل شد و شرایط تغییر کرد. اما اکنون اگر بپرسیم در کجای کار هستیم، معتقدم نیاز به کار جدی در عرصههای پدافند، تقویت ظرفیتهای نظامی و انسجام ملی داریم تا به نقطهای برسیم که رژیم صهیونیستی اساساً نتواند تهدید کند؛ آنگاه به بازدارندگی رسیدهایم.
رابطه دوسویه دیپلماسی و قدرت ملی
موسوی درباره بازدارندگی در عرصه دیپلماسی هم گفت: دیپلماسی متغیری مستقل از ظرفیتهای ملی نیست بلکه در راستای استفاده از ظرفیتهای ملی و تقویت آنهاست. البته این رابطه یکطرفه نیست، بلکه دیپلماسی میتواند خود بهعنوان تقویتکننده ظرفیتهای ملی عمل کند. بنابراین باید دید وضعیت ظرفیتهای ملی ما چگونه است و دیپلماسی چه برداشتی از آن دارد و چگونه میتواند این ظرفیتها را تقویت کند.
تکبعدی نگاه نکنیم
سفیر پیشین ایران در تاجیکستان ادامه داد: شرایط کنونی دیپلماسی به نوعی مدیریت وضعیت است. دیپلماسی در حال فرصتسازی برای افزایش ظرفیتهای ملی است. قدرت نظامی یکی از این ظرفیتهاست که نقش بسیار مهمی دارد، اما اقتصاد را نیز نمیتوان نادیده گرفت. همانطور که دیپلماسی برای افزایش ظرفیت نظامی فرصتسازی میکند، باید در عرصه اقتصادی نیز چنین کند. به همان اندازه که حوزههای نظامی و اقتصادی تعیینکنندهاند، فضای عمومی و انسجام ملی هم اهمیت دارد. پس وقتی از ظرفیتهای ملی صحبت میکنیم، نباید تکبعدی نگاه کنیم.
آمریکا و اسرائیل از سالها پیش آماده حمله بودند
مدیرکل پیشین آسیای جنوبی وزارت امور خارجه در پاسخ به پرسشی درباره تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی در میانه مذاکرات به ایران گفت: اگر به صحبتهای آمریکاییها و بهویژه مقامات رژیم صهیونیستی نگاه کنیم، آنها میگویند ۱۵ تا ۲۰ سال است برای این عملیات برنامهریزی میکنند. اگر به آرشیو خود ایسنا مراجعه کنید، میبینید مانور عملیات حمله به تأسیسات هستهای ایران چندینبار توسط اسرائیل در قبرس و مکانهای دیگر انجام شده است.
مذاکرات مانع حمله نشد
وی با گلایه از اینکه ما از کنار برخی خبرهای مهم بهراحتی عبور میکنیم افزود: در گفتوگوهای که با ایسنا داشتم گفتهام که اگر آمریکا امروز به این نتیجه برسد که میتواند حملهای انجام دهد، این کار را میکند. نباید این واقعیتها را فراموش کنیم. نمیتوان گفت که مذاکره عامل بازدارنده عملیات نظامی است.
موسوی با ذکر مثالهایی ادامه داد: ویتنام با آمریکا در پاریس مذاکره میکرد، اما آمریکا تا روز آخر که موافقتنامه پاریس امضا شد، لحظهای بمباران را قطع نکرد. باید تاریخ جهان را بیشتر مطالعه کنیم. کشوری که سیاستی را دنبال میکند، مذاکره و عملیات نظامی را مکمل هم میداند. این درباره ما هم صادق است. شاید میان برخی منافع بلندمدت آمریکا و منافع اسرائیل بعضاً تفاوتهایی باشد، اما در موضوع هستهای ایران دیدیم که ترامپ و اسرائیل باهم هماهنگ بودند.
مذاکره ابزار فریب طرف مقابل بود
دیپلمات پیشین ایران افزود: باید بپذیریم که آنها از مذاکره بهعنوان یک عمل فریب استفاده کردند. من نمیتوانم بگویم که نباید وارد مذاکره میشدیم. نه میتوان به گذشته بازگشت، نه آن را تغییر داد. شاید مصلحت اجتماعی ما در آن بود که جامعه بسیاری چیزها را بفهمد.
