به گزارش ایسنا، تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، آن هم با حمایت صریح و همهجانبه آمریکا، بیش از آنکه یک درگیری متعارف نظامی باشد، نمود بارز جنگ ترکیبی هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران است. هدف اصلی این جنگ، نه صرفاً ضربهزدن نظامی، بلکه تضعیف امنیت ملی، انسجام اجتماعی، و جایگاه راهبردی ایران در معادلات منطقهای و جهانی است.
در این میان، ملت ایران با تبعیت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، دوشادوش نیروهای مسلح، پاسخ کوبندهای به این تجاوز دادند و بار دیگر نشان دادند که دشمن در برابر اراده ملت و اقتدار جمهوری اسلامی راهی جز عقبنشینی ندارد.
با وجود این پیروزی، اهمیت «جهاد تبیین» بیش از همیشه احساس میشود؛ چراکه شناخت ابعاد این جنگ و افشای سیاستهای پنهان دشمن، نقشی کلیدی در حفظ هوشیاری جامعه و انسجام ملی ایفا میکند.
بر همین اساس، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در قالب ویژهبرنامه «برای وطن»، میزبان گفتوگوهایی تحلیلی با چهرههای مؤثر سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور از جمله «فواد ایزدی» کارشناس مسائل آمریکا، «جواد امام» سخنگوی جبهه اصلاحات، «گقارد منصوریان» نماینده مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب ایران، «جواد منصوری» نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «محمد قادری» کارشناس مسائل منطقه، «حسام الدین آشنا» رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک در دولت دوازدهم، «ابراهیم متقی» تحلیلگر مسائل بینالملل، «سید رسول موسوی» دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران، «علاءالدین بروجردی» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، «رامین مهمانپرست» سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه ایران، «هادی خانیکی» استاد رشته ارتباطات و کارشناس حوزه رسانه و «ماشاالله شمسالواعظین» استاد رشته ارتباطات، روزنامهنگار و فعال رسانهای شده است.
در این قسمت، با «علی نصری» کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو نشستیم تا روایت او از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران و واکنش مردم و نیروهای مسلح کشورمان را بشنویم؛ و نقش انسجام ملی و اقتدار دفاعی ایران را در این نبرد بررسی کنیم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.

۳ شعار ترامپ با دیدگاههای نئوکانها و نتانیاهو در تضاد بود
نصری در پاسخ به این سوال که «ترامپ در زمانی که ترور سردار سلیمانی را در دستور کار داشت، اعلام کرد که با نتانیاهو در این خصوص صحبت کرده و او از همراهی در این خصوص خودداری کرده است. چه شد امروز رژیم صهیونیستی به خودش این اجازه را داد که به خاک کشورمان تجاوز کند؟»، گفت: اگر به عقب برگردیم، باید یک تحلیل جریان شناسی در مورد فضای آمریکا و ارتباط آن با آقای نتانیاهو و اسرائیل انجام دهیم.
وی افزود: ترامپ با سه شعار وارد فضای سیاسی آمریکا شد؛ اول اینکه «آمریکا را در اولویت قرار میدهیم، به جنگهای بی پایان پایان میدهیم و مرداب را خشک میکنیم (به فساد پایان میدهیم)».
کارشناس مسائل بینالملل گفت: این سه شعار با بخش سنتی حزب جمهوریخواه که از نئوکانها و جنگطلبهای آمریکا تشکیل شده و هم با منافع آقای نتنیاهو و لابی اسرائیل در تضاد بود. در واقع شاید تبرئهای که آقای نتانیاهو از این قضیه داشت، به این اختلاف نظری مربوط میشود که بین خود این دو جریان در آمریکا وجود دارد.
