فرمان مشروطه، که به عنوان یک انقلاب فکری و اجتماعی در تاریخ ایران شناخته میشود، به دنبال سالها نارضایتی از استبداد و فساد به وجود آمد. این حرکت نهتنها به دنبال محدود کردن قدرت سلطنت و ایجاد پارلمان بود، بلکه ایجاد فضایی برای تحقق آزادیهای فردی و اجتماعی و تحصیل حقوق شهروندی برای تمامی مردم را دنبال میکرد. این روز تاریخ ایران را برای همیشه تغییر داد و با رساندن صدای مردم به گوش حاکمان، امیدی تازه در دلها جوانه زد.
مشهد با تاریخ غنی و فرهنگی عمیقش نیز نقش بسزایی در این تحولات داشت. مردم این شهر همراه با دیگر هموطنانشان، در خیابانها و مساجد گرد هم آمدند و خواستار عدالت و آزادی شدند. آخوند خراسانی، به عنوان رهبر معنوی مشروطیت، با بصیرت و دلسوزی، مردم را به سوی آیندهای روشن هدایت کرد. در این روز تنها یک فرمان امضا نشد، بلکه ارادهای جمعی شکل گرفت که نشاندهنده عزم راسخ ایرانیان برای دستیابی به حقوق خود بود. این رویداد تاریخی، نهتنها در ایران، بلکه در سطح جهانی نیز تأثیرگذار بود و الهامبخش جنبشهای آزادیخواهانه در دیگر کشورها شد.
رضا سلیماننوری در گفتوگو با ایسنا با اشاره به سالروز امضای فرمان مشروطیت و تأثیرات آن بر جامعه و فرهنگ مشهد در آن زمان، اظهار کرد: خراسان در آستانه نهضت مشروطیت، به هیچ وجه شرایط مساعدی نداشت و حکومت قاجار توجهی به شرایط ناگوار مردم نمیکرد. از سال ۱۲۶۱ تا ۱۲۸۵ شمسی، ۱۶ بار حاکم خراسان تغییر کرد که دلیل اصلی آن، طمع شاه قاجار و پذیرش پیشنهادات مبالغ بالاتر برای خرید حکومت ولایات از سوی افراد مختلف بود. به علاوه برای جبران هزینههای شاه نیز حکومت مالیاتهای سنگینتری از مردم میگرفت. در همین حال وقوع زلزله در برخی مناطق مانند قوچان که تلفات سنگینی در پی داشت، هجوم ملخها به زمینهای زراعی، خشکسالیهای پیاپی و نابودی محصولات کشاورزی وضعیت فاجعهآمیزی در خراسان و شهر مشهد ایجاد کرده بود.
وی با اشاره به اینکه این رویکرد ظالمانه، باعث بروز قیامهای متعدد مردمی در مشهد شد، افزود: گرسنگی در زمان حکومت نیرالدوله، در مشهد بیداد میکرد و باعث تحصن مردم در صحن انقلاب حرم مطهر شد. این اعتراضات، در سال ۱۲۸۲ شمسی به قیام عمومی تبدیل شد که نیرالدوله با اجیر کردن ۸۰۰۰ نیروی مزدور نظامی آن را سرکوب کرد. وی حاضر شد تا مبلغ گزافی را صرف هزینه استخدام نیروی نظامی کند، اما حاضر نشد مبلغی از این پول را به آرام کردن شرایط و توزیع ارزاق عمومی در مشهد تخصیص دهد. پس از برکناری نیرالدوله و انتصاب مجدد آصفالدوله شاهسون به عنوان حکمران خراسان، شرایط وخیمتر شد. خشکسالی امان مردم را برید، اما آصفالدوله برای رسیدن به اهداف مالی خود، مالیات پنج تومانی را به ۲۰ تومان افزایش داد.