حجت را تمام کردیم
وی ادامه داد: اگر وارد مذاکره نمیشدیم، شاید مردم تا این حد وارد صحنه دفاع از نیروهای مسلح، نظام سیاسی، کشور و پرچم ملی نمیشدند. اگر مذاکره نمیکردیم، شاید میگفتند اگر مذاکره شده بود این اتفاقها رخ نمیداد. به نظر من مذاکره، نه برای رسیدن به مقصود بلکه برای اتمام حجت بود و این حجت تمام شد.
غرب با قدرت ایران مشکل دارد، هستهای بهانه است
موسوی درباره هدف آمریکا از مذاکره گفت: آمریکا از همان زمان که ترامپ در دور نخست ریاستجمهوری از برجام خارج شد، با هرگونه فعالیت هستهای حتی صلحآمیز ایران مخالف بود. اگر دقت کنیم، ۱۲ شرطی که وزیر خارجه سابق آمریکا برای ورود به مذاکره جدید گذاشت، در حقیقت همین شرایط ادامه پیدا کرد.
وی افزود: هیچ تردیدی نیست که آمریکا با اصل قدرت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان بازیگری تعیینکننده در منطقه مخالف است. باید به تاریخ خود نگاه کنیم؛ زمانی حتی اجازه نمیدادند ایران راهآهن یا ذوبآهن داشته باشد. یکی از دلایل حمله به ایران در جنگ جهانی دوم همین کارخانه ذوبآهن بود که آلمان میخواست برای ایران بسازد.
غرور ملی هدف اصلی حملات دشمن
این دیپلمات پیشین با تأکید بر اینکه «غربیها با قدرتگرفتن ایران مشکل دارند» گفت: در مباحث ژئوپلیتیک ایران، غرب و در رأس آن آمریکا با هر نوع ظرفیتسازی در ایران مخالف هستند انرژی هستهای به خصوص بحث فعالیتهای نظامی، بهانه است؛ همانطور که در گذشته موضوع ذوبآهن و راهآهن بهانه بود. این مخالفت فقط فنی و صنعتی نیست، بلکه ضربه زدن به احساس غرور ملی هم هست.
مسئله غرب، فردو و نطنز نیست
وی ادامه داد: دعوای امروز ما فردو و نطنز نیست، مسئله این است که ملت ایران میگوید هیچ تفاوتی با کشورهای پیشرفته ندارد و نمیخواهد غرورش را از دست بدهد.
نتانیاهو، ترامپ را فریب داد
موسوی درباره دلایل حمله آمریکا به ایران گفت: اگر بهجای ترامپ، شخص دیگری در کاخ سفید بود، شاید این حمله رخ نمیداد. به نظر میرسد نتانیاهو ترامپ را به صحنه کشاند.
وی ادامه داد: سه چهار هفته پیش، زمانی که زلنسکی در اوکراین عملیاتی علیه روسیه انجام داد و هواپیماهای استراتژیک روسیه را با ریزپرندهها و پهپاد هدف قرار داد، همان زمان نوشتم که زلنسکی ترامپ را فریب داد و باید مراقب باشد نتانیاهو این کار را نکند. که همین اتفاق افتاد.
بدون آمریکا، اسرائیل شکست وحشتناکتری میخورد
دیپلمات پیشین ایران گفت: اگر به گفتههای غربیها نگاه کنیم، از جمله وزیر خارجه دولت اوباما، میبینیم که همه اذعان دارند نتانیاهو برای ماندن در قدرت جنگ به راه انداخت. آغازگر جنگ نتانیاهو بود و اگر آمریکا مداخله نمیکرد، اسرائیل با شکست بسیار وحشتناکتری روبهرو میشد. استراتژی غرب حفظ رژیم صهیونیستی است، بنابراین آمریکا وارد عمل شد.