عواملی که باعث حمله به ایران شد
نصری در پاسخ به این سوال که «خیلیها معتقد هستند پاسخی که جمهوری اسلامی ایران به تجاوزات رژیم صهیونیستی و حتی آمریکا بعد از ترور شهید سلیمانی داد، از قدرت و بازدارندگی بالایی برخوردار نبود که حالا رژیم صهیونیستی و آمریکا به خودشان مجدد این اجازه را دادند که مستقیما به خاک جمهوری اسلامی تجاوز کنند»، گفت: من فکر نمیکنم که صرفاً باید موضوع بازدارندگی را در قدرت نظامی دید.
وی با بیان اینکه «آمریکا و رژیم صهیونیستی دو قدرت اتمی با توانایی بالای نظامی هستند»، گفت: شاید آن چیزی که باعث شده که تحلیل آنها یک مقدار مختل شود و به خودشان اجازه دهند به خاک ایران تجاوز کنند، یکی مسائل ژئوپولیتیک منطقه است، مانند ضرباتی که حزبالله و سوریه دیدند و آن بازدارندگی خیلی خوبی داشت که بعد از آن اتفاقات یک مقداری کمرنگ شد.
نصری درباره مورد دوم گفت: آنها همچنین تحلیلی داشتند مبنی بر اینکه «ما جامعه ایران و شاید طبقه متوسط ایران را همراه خود داریم» و برای این کار هم یک سرمایهگذاری خیلی طولانیمدت از طریق همین شبکههای ماهوارهای مانند ایراناینترنشنال و غیره کرده بودند و این تحلیل را داشتند که اگر ما به ایران حمله کنیم، بلافاصله ممکن است یک جریانهای معترضی از داخل ایران بلند شود و ما نیروی هوایی این جریان شویم.
انسجام داخلی، قدرت اصلی بازدارندگی بود
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: آن اتفاقی که در این ۱۲ روز گذشته دیدیم، شباهتی به همین داشت، یعنی این تحلیل را میتوان در آن یافت پیدا کرد. اولاً سران نظامی را ترور کردند و سران سیاسی را مورد سوءقصد قرار دادند و پس از آن شروع کردند به هدف قرار دادن مراکز نمادین مثل زندان اوین، صداوسیما و پایگاههای پلیس به خاطر اینکه امنیت شهری را از بین ببرند و مدام در شبکههای ماهوارهای این تحریک را انجام میدادند که الان وقت آن است تا مردم کار را تمام کنند.
وی تاکید کرد: انسجامی که در داخل به وجود آمد، قدرت اصلی بازدارندگی بود. به علاوه، قدرت نظامی و آفندی که ما داشتیم و توانستیم خیلی سریع فرماندههای نظامی را جایگزین کنیم و ضربه خیلی غیرمنتظرهای را به شهرهای اسرائیل وارد کنیم، اثرگذار بود. اما فکر میکنم آن جایی که محاسبات آنها به هم ریخت، آنجایی بود که این انسجام ملی را در داخل ایران دیدند و من فکر میکنم که این، نقطهای است که ما باید الان روی آن تمرکز کنیم.
محور مقاومت، جریانهای طبیعی هستند
نصری در ادامه این مصاحبه درباره لزوم بازتعریف در تقویت محور مقاومت گفت: من با مفهوم «محور مقاومت» خیلی همراهی ندارم، بهخاطر اینکه محور این تصور را ایجاد میکند که یک نیروهایی هستند که در واقع زنجیروار با یکدیگر در ارتباط هستند و یک مرکز فرماندهی هم دارند. در روایتی که اسرائیل و آمریکا میساختند، میگفتند که ایران چشم اختاپوس است که اینها را هدایت میکند.
وی افزود: چیزی که ما به اسم محور مقاومت میشناسیم، جریانهای خیلی طبیعی و ارگانیکی هستند که بر اثر ظلم و اشغالی که رژیم صهیونیستی در لبنان و در فلسطین اشغالی و در کشورهای منطقه انجام میدهند، به شکل خیلی طبیعی رشد کردند و ما از آنها حمایت کردیم، یعنی لزوماً قدرت نظامی ما وابسته به آنها نیست.
