حجتالاسلام رضا طاهری پژوهشگر بنیاد بینالمللی امامت در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده است، نوشت: هرساله در ماه محرم و صفر، شبکههای ماهوارهای وهّابیت و فضاهای مجازی جریانات مخالف شیعه، پر میشود از این ادعای ناروا که شیعیان امام حسین(ع) را به کوفه دعوت کردند و ایشان را به شهادت رساندند. برای این ادعای ناصحیح، برنامههای مختلف ضبط میکنند و میزگردها میگذارند و بر این انگاره نادرست خود به هدف فریب مخاطب و بدنام کردن شیعیان، پافشاری میکنند. ما در این یادداشت، با یک تحلیل عقلایی، منطقی و با ارائه اَسناد و شواهد گوناگون تاریخی، به مخاطبان ثابت خواهیم کرد که این ادعا، صحیح نیست و اتفاقا بر خلاف آنچه آنها بیان میکنند است و شیعیان هیچ نقش کلیدی در به شهادت رساندن امام حسین(ع) نداشتند، بلکه عوامل اصلی به شهادت رساندن امام حسین(ع) جریانات ضدّ اهل بیت(ع) بودند.
مفهوم شیعه در دوران امیر المومنین علی(ع) و امام حسین(ع)
شیعه در زمان امیرالمومنین علی(ع) تنها به کسانی که قائل به خلافت و امامت الهی بلافصل ایشان بعد از پیغمبر اکرم(ص) بودند، اطلاق نمیشد، بلکه به کسانی که خلیفه اول و دوم را قبول داشتند ولی عثمان را قبول نداشتند و زعامت سیاسی حضرت علی(ع) را پذیرفته بودند نیز اطلاق میشده است و لذا در جنگ صفین، انبوهی از لشکریان حضرت را همین افراد تشکیل میدادند و از آنان به شیعه علی تعبیر میشد و در مقابل آن، شیعه معاویه یا شیعه عثمان به کار میرفت.[۱]
برای اثبات قتل یک انسان، چه سرنخها و شواهدی ما را در یافتن جنایتکاران کمک میرساند؟ فرض کنید شخصی بیگناه، به جایی دعوت شده است و او را به قتل رساندهاند، طبیعتا اگر به کمک شواهد بتوانیم فرد صادر کننده کشتن آن فرد بیگناه و افرادی که در صحنه، ماجرای قتل او را رقم زدهاند و دست اندرکاران آن جنایت را کشف کنیم، توانستهایم عاملان اصلی کشته شدن آن فرد مظلوم را شناسایی کنیم و با اطمینان بگوییم که فلان افراد، آن شخص بی گناه را کشتهاند، در ماجرای شهادت امام حسین(ع) هم مساله همین گونه است، نمیتوان به صرف ادعا و فریبهای تبلیغاتی بگوییم، فلان گروه و جماعت، یا پیروان مذهبی خاص، امام حسین(ع) و یارانش را به شهادت رساندهاند، باید به تاریخ، اسناد و شواهد رجوع کنیم و بنگریم چه کسی یا کسانی عاملان شهادت حضرت بودند؟ چه کسی دستور قتل ایشان را صادر کرده است؟ چه کسانی فرماندهان لشکر جنایتکار بودند؟ عرصه جنگ با حضرت را به وجود آوردند و صحنه گردان آن ماجرای فجیع شدند؟ تاریخ در این زمینه بسیار روشن است و جای هیچ شبههای وجود ندارد.
راهبرد بنیامیه برای بدنام کردن شیعیان امیرالمومنین علی(ع)
یکی از راهبردهای بنیامیه در طول تاریخ بدنام کردن شیعیان بوده است. طبق بخشنامههای رسمی حکومت بنیامیه از زمان معاویه، آنان از همان آغاز به دنبال آن بودند که شیعیان را، به خصوص در شهر کوفه بدنام و بی آبرو کنند، این مساله بعد از ماجرای کربلا به دلیل عمق جنایتی که در کربلا انجام داده بودند، پر رنگ تر شد و آنان مدعی شدند که شیعیان، امام حسین(ع) را به کوفه دعوت کردند و ایشان را به شهادت رساندند؛ تا اولا خود را از بازخواست افکار عمومی نجات بخشند و ثانیا شیعیان را بدنام کنند و به عنوان عاملان شهادت امام حسین(ع) در طول تاریخ معرفی کنند، طبری در تاریخ خود اشارهای به این پروژه اُموی دارد، او میگوید:
وقتی معاویه، مغیره بن شعبه را به عنوان والی عراق منصوب کرد، به او دستور داد برای شیعیان امیر المومنین علی(ع)، عیب تراشی کند، مغیره نیز میگوید من کارهایی در این زمینه انجام دادم. [۲] این رویکرد در قبال شیعیان تا الان نیز جریان دارد. البته معاویه نسبت به کوفه دو رویکرد ویژه اتخاذ کرده بود؛ یکی برخورد سخت، قتل، کشتار و آواره کردن شیعیان کوفه به جهت تشیع زدایی از آن شهر شیعه نشین [۳]، و دیگری برخورد فرهنگی با جریانات شیعه و پیروان اهل بیت رسول خدا(ص)، که با پروژه بدنام کردن شیعیان علی(ع) آغاز شد و در وهله اول، شهر کوفه را نشانه رفته بود.
