مسعود طاهری در گفتوگو با ایسنا با اشاره به سه مستندی که بر اساس زندگی و اندیشههای سه فیلسوف ساخته است، اظهار کرد: مستند «شرقی» به بررسی زندگی و اندیشههای توشیهیکو ایزوتسو، فیلسوف ژاپنی میپردازد که مطالعاتی عمیق در فلسفه و عرفان شرقی داشته است. «مستشرق» روایتی از زندگی و تفکر هانری کربن، فیلسوف و شرقشناس فرانسوی است که سهم بسزایی در معرفی عرفان شیعی و حکمت ایرانی به دنیای غرب داشته و مستند «حرفهای» نیز به محمدعلی امیرمعزی، پدیدارشناس تفکر تشیع، اختصاص دارد که سعی بر اصالت بخشیدن به روایت پدیدارشناسانه تاریخی این حوزه داشته است.
این فیلمساز درخصوص علت ساخت این سه مستند ادامه داد: بدون شک برای ساخت چنین آثاری، مجموعهای از دلایل وجود دارد و به عبارت دیگر میتوان گفت که این عوامل به صورت طولی و در راستای یکدیگر قرار گرفتهاند. مواردی چون نیازهای جامعه، ضرورتهای ملی، پژوهشی و مسائل دیگر اما در این میان، دغدغه شخصی، سهم بسزایی برای من داشته است. البته در مستند «حرفهای» با اینکه خیلی از علاقهمندان آن را یک ضرورت و نیاز ملی و اجتماعی دانستهاند، اما دغدغه شخصی من در ساختش، بیشتر از بقیه عوامل نقش داشته است و شاید بتوان گفت که این دغدغه بیشتر از هرجای دیگر در این قسمت، خود را نشان داده است.
وی با اشاره به این نکته که ساخت این سهگانه به دورههای مختلف زندگیاش برمیگردد، خاطرنشان کرد: ۲۵ سال پیش من با ایزوتسو آشنا و به او علاقهمند شدم و همین، دلیلی برای ساخت «مستند شرقی» شد. ایزوتسو یک شیعه پژوه کلاسیک نیست، او به ملاهادی و ملاصدرا علاقه دارد اما تمرکز اصلیاش شیعه پژوهی نبوده است. شیعه پژوه کلاسیک در حقیقت هانری کربن و امیر معزی هستند. در ساخت این سهگانه ما در ابتدا از ایزوتسو و با یک نمای لانگ شاتِ از اسلام پژوهشی شروع میکنیم و این نما هرچه به جلو میرویم بستهتر میشود تا جایی که به آقای امیرمعزی میرسیم و فقط چهره امام در تفکر امامی یا اثنی عشریه، مد نظر قرار میگیرد. بنابراین میتوان گفت که با چنین سیری به شیعه پژوهی در این سه گانه پرداخته شده است.
سه مسیر متفاوت در جریان زندگی فلسفی سه اندیشمند
طاهری افزود: مستند ایزوتسو به لحاظ منطقی، یک عموم و خصوص من وجه است یعنی گاهی وارد عرصه شیعه پژوهی میشود و گاهی خیر. فلسفه در مسیر ایزوتسو معنای مهمتری پیدا میکند و او از فرم و مدار اسلام شناسی خارج میشود. به نوعی او به دنبال گرفتن یک مخرج مشترک از فلسفه و عرفان شرقی بوده است که در این مسیر اشتراکاتی از اسلام نیز وجود داشته است. مسیر کربن برعکس ایزوتسو است. او از یک مدار کاملا فلسفی به یک رویکرد عرفانی و شیعی دست پیدا میکند. امیر معزی نیز با اینکه مطالعات فلسفی دارد تصمیم میگیرد که وارد عرصه پدیدارشناسانه تاریخ تفکر تشیع شود و کمی پای خود را از فلسفه کنار کشد و بیشتر به روایت تاریخی اصالت دهد.
وی با تاکید بر اینکه بهترین روش پرداختن به مسائل دینی، روش پدیدارشناسانه است، بیان کرد: هرچند که این روش در ۱۰۰ سال اخیر به وجود آمده و به نوعی میتوان گفت نو و جدید است، اما فعلاً بهترین روش محسوب میشود. به این معنا که ما علایق و سلایق خود را در اپوخه (پرانتز) قرار داده و درباره «موضوع» پژوهش کنیم و یک پدیده را از زبان خود آن پدیده بفهمیم.