ایران نیروی نیابتی ندارد
کارشناس مسائل بینالملل در ادامه گفت: ما قدرت نظامی خودمان را داریم و این ۱۲ روز هم نشان دادیم که این قدرت را داریم ولی در محاسبات آنها احتمالا این تصور بود که ما میتوانیم مثلاً به حزبالله دستور دهیم که حمله کند و میتوانیم مثلاً از مرز سوریه استفاده کنیم ولی من فکر میکنم که اینطور نیست، یعنی ما یک کشور مستقلی هستیم و نیروی نیابتی نداریم.
نصری با اشاره به بیانات رهبر انقلاب در این خصوص گفت: مقام معظم رهبری هم فرمودند که ما نیروی نیابتی اصلاً نداریم ولی از آن جنبشهای آزادیبخش و جنبشهای مقاومت حمایت میکنیم یعنی ما نباید بازدارندگی خود را با وجود آنها تعریف کنیم، بلکه بازدارندگی ما قدرت نظامی و انسجام ملی خودمان است.
تقویت محور مقاومت، ضروری است
وی در پاسخ به این سوال که «آیا نیاز است بیش از گذشته به تقویت این جریانها و گروههایی که خود جوش در منطقه شکل گرفتهاند بپردازیم؟»، گفت: بله، قطعاً. این فقط موضوع ژئوپولیتیک و استراتژیک هم نیست، این یک موضوع اخلاقی هم هست. موضوع هویتی برای ماست، یعنی اینکه ما اصلاً نمیتوانیم بپذیریم که یک موجودیت اشغالگری در منطقه باشد.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه گفت: صحنههایی که هر روز از نسلکشی غزه میبینیم، جریان هویتی است و تقویت آنها در نهایت همیشه به نفع ماست، یعنی هم از نظر بازدارندگی مقداری به نفع ماست و هم از نظر اینکه هویت و قدرت معنایی ما را در منطقه زیاد میکند.

۲ انگاره غلط در سیاست خارجی
وی در پاسخ به این سوال که «در حوزه دیپلماسی ما الان چه بازنگری باید داشته باشیم و چه سیاستی را برای آینده در پیش بگیریم؟»، گفت: در حوزه دیپلماسی دو انگاره غلط در جامعه ما وجود دارد و در کل شاید در سیستم تصمیمگیری ما هم وجود دارد.
نصری در این خصوص توضیح داد: اولاً به دیپلماسی هرگز به عنوان یک ابزار قدرت نگاه نکردیم. این تصور وجود دارد که قدرت، صرفاً نظامی است و دیپلماسی در واقع شاید نوعی وادادگی و ضعف است و این تصور باعث شده که ما از این ظرفیت به اندازه کافی استفاده نکنیم.
وی افزود: یک تصور دیگه هم هست که دیپلماسی صرفاً یعنی اینکه ما برویم پشت میز بنشینیم و با طرف مقابل گفتوگویی داشته باشیم و یک سری امتیازات رد و بدل کنیم. دیپلماسی خیلی مفهوم فراتری از این دارد. دیپلماسی، روایتسازی، قدرت انگیزشی، قدرت رسانهای و تاثیر بر افکار عمومی دارد.
غرب از طریق دیپلماسی به خود هویت داده است
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه توضیح داد: ما در جهان ۲۰۰ کشور داریم ولی یک تعداد کشور انگشت شماری هستند که وقتی شما اسمشان را میشنوید، بلافاصله یک تصوری در ذهن شما از هویت آن کشور به وجود میآید. مثلاً وقتی میگوییم فرانسه، آلمان و انگلیس بلافاصله تصویری از یک فرد فرانسوی و فضای آن داریم.