عاملان و مباشران شهادت امام حسین(ع)
در ماجرای شهادت امام حسین(ع)، با ملاحظه اسناد تاریخی میتوان دریافت که یزید بن معاویه که آن زمان از سوی پدرش به عنوان خلیفه و حاکم مسلمانان تعیین شده بود، در نامهای تهدید آمیز دستور به قتل امام حسین(ع) در صورت عدم بیعت، صادر میکند و مشخص است که کسی چون یزید که قدرت سیاسی دارد میتواند دستور قتل فرزند رسول خدا(ص) را صادر کند. در نامه یزید به والی مدینه آمده است که: از حسین(ع) و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر بیعت محکمی بگیر که دیگر عذری نداشته باشند و تاکید میکند که این چند نفر حتما باید بیعت کنند.[۴]
یزید در نامهاش به عبیدالله بن زیاد میگوید که اطلاع یافتهام که حسین به سوی عراق در حرکت است سپس درخواست میکند که نگذارد که امام حسین(ع) به اهداف خود برسد و در صورت لزوم او را بکشد.[۵]
شناخت عاملان شهادت امام حسین(ع)
از مواردی که میتوان به هویت و اعتقاد کسانی که امام حسین(ع) را به شهادت رساندند پی برد، این است که بدانیم صحنه گردانان قتل امام حسین(ع)، چه کسانی بودند؟
در ماجرای شهادت امام حسین(ع)، کسی که بیشترین نقش را در کوفه دارد، عبیدالله بن زیاد است که حاکم کوفه است و در مذهب او هیچ کسی نگفته است که شیعه اعتقادی بوده است، بر عکس واضح است که او از بنی امیه و از دشمنان سرسخت اهل بیت(ع) است، افراد دیگری که در این عرصه مسئولیت دارند همچون عمر سعد، شمر بن ذی الجوشن، خولی و سنان بن انس که مباشر در قتل امام حسین(ع) در گودال قتلگاه هستند، نیز شیعه اعتقادی نیستند.
لشکر عمر سعد در کربلا
با بررسی منابع تاریخی به این نتیجه می رسیم که سربازان لشکر عمر سعد درکربلا همه بر غیر مذهب شیعه اعتقادی بودند؛ از بنی امیه و عثمانی مذهبان گرفته تا لشکریانی از شام، به طور مثال طبق اسناد تاریخی وقتی زهیر بن قین از سپاه عمر سعد جدا می شود او را صدا می زنند و می گویند: تو عثمانی مذهب بودی چرا الان به سویی رفتهای که تُرابی مذهبند؟ و چون آن زمان به شیعیان اعتقادی تُرابی میگفتند، این نشانه خوبی است که بدانیم در لشکر عمر سعد شخصی با رویکردِ شیعه اعتقادی وجود نداشته است زیرا معنا ندارد این حرف به زهیر بن قین زده شود، در حالی که به ادعای غیر شیعیان در لشکر عمر سعد انبوهی از شیعیان اعتقادی حضور داشتند و باعث کشته شدن امام حسین علیه السلام شدند![۶]
نامه نویسان به سیدالشهدا علیه السلام چه کسانی بودند؟
از موارد مهمی که جریانهای ضد شیعی بدان بسیار توجه دارند و بر آن تاکید می کنند، این است که شیعیان کوفه برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و ایشان را به کوفه دعوت کردند و سپس حضرت را به شهادت رساندند. اما باید دید واقعا کسانی که به امام(ع) نامه نوشتند همه شیعه اعتقادی بودند؟ جواب خیر است، زیرا که در آن زمان در شهر کوفه طیفهای گوناگونی زندگی میکردند، گرچه در آن زمان شیعه و سنی به معنای امروزی پر رنگ نبوده است، ولی در شهر کوفه شیعیان اعتقادی، عثمانی مذهبان، خوارج، و مسلمانانی که تمایلی به هیچ یک از این افکار و مذاهب نداشته، هم زندگی میکردند و نصف جمعیت شهر کوفه به خصوص با اقدامات ضد جمعیتی که معاویه در طول بیست سال حکومت خود انجام داده بود، از غیر شیعیان تشکیل میشد و این خود نشانهای مناسب برای ردّ ادعای جریانات غیر شیعی است که عامل قتل امام حسین را شیعیان کوفه میدانند.