او افزود: این روش ممکن است انتقادات زیادی در جوامعی که تعصبات زیاد مذهبی دارند، متوجهاش باشد و با آن مقابله و برخورد شود که اصطلاحا شبیه آن است که بخواهی آینه داری در مَحلَت کوران کنی! و یا میتوان به این مثال مولوی اشاره کرد که بوی عطر در بازار دباغها، بوی بد تلقی شود. اینجا دیگر ایراد از آدمهاییست که بینی آنها به بوی بد عادت کرده است! در جامعه ما به کربن و افرادی چون امیرمعزی انتقادات فراوانی میشود اما چنین انحصارهایی سرانجام باید شکسته شود. اینکه ما به نقد بپردازیم مسئله دیگریست تا اینکه بخواهیم به سراغ تخریب برویم.
این نویسنده و کارگردان در پاسخ به این پرسش که آیا در جریان گفتگوها و مصاحبههایی که برای ساخت مستندها انجام داده است به مواردی دست پیدا کرده که ناچار به نادیده گرفتن آنها شده باشد، گفت: بله متاسفانه و شاید بتوانم بگویم که سهم آنها نیز بسیار زیاد بوده است. نکته مهمی وجود دارد که باید به آن اشاره کنم و آن این است که بخشهایی از حرفهای کربن و امیر معزی، علمی و پژوهشی است و صرفاً بیان مسائل دینی و ایمانی نیست؛ در حال حاضر جامعه ما آمادگی پذیرش چنین حرفهایی را ندارد.
طاهری ادامه داد: من سعی کردم در کار خودم آن قسمتهایی را که جامعه آمادگی پذیرششان را ندارد، نیاورم اما بودهاند کسانی که برعکس مسیر من رفتهاند و از امیرمعزی مصاحبه گرفتهاند و بازخورد منفی داشته است و این مسئله به مصاحبه شونده (امیرمعزی) نیز ضرب وارد کرده است، از این حیث که برخی از افراد مسائل علمی و ایمانی را با هم میآمیزند اما واضح است که این کار، صحیح و درست نیست. عقیده من بر این است که در حال حاضر جامعه ما مسیری را طی میکند که برخی از حرفها را نمیتواند بپذیرد و گنجایش پذیرش آن وجود ندارد پس ابتدا باید آمادگی برای درک و هضم آن مسائل به وجود بیاید.
تاثیر ارتباط با مشاهیر و صاحب نظران در شکلگیری مسیر یک هنرمند
او درباره تجربه خود از برقراری ارتباط با افراد سرشناس برای ساخت مستندهایش، گفت: در جریان ساخت این مستندها من با تعداد زیادی از مشاهیر، نامآوران و صاحبنظران متفکر آشنا شدهام. افرادی که هر کدام از آنها در حیطه کاری خود، حرفهای، متخصص و درجه یک بودهاند و مواجهه با چنین انسانهایی در من تاثیرات بسیار عمیقی بر جای گذاشته است و میتوانم بگویم که در طول زمان و به صورت تدریجی، مسبب ایجاد تغییرات اساسی در من شده است که اتفاق بسیار مهمی در زندگی من به شمار میرود. آثار برخی از این افراد که در حال حاضر در قید حیات نیستند نیز در این سیر و سلوک تاثیرگذار بوده است، آثاری از خود ایزوتسو،کربن، کلینی و غیره.
این نویسنده و کارگردان درباره روند تدوین این مستندها، خاطرنشان کرد: همه این مسیر بر اساس نظر و سلیقه خود من انجام شده است؛ چراکه تدوین از اهمیت بسیار زیادی برایم برخوردار بوده و برای رعایت انسجام حرفی که به دنبال بیان آن بودهام، صرفاً استفاده از یک تدوینگر سینما به صورت کلاسیک نمیتوانسته موثر و کافی باشد بلکه تعامل و همکاری لحظه به لحظه در این زمینه، کارگشا بوده است.
وی درباره سرمایه ساخت مستندهای سهگانهاش، گفت: سرمایهگذاری مستند «شرقی» که ساخت آن از اواخر سال ۹۳ شروع شد و در سال ۹۷ پایان یافت، به این صورت بود که در ابتدا قرار شد وزارت ارشاد به طور کامل همراهی کند، اما در میانه راه از این کار استنکاف کرد و ادامه مسیر به صورت مستقل و توسط خودم پیگیری شد. مستند «مستشرق» نیز که مدت زمان ساخت آن تقریبا ۲ سال بود، با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی انجام شد و درباره مستند «حرفهای» که در حدود ۳ سال به طول انجامید، من در همان ابتدای مستند نیز بیان کردهام که هیچ نهادی در ایران حاضر به حمایت مادی از چنین پروژهای نشد و من با سرمایه شخصی این فیلم را ساختهام.
انتهای پیام
نظرات