نصری گفت: اینها توانستهاند در واقع از طریق دیپلماسی، چه دیپلماسی عمومی چه دیپلماسی رسمی، یک هویتی به خودشان بدهند که این قدرت تاثیرگذاری در جهان را زیاد کرده است و بقیه ۲۰۰ کشور شاید این حالت را نداشته باشند.
قدرت معنوی ایران را نادیده میگیریم
وی با بیان اینکه «ما در معدن قدرت انگیزشی و قدرت معنوی در ایران نشستیم و آن را نادیده میگیریم»، گفت: در همین ۱۲ روز صحنهای که خیلی قدرت ایران را به نمایش گذاشت، شب عاشورا در بیت رهبری بود که ایشان فرمودند «ای ایران بخوان» و چه شوری در جامعه به وجود آمد، یعنی از دو عنصر هویتی ایرانی که یکی اسلام و دین و مراسم به ویژه مراسم محرم و عاشوراست و این ملیگرایی که از قرنها و هزاران سال گذشته وجود دارد، از این دو عنصر به خوبی استفاده کردند که یک انسجام ملی ایجاد کنند.
نصری با تاکید بر اینکه «دیپلماسی مجموعه اینهاست»، گفت: اگر ما این را بپذیریم که دیپلماسی مجموعه اینهاست، آن وقت میتوانیم از آن به عنوان یک ابزار قدرت و بازدارندگی استفاده کنیم.

اگر پاسخ نمیدادیم، آتشبس نمیشد
این کارشناس مسائل بینالملل درباره دوگانه دیپلماسی و میدان و لزوم بازنگری در عرصه دیپلماسی گفت: قدرت نظامی قطعاً بسیار مهم است، یعنی ما اگر در این ۱۲ روز موفق نمیشدیم که بلافاصله بعد از گذشت ۱۷-۱۸ ساعت به قلب تلآویو، حمله کنیم و سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار دهیم، قطعاً آنها وارد بحث آتش بس نمیشدند.
نصری در ادامه گفت: در مورد تغییر روند، این نیست که ما دیپلماسی را عقب برانیم و احساس کنیم که ما از دیپلماسی شکست خوردیم. چون این تصور هست و من در این چند روز هم زیاد شنیدم دلیل اینکه اینها به ما حمله کردند، این بوده که ما رفتیم پشت میز مذاکره و فریب خوردیم اما اینطور نیست.
شکستن کاسه و کوزهها سر دیپلماسی رایج شده است
وی با اشاره به اینکه «آنها شاید سالیان سال بوده که این طراحی را انجام میدادند»، گفت: شکستن کاسه و کوزهها سر دیپلماسی، خیلی رایج شده است. دیپلمات وقتی پشت میز مذاکره مینشیند، اولاً محدودیتهای خیلی زیادی دارد و بعد از آن از داخل متاسفانه زخم زبانهایی میشنود و زمانیکه از مذاکره بازمیگردد، هر اتفاقی که میافتد، آنرا به حساب دیپلماسی میگذارند.
نصری تاکید کرد: ما باید مجموعه عواملی که باعث این اتفاق شد را آسیبشناسی کنیم که بخشی از آن به دیپلماسی بازمیگردد، بخشی از آن به ضعفهای امنیتی بازمیگردد که شاید ما در این مدت داشتیم و بالاخره اینها نفوذی داشتند که این کار کارشناسهاست و بخشی به مسائل داخلی برمیگردد.
در دیپلماسی چیزی به اسم تضمین نداریم
این کارشناس مسائل بینالملل درباره لزوم آسیبشناسی در عرضه دیپلماسی گفت: بله حتما باید آسیب شناسی کنیم و روندهای گذشته را ببینیم ولی این تصوری که وجود دارد، مبنی بر اینکه ما به آمریکا و اسرائیل اعتماد داشتیم و آنها یک دفعه زیر میز زدند، این تصور درستی نیست.
