حسین عباسزاده شامگاه ۲۴ تیرماه، در نشست نقد و بررسی کتاب «کوهمرگی» به تشریح پشتصحنه شکلگیری این رمان پرداخت و با اشاره به دغدغهها، انگیزهها و تجربههای شخصی خود در نگارش این اثر، اظهار کرد: نقدهای دقیق و مسئولانه برایم ارزشمند است. به عقیده من نویسنده بدون مواجهه با نقد رشد نمیکند و نویسندهای که با نقد روبهرو نشود در واقع مرده است.
وی به سابقه نگارش کتاب اشاره کرد و گفت: «کوهمرگی» در یک دوره کوتاه از دهه ۹۰ نوشته شده است. این رمان از یک تجربه شخصی آغاز شد؛ در آن زمان در تهران مشغول تحصیل بودم و به دلیل شرایطی مجبور به نقل مکان از مشهد و یافتن شغل شدم. در این دوران، مهمانی از عراق در هتل محل اقامت من حضور داشت که فارسی را روان صحبت میکرد. روزی در یک نشست خودمانی، آن شخص گفت «من در جنگ ایران و عراق بودم و علیه شما جنگیدم». این جمله برای من که در خانوادهای با سابقه شهید در جنگ بزرگ شده بودم، بسیار سنگین و ناراحتکننده بود، پس از این اتفاق آن فرد چند روزی در هتل دیده نشد، اما این مواجهه برای مدتها ذهن من را مشغول کرد. این تجربه بذر اولیه داستان را در ذهنم کاشت. گرچه حدود ۲ سال از آن ماجرا گذشت اما در اواسط دهه ۹۰ دوباره به سراغ آن رفتم و تصمیم گرفتم با نگاهی داستانی به آن بپردازم.
عباسزاده خلطرنشان کرد: در این مسیر یکی از دوستان نویسندهام در تهران پیشنهاد تغییر زاویه دید و بازآفرینی موضوع را داد که تأثیر زیادی در شکلگیری نسخه نهایی داستان داشت. داستان بر اساس آن تجربه کوتاه اما عمیق و تأثیرگذار نوشته شد. درباره روند نگارش اثر همیشه قبل از چاپ آثار، گفتوگوهای متعددی با دوستان و همفکران داشتم و درباره بخشهای مختلف داستان مشورت میکردم. هرچند نویسنده در نهایت باید تصمیمگیرنده نهایی باشد، اما شنیدن بازخوردها به شکلگیری نهایی اثر کمک میکند.
وی با اشاره به اینکه اگر امروز بخواهد این داستان را بنویسد شاید زبان اثر تغییر کند، اظهار کرد: در کنار زبان اثر که تغییر میکند، فضای زیستی و فکری نیز تغییر کرده است. با این حال سوژه و دغدغههای محوری همچنان برایم زندهاند. به اعتقاد من نویسنده همیشه در حال تجربه کردن و زیستن است و این تجربهها به طور طبیعی در نوشتههایش بازتاب مییابند.
نویسنده رمان «کوهمرگی» تأکید کرد: این اثر متعلق به یک دوره خاص از زندگی من است. بازگشت به گذشته به معنای رد اثر نیست، بلکه گاهی نویسنده با گذر زمان از اثر خود فاصله میگیرد، اما این فاصله به معنای پشیمانی نیست. این فاصله فرصتی برای بازاندیشی در زبان، فرم و حتی مضمون است. اگر در آینده فرصتی پیش بیاید، شاید نسخهای جدید یا بازنویسیشده از این اثر را ارائه کنم.
عباسزاده با اشاره به حال و هوای این روزها بهویژه ایام محرم، گفت: کتاب «کوهمرگی» بخشی از زیست شخصی و اجتماعی را بازتاب میدهد؛ زیستی آمیخته با درد، هویت و حافظه تاریخی. در این روزها که دوباره صدای نوحهها بلند شده و خاطرات جنگ و شهادت در ذهنها زنده میشود، شاید بهترین زمان برای گفتوگو درباره این اثر باشد.
«کوهمرگی» با کشمکش درونی و ذهنی شخصیتها روایت شده است
مهدی خیری یزدی، یکی از منتقدان ادبی در ادامه نشست به ساختار روایی و مضمون اثر اشاره کرد و افزود: کشمکشهای ذهنی شخصیتها و تضاد درونی آنها از نکات برجسته داستان است. احساس انتقام از ابتدا تا انتهای روایت همراه مخاطب است و در تصمیمگیری شخصیتها جریان دارد.
وی به صحنهای در فصل ششم اشاره کرد که شخصیتها باید درباره سرنوشت یک اسیر عراقی تصمیم بگیرند، گفت: این صحنه مخاطب را در آستانه یک بحران انسانی قرار میدهد که گرهافکنی آن در لایههای مختلف داستان تداوم مییابد و مخاطب را به درون ذهن شخصیتها میکشاند.
این منتقد همچنین به تغییر زاویه دید از سوم شخص به اول شخص اشاره کرد و ادامه داد: این باعث ایجاد درگیری در خواننده میشود. در شخصیتپردازی داستان نمونههایی مانند تکتیرانداز وجود دارد که سرنوشتشان مبهم است و این ابهام گرچه تعلیق ایجاد میکند، اما ممکن است در برخی نقاط باعث سردرگمی مخاطب شود.
یزدی تأکید کرد: در این رمان کشمکش درونی و ذهنی شخصیتها موتور پیشبرنده روایت است و فضای داستان به ویژه در فصل پنجم از نظر توصیف محیط و تنش موقعیتی قوی است.
عباسزاده در ادامه به نقدهای مطرح شده در مورد ابهامات داستان پاسخ داد و تأکید کرد: بسیاری از بخشهای داستان تعمدا مبهم و فشرده روایت شدهاند، زیرا هدف عبور از برخی موضوعات و تمرکز بر موقعیتهای ذهنی بوده است.
وی ادامه داد: نکته کلیدی اثر بازنمایی کنش درونی شخصیت راوی است؛ کنشی میان «خود با خود» و «خود با دیگری». با این کار میخواستم فشار روانی شخصیت اصلی به صورت پیوسته در طول داستان حس شود.
نویسنده رمان «کوه مرگی» در واکنش به نقدی درباره نبود راز مرکزی در داستان، گفت: تمرکزم بر مواجهه انسانی میان دو شخصیت بوده است و تعلیق داستان از جنس «روشن نبودن حقیقت» است.
عباسزاده در خصوص میزان وفاداری اثر به واقعیت جنگ، گفت: ۹۰ درصد داستان ساخته ذهن من است، اما برای نگارش آن با بازماندگان، جانبازان و افرادی که تجربه شکنجه و اسارت داشتند، گفتوگو کردم.
وی تأکید کرد: برخلاف برخی نویسندگان که معتقدند فقط باید از تجربه زیسته نوشت، اعتقاد دارم که تجربه ذهنی نیز بخشی مشروع و مهم از منابع نویسنده است. در «کوهمرگی» تلاش این بوده است که از خاطرهنویسی صرف عبور کنم و مخاطب را با لایههای پنهان انسان در موقعیت جنگ روبهرو سازم؛ جنگی که در ذهن انسان جریان دارد و در سکوت و تعلیق خود را نشان میدهد.
انتهای پیام
نظرات