نامه نویسان به محضر امام حسین(ع) از شهر کوفه به سه دسته تقسیم میشوند:
یک: گروهی که از شیعیان اعتقادی بودند و به حضرت نامه نوشتند، آنان یا در این راه به شهادت رسیدند یا دستگیر و روانه زندان شدند و یا آواره و تبعید شدند و یا در کربلا به همراه حضرت به شهادت رسیدند، کسانی چون حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و قیس بن مسهر از این گروهاند.
دوم: کسانی که از شیعیان اعتقادی به شمار نمیرفتند بلکه به طمع دنیا، به حضرت نامه نوشتند، ولی متاسفانه با اقدامات رعب آور عبیدالله بن زیاد در کوفه، پایشان لغزید و با وجود دعوت از امام، نهایتاً در مقابل حضرت قرار گرفتند، در بین این افراد، چهرههایی که به اذعان منابع رجالی اهل سنت از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله هستند، هم وجود دارد، امام حسین(ع) در روز عاشورا، آنان را مورد خطاب قرار داد و سرزنش فرمود. شبث بن ربعی، حجّار بن ابجر، قیس بن اشعث از این جملهاند.[۷]
سوم: افرادی که تابع اعتقاد خاصی نبودند و نمیتوان آنان را از شیعیان اعتقادی به شمار آورد و نه جزء عثمانی مذهبان، بلکه منابع اهل سنت آنان را گاها از اصحاب رسول اکرم(ص) برشمردند. آنان در ماجرای کربلا با وجود دعوت از حضرت، به دلایل مختلفی، امام را یاری نکردند، سلیمان بن صرد و مسیّب بن نجبه را میتوان از این دسته بر شمرد.
نتیجه: ادعای کشته شدن امام حسین(ع) به دست شیعیان، مسالهای است که باید با اسناد و مدارک معتبر ثابت شود و در این قضیه ما هستیم و مدارک تاریخی. با بررسی اسناد موجود، نه تنها شهادت امام حسین(ع) توسط شیعیان اعتقادی به اثبات نمیرسد، بلکه شهادت ایشان با ذکر شواهد مختلف، توسط جریانهایی که از ابتدا با اهل بیت(ع) دشمن بودند، به اثبات میرسد. نقش عثمانی مذهبان، خوارج و پیروان بنی امیه، آل مروان و آل زیاد در کشتن سیدالشهدا(ع) پر رنگ است و آنان صحنه گردان اصلی شهادت امام حسین(ع) بودند.
پی نوشت:
[۱] وقعه صفین از نصر بن مزاحم، ص۵۰۴ و۵۰۵
[۲] تاریخ طبری، ج۴، ص۱۸۸
[۳] شهادت حجر بن عدی و تعداد زیادی از اصحاب بدری رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جنگ صفین،که از شیعیان امیرالمومنین علیه السلام بودند به دستور معاویه رقم خورده است.
[۴] تاریخ طبری، ج۵ ص۳۳۸
[۵] تاریخ یعقوبی، ج۲ ص ۲۴۲
[۶] بلاذری، انساب الاشراف،ج۳ ص ۱۸۴ : فقال له عزرة بن قیس: انک لتزکی نفسک. وقال عزرة لزهیر بن القین: کنت عندنا عثمانیاً فما بالک؟ فقال: والله ما کتبت الی الحسین ولا ارسلت الیه رسولاً ولکن الطریق جمعنی وایاه فلما رایته ذکرت به رسول الله (صلیاللهعلیهوسلم) وعرفت ما تقدم علیه من غدرکم ونکثکم ومیلکم الی الدنیا، فرایت ان انصره واکون فی حزبه حفظاً لما ضیعتم من حق رسول الله.-
- لشکری از شام در کربلا حضور داشتند: رجوع شود به : کتاب کافی شیخ کلینی، ج۷، ص۵۹۵
[۷] امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خیانت کاران کوفی که نامه دعوت برای حضرت نوشته بودند مورد خطاب و سرزنش قرار داد: فنادی یا شبث بن ربعی ویا حجار بن أبجر ویا قیس ابن الاشعث ویا یزید بن الحارث ألم تکتبوا إلی أن قد أینعت الثمار واخضر الجناب وطمت الجمام وإنما تقدم علی جندک لک مجند فأقبل قالوا له لم نفعل فقال سبحان الله بلی والله لقد فعلتم (تاریخ طبری، ج۴ ص۳۲۳ )
انتهای پیام
نظرات