وی افزود: واقعیت این است که همه در دستگاه دیپلماسی برای ۲۰ یا ۳۰ یا ۴۰ سال است با این مسائل درگیر هستند و از اول هم اعتمادی به آمریکا و اسرائیل نداشتند.
نصری با تاکید بر این نکته که «ما در دیپلماسی به طور کلی چیزی به اسم تضمین نداریم»، افزود: اگز در روابط بینالملل، تضمین وجود داشت، شاید چندین قرن پیش یک عدهای با یکدیگر توافق میکردند که مثلاً جنگی صورت نگیرد و همه جهان در صلح و آرامش بود یا وقتی که ما مثلاً برجام را امضا کردیم، خیال ما راحت میشد.
کارشناس مسائل بین الملل افزود: این تضمین وجود ندارد، چراکه ما بالاخره با انسان سروکار داریم و انسان موجود مختاری است و خیلی چیزها روی آن تاثیر میگذارد. حتی ممکن است روانشناسی شخصی مثلا یک رئیسجمهور روی آن تاثیر بگذارد، هر لحظه ممکن است که در واقع روند دیپلماتیک به هم بخورد، یعنی ما نباید این انتظار از دیپلماسی داشته باشیم که وقتی پای میز مذاکره مینشیند، یک چیزی را امضا کند که نهایی باشد و یک تضمین ابدی به ما میدهد مبنی بر اینکه آن چیزی که امضا شده، همیشه رعایت شود و نقض شود.
نتانیاهو روی افکار عمومی آمریکا و شخص ترامپ کار میکند
نصری در خصوص دیدار نتانیاهو با ترامپ در کاخ سفید گفت: آقای نتانیاهو در چند محور در افکار عمومی آمریکا و هم شخص ترامپ کار میکند. مورد اول اینکه میگوید ایران یک کشور استثنایی است و مخل نظم جهانی است و این کشور استثنایی که انگیزههای مخربی دارد، بهدنبال بمب اتم است تا دنیا را به آتش بکشد.
وی افزود: نتانیاهو به جامعه آمریکا تلقین میکند که ایرانیها چون شعار «مرگ بر آمریکا» میگویند، شما هم در خطر این کشور قرار دارید و میخواهد آنها را قانع کند که با ایران مثل کشوری استثنایی برخورد کنند و همچنین اسرائیل اگر در جنگ است، به نیابت از آنها میجنگد و این هیچ منتی نیست که آمریکا پول مالیات خود را به رژیم صهیونیستی میدهد چراکه آنها حتی ممکن است سربازان و پایگاههای نظامی خود را در خطر بیندازند.
نصری در ادامه گفت: نتانیاهو میگوید من به نیابت از شما و جهان متمدن علیه یک موجودیتی که مثلاً شعار «مرگ بر...» میدهد و از یک سوی دیگر هم بهدنبال بمب هستهای است و این چون ذاتاً خطرناک است، ما باید تا جایی که ممکن است آنرا تضعیف و حتی تجزیه کنیم. شاید این را در اظهارات مستقیم خود نمیگوید ولی مطمئنا که در محافل خصوصی یا آن چیزی که به حداقل بخش جنگطلب و نئوکان دولت آمریکا تلقین میکند، این است.
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به این نکته که «نتانیاهو بر روی شخصیت ترامپ هم کار میکند»، توضیح داد: این نامهای که برای کمیته صلح نوبل نوشته بود و خیلی نمایشی به ترامپ تقدیم کرد، نشان میدهد که اینها یک تحلیل روانشناسی هم روی آقای ترامپ دارند و میدانند که او با خودشیفتگی که دارد، میتواند دست به اقداماتی بزند که در واقع به نفع اینها باشد و به ضرر تمام جهان تمام شد.