این خراسانپژوه ادامه داد: مردم از آصفالدوله خواستار مدارا شدند، اما او در سال ۱۲۸۴ دست به اقدامی شرمآور زد و دستور داد در صورت عدم پرداخت مالیات توسط مردم برخی مناطق خراسان خاصه مناطقی چون قوچان، دختران آنها را به اسیری گرفته و به ترکمانان ماوراءالنهر بفروشند. این عمل بیشرمانه، زمینهساز بروز قیام عمومی گستردهای در مشهد شد. جمع زیادی از مردم مشهد سوم اردیبهشتماه سال ۱۲۸۴ با هدایت طلاب، در اعتراض به رفتارهای حاکم و گرانی و نایابی ارزاق، به سمت دارالحکومه مشهد حرکت کردند. با نزدیک شدن مردم، افراد آصفالدوله به سمت آنان شلیک کردند و دهها نفر را به قتل رساندند. این مأموران سپس در تعقیب معترضان وارد حرم مطهر شده و به سوی مردم تیراندازی کردند. تعدادی از گلولههای مأموران به گنبد حرم مطهر و ایوانها اصابت کرد. این نخستین تیراندازی علیه مردم در حرم مطهر بود.

رئیس هیاتمدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان با بیان اینکه رسیدن خبر این واقعه به تهران، باعث افزایش التهابات شد، اظهار کرد: آیتالله طباطبایی بر فراز منبر، ضمن اعلام این خبر به شدت گریه کرد. واقعه حمله مأموران آصفالدوله به حرم مطهر امامرضا(ع) را باید در ردیف وقایعی چون به چوب بستن بازرگانان تهرانی و ماجرای مسیونوز بلژیکی، یکی از وقایعی اصلی زمینهساز شکلگیری جنبش مشروطه دانست. بهرغم نقش مؤثر مردم خراسان و به ویژه مشهد در جنبش مشروطه، به دلیل فشارهای ناشی از سرکوب قیامهایی که روی داده بود، نهادهای مربوط به نظام مشروطه، دیرتر از سایر نقاط کشور در مشهد شکل گرفت، اما اخبار مبارزات و قیامهای گسترده مردم این شهر، توسط زائران بارگاه امام رضا(ع) به سایر نقاط کشور منتقل میشد و در تهییج افکار عمومی برای مبارزه با استبداد و رسیدن به عدالت و برابری نقش مؤثری داشت.
سلیماننوری با بیان اینکه جمعیت کم مشهد در آن دوران و دوری از کانونهای سیاسی ترویجکننده مشروطیت نیز از دیگر عوامل این تاخیر بود، گفت: با وجود این، نهادهای مدنی در مشهد، پس از ایجاد نقش مهمی را در آگاهی عمومی نسبت به حوادث جاری کشور ایفا کردند. نخستین گام مردم مشهد در مسیر رسیدن به حکومت مردمی، انتخاب نمایندگان شهر در نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. بر اساس اولین قانون انتخابات آن دوران ایران، ابتدا ۱۳۰۰ نفر از افراد واجد شرایط، در 10روز ۲۰۰ نفر را برای انتخاب نهایی نمایندگان مشهد در نخستین دوره مجلس شورای ملی برگزیدند و آنان هم ۴ نفر یعنی حاج میرزاعلی آقای مجتهد به نمایندگی علما، سیدعبدالحسین شهشهانی به نمایندگی پیشهوران، میرزا علینقی ناظم آستانه به نمایندگی بزرگ مالکان و آقارضا رئیسالتجار ابه نمایندگی بازرگانان به عنوان عضو مجلس برگزیدند. این افراد دو روز بعد از انتخاب، به سمت تهران حرکت کردند. با کوشش این افراد، زمینه عزل آصفالدوله، حاکم مستبد و خونریز مشهد فراهم شد. همچنین آنان موفق شدند سردار معزز بجنوردی را نهتنها از فرماندهی نیروهای نظامی خراسان عزل کنند، بلکه به دلیل همکاری در واقعه بیشرمانه اسارت و فروش دختران روستایی به محاکمه برسانند.