جدی گرفتن تهدید به معنای ترسیدن نیست
سفیر پیشین ایران در تاجیکستان درباره تهدیدات رئیسجمهور آمریکا علیه ایران گفت: در سیاست بینالملل چیزی به نام غیرجدی بودن نداریم. همیشه باید مراقب بود. در میدان جنگ هم اگر بگویند پشت این تپه دشمن نشسته، باید آن را جدی گرفت، حتی اگر دشمنی نباشد، چون اگر باشد و جدی نگیریم، ضرر میکنیم. ما چه بخواهیم چه نخواهیم در عرصه جنگ هستیم. جدی گرفتن به معنی ترسیدن نیست، بلکه یعنی اندیشیدن و مقابله کردن. مقابله فقط نظامی نیست؛ افزایش ظرفیتهای ملی، تحرک دیپلماتیک، بالابردن توان اقتصادی، ائتلافسازی و از همه مهمتر اولویتبندی تهدیدات اهمیت دارد.
وی تصریح کرد: هر مسئلهای که اکنون دشمنان فرضی را مطرح کند یا مطالب حاشیهای را وارد اصل ماجرا کند، اشتباه است. راه مقابله این است که دشمن اصلی را بشناسیم و تمام ظرفیتهای خود را برای از بین بردن آن به کار بگیریم.
دیپلماسی جنگ یعنی شناخت دشمن
موسوی با اشاره به تجربیات تاریخی ایران گفت: تاریخ ما از این موارد بسیار دیده است. دوران شاه عباس کبیر را ببینید که همزمان از شرق و غرب مورد حمله قرار گرفت؛ از عثمانی در غرب و از ازبکان در شرق. شاه عباس با عثمانی صلح کرد، در شرق پیروز شد و سپس با عثمانی تسویهحساب کرد. دیپلماسی فقط به معنی حرفهای دیپلماتیک زدن نیست، دیپلماسی جنگ هم یک مسئله است. امروز دیپلماسی جنگ یعنی شناختن دشمن اصلی که اسرائیل است. هر مسئله دیگری که الآن مطرح شود، اشتباه است. این به معنای نادیده گرفتن یا نفهمیدن نیست، بلکه یعنی اولویتبندی.
میهنپرستی در DNA ایرانیهاست
موسوی در پاسخ به این پرسش که «برخی میگویند اگر غیر از رژیم صهیونیستی، کشور دیگری به ایران حمله میکرد، شاید چنین همبستگی ملی ایجاد نمیشد» گفت: من این را قبول ندارم. تاریخ هفت هزار ساله شوخی نیست. در DNA ایرانیها میهنپرستی وجود دارد. شاید باورش سخت باشد، اما جدای از هر فکر، زبان و قومی، این خصیصه وجود دارد.
نتانیاهو اشتباه صدام را کرد
وی با یادآوری جنگ تحمیلی هشتساله گفت: در آن زمان، افتراق و تنشهای جامعه بسیار بالا بود. صدام هم مثل نتانیاهو اشتباه کرد و تصور داشت میتواند از این شکافها استفاده کند. اما بلافاصله پس از حمله در ۳۱ شهریور، در اول مهر فضای جامعه تغییر کرد و همه، در جبههها حضور یافتند.
در دوران صفویه، قاجاربا وجود اینکه ما در ۲ جنگ به جهت نامتوازن بودن نیرو در شمال کشور شکست خوردیم، اما مردم ایران کم نگذاشتند.
حتی اگر اول آمریکا حمله میکرد باز متحد بودیم
موسوی تأکید کرد: حتی اگر آمریکا به ایران حمله میکرد، همین وضعیت برقرار بود. هیچ شکی ندارم. اگر فردوسی زنده است، شاهنامه برای ما ملاک است و مفاهیم ایراندوستی و میهنپرستی وجود دارد. هر دشمن خارجی وارد ایران شود، همین اتحاد بهوجود میآمد.
وحدت ملی؛ نعمتی بیبدیل
دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران در پایان گفت: شکرانه هر نعمتی را باید به جا آورد. وحدت ملی ما واقعاً جای شکر دارد و باید همیشه قدردان آن باشیم.
انتهای پیام
نظرات