آمریکا و اسرائیل از روایتسازی و روانشناسی استفاده میکنند
وی در پاسخ به سوال مبنی بر اینکه «با توجه به کشتارها در غزه و حمله به ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال تغییر معنی صلح هستند؟»، گفت: این دقیقاً همان قدرت معنایی است که صحبت میکردم. آنها بهرغم اینکه نشان میدهند قدرتهای صرفاً نظامی هستند، به چه شکلی از رسانه، روایتسازی و روانشناسی استفاده میکنند که اهداف خود را به پیش ببرند.
نصری گفت: ما شاهد هستیم و تمام جهان شاهد است که اینها فجایعی را در غزه به بار میآورند که شاید در تاریخ و در حافظه تاریخی در این نسل وجود نداشته باشد اما خودشان را مظلومِ این ماجرا نشان میدهند و با قدرت رسانهای خود، کمکم سعی میکنند موضوع را جا بیندازند. یا اینکه وسط یک مذاکره به ایران حمله میکنند و بعد خود را در خطر موجودیتی نشان میدهند که ما اگر این کار را انجام دادیم، به خاطر این است که ایران میخواهد به اسرائیل و آمریکا ضربه بزند.
در جنگ روایتها باید فعال باشیم
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه «ما باید در جنگ روایتها خیلی کار کنیم»، گفت: ما قدرت رسانهای آنها را نداریم. واقعیت این است که ما رسانههای محدودی داریم و آنها شبکههای جهانی دارند اما ما میتوانیم حتی از رسانههای آنها برای روایت خودمان استفاده کنیم. دلیل آن هم این است که ما حرف حق را میزنیم و حرف حق همیشه ریشهدارتر از حرف باطل است، یعنی افکار عمومی جهان وقتی که میبیند چه اتفاقی در غزه میافتد، اگر ما فقط برای آنها صورت بندی کنیم و توضیح دهیم که چه اتفاقی میافتد یا به آنها توضیح دهیم که وقتی ما شعار مرگ بر آمریکا میدهیم، این یک تاریخی پشت سر آن است، ما نمیگوئیم مرگ بر مردم آمریکا و یا اینکه بخواهیم آقای ترامپ را ترور کنیم.
وی افزود: اصلاً در شان ما نیست که بخواهیم چنین اقداماتی را انجام دهیم. ما کشوری هستیم که اگر به ما حمله کردند، با تمام قدرت با آنها میجنگیم، تا آخرین نفس هم با آنها میجنگیم.

سیاست ما مثل آنها نیست که بخواهیم کسی را ترور کنیم
نصری در پاسخ به این سوال که «چه ایرادی دارد وقتی که آنها مستقیماً رهبر ما را تهدید و جسارت میکنند، ما هم بگوییم توان این کار را داریم؟»، گفت: اینکه توان آن را داریم با اینکه سیاست ما این باشد که این کار را انجام دهیم، متفاوت است. ممکن است توان آنرا داشته باشیم ولی سیاست ما کلاً سیاستی نیست که مثل آنها بخواهیم ترور کنیم یا کسی را بکشیم.
وی افزود: ما میتوانیم به جامعه جهانی تصویر خیلی برحقتری از این نشان دهیم که ما به خاطر اینکه بخواهیم پیروز این میدان شویم، باید بیاییم مثلاً یک شخصیت را ترور کنیم که بدانیم هم که خیلی راحت جایگزین میشود و به آنها بهانهای بدهیم که بخواهند ما را به عنوان مجرم قضیه نشان دهند.
حتی بخش زیادی از مخالفان پشت رهبری ایستادند
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که «در مقابل پاسخ آقای ترامپ، جسارتی که انجام داد و مستقیما رهبری را تهدید کردند، ما چه واکنشی باید داشتیم؟»، گفت: واکنش ما خیلی خوب بود. من فکر میکنم تمام جامعه و حتی کسانی که شاید خارج از کشور هستند و مخالف نظام بودند، بخش زیادی از آنها پشت رهبری ایستادند. خودِ این تهدید علیه طرف مقابل است. یعنی ما لازم نیست بگوییم که « میرویم تو را ترور میکنیم».