وی با اشاره به تشکیل «انجمن معدلت رضوی» در مشهد به عنوان صدای مردم برای مشارکت در ساختار سیاسی پس از پیروزی مشروطه، بیان کرد: جمعی از مردم مشهد پس از پیروزی مشروطه، با تحصن در مسجد گوهرشاد، خواستار تشکیل انجمنهای ولایتی شدند. با تأیید تعدادی از علما، کار برگزاری انتخابات ایالتی خراسان آغاز شد و انجمن ایالتی خراسان با عنوان رسمی «انجمن معدلت رضوی» شکل گرفت. با شروع به کار انجمن ایالتی خراسان در منزل میرزا حبیب خراسانی، اداره شهر مشهد از اسفندماه سال ۱۲۸۶به نمایندگان مردم واگذار شد. انجمن ایالتی به سرعت کنترل اوضاع را به دست گرفت و امنیت را در مشهد و سایر مناطق خراسان برقرار کرد. جلسات هفتگی انجمن، روزهای یکشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه تشکیل و به امور مردم رسیدگی میشد. این انجمن در حوزه اجتماعی هم فعال بود و توانست از گسترش منکرات در سطح جامعه جلوگیری و مراکز مصرف مواد مخدر یا همان شیرهکشخانهها را تعطیل کند.
این پژوهشگر تاریخ خراسان اضافه کرد: همزمان با تشکیل انجمن ایالتی، انتخابات «انجمن بلدی (شورای شهر)» مشهد نیز در دیماه سال ۱۲۸۶ برگزار و منتصرالملک به عنوان نخستین رئیس شورای شهر مشهد انتخاب شد. افزون بر تشکیل نهادهای مدنی رسمی در مشهد، پس از پیروزی نهضت مشروطه، انجمنهای مردمنهاد نیز تشکیل شد. «انجمن خیریه سعادت» که با همت ملکالشعرای بهار و جمعی از روشنفکران مشهدی به وجود آمد، یکی از این انجمنهای مردم نهاد بود. این انجمن علاوه بر چاپ روزنامهای مخفی با عنوان «خراسان»، به فعالیتهای گسترده فرهنگی و امور خیریه مانند تأسیس مدارس، کتابخانهها و توسعه مراکز بهداشتی و درمانی پرداخت. «انجمن رضوی» متشکل از کارکنان آستان قدس رضوی، «انجمن اثنیعشری» و «جمعیت مجاهدین» از دیگر انجمنهای فعال مشهد در این دوره بود.
سلیماننوری ضمن تاکید بر نقش کلیدی آخوند خراسانی به عنوان رهبری معنوی در حمایت از مبارزات مردم خراسان، به تشریح فعالیتهای دیگر شخصیتهای مشهد در این دوران پرداخت و افزود: حساسیت مسائل خراسان و مشهد، آن قدر بالا بود که آخوند محمد کاظم خراسانی، رهبر معنوی مشروطه، یک سال پس از پیروزی اولیه این انقلاب، فرزند خود، میرزامحمد نجفی معروف به آقازاده خراسانی را برای اداره امور دینی و اجتماعی به نمایندگی از خود روانه مشهد کرد. دوران اقامت آیتالله آقازاده در مشهد که تا قیام گوهرشاد در سال۱۳۱۴ خورشیدی به طول انجامید و سرانجام به دستگیری و تبعید او به تهران و مرگ مشکوکش منجر شد، دورانی مهم و کمترشناختهشده در تاریخ معاصر مشهد و خراسان است.
وی با بیان اینکه شیخ ذبیحالله قوچانی دیگر چهره مهم روحانی مشروطیت خراسان بود، اظهار کرد: در پی گسترش ظلم و جنایت، مردم گزارش و شکایت خود را به آخوند خراسانی اعلام کردند. در سال ۱۳۲۴ هجری قمری و در شرایطی پر از خفقان، نامهای از آخوند خراسانی به شیخ ذبیح الله قوچانی رسید. آخوند خراسانی در این نامه ضمن بیان ضرورت ایجاد مشروطه بر مبنای شرع و رهایی مردم از چنگال استبداد، خطاب به شیخ نوشته بود :« واجب می دانم جنابعالی هم سعی و کوشش خود را در پیشرفت آن مبذول نمایید و از ملامت احدی باک نداشته باشید و حضرت ولیعصر(عج) را پشتیبان خود بدانید.» شیخ ذبیح الله پس از دریافت نامه با تعدادی از علما به رایزنی پرداخت و نحوه ورود به مبارزات را بررسی کرد