وی افزود: وقتی آن طرف ببیند چنین انسجامی وجود دارد، خودش باعث میشود که ترس در جان او بیفتد که اگر من چنین کاری بخواهم انجام دهم، بعداً با ۹۰ میلیون نفر در ایران و یک میلیارد مسلمان دیگر در جهان و افراد آزادیخواه و حق طلبی که در خود کشور خود من هستند، ممکن است دچار مشکل شوم.
نباید برنامه خصمانه دشمن را منتفیشده بدانیم
نصری درباره عقبنشینی نتانیاهو از ایده تغییر نظام در ایران گفت: نتانیاهو احساس میکرد طرحی که داشتند، در مرحله اول ممکن است موفق شود و بعد که دیدند این موفق نشد و ایران پاسخ داد و مردم منسجم شدند، یک مقدار عقبنشینی کرد ولی این را ما نباید آن را به این حساب بگذاریم که این برنامه دیگر منتفی شده است.
وی افزود: ممکن است هر لحظه دوباره از نقطه ضعفی که ما داریم استفاده کنند و به شکل دیگری و شکل غافلگیرکننده دیگری کار خود را انجام دهند. برای همین است که ما باید این انسجامی که ایجاد شده را نگذاریم از بین بود.

آمریکا نمیخواهد در منطقه هرج ومرج شود
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «برخی گمانهزنیها حکایت از آن دارد که نتانیاهو برای گرفتن چراغ سبز از ترامپ برای حمله مجدد به ایران به واشنگتن رفته است. و اینکه آتشبس تا چه زمانی ادامه دارد و در آینده چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟»، گفت: تصور کلی من این است که در مورد مسائل ژئوپولیتیک منطقه بین آمریکا و اسرائیل اختلافی وجود دارد، یعنی نتنیاهو و مثلاً مجموعه رژیم صهیونیستی میخواهند که ایران بیثبات، تجزیه و تضعیف شود. اسرائیلیها آن را در جهت منافع خودشان میبینند ولی این به نظر من دیدگاه آمریکا این نیست.
وی در این خصوص توضیح داد: حتی در حملهای که به تاسیسات ایران انجام شد، آقای ترامپ خیلی اصرار داشت که این دیگر تمام شده؛ ما زدیم، از بین بردیم و آنها هم پاسخی دادند و دیگر الان این پایان پیدا کرده است و حالا میخواهیم جشن پیروزی را بگیریم. اینکه یک ایران بیثبات در منطقه ایجاد شود و حتی طرحی که آقای نتانیاهو دارد، موفق شود، این به نفع آمریکا نیست. آمریکا باید باز هم میلیاردها دلار هزینه کند و تمرکز خود را از روی چین و داخل آمریکا بردارد تا دوباره بتواند ثباتی به این منطقه طبق منافع خودش بدهد.
برخی تحلیلها جنبه جنگ روانی دارد
نصری در ادامه گفت: معتقدم این بحثهایی که میکنند، بیشتر ممکن است جنبه جنگ روانی هم برای تاثیرگذاری بر داخل ایران داشته باشد، مبنی بر اینکه هر لحظه ممکن است جنگ دوباره تکرار شود ولی من معتقد نیستم که این حمله نظامی دوباره صورت میگیرد، به خاطر اینکه یک دفعه امتحان کردند و با یک ضربه محکمی هم مواجه شدند؛ هم از نظر نظامی هم انسجام مردمی. ولی آنها ترفندهای دیگری هم دارند یعنی ممکن است به شیوههای دیگری که غافلگیر کننده و برای بیثباتسازی کشور مانند ترورهای داخلی باشد، متوسل شوند و ما باید حواسمان باشد.
وی در صحبت پایانی خود گفت: انشالله که به سمت آرامش و صلح و قدرت بیشتری حرکت کنیم.
انتهای پیام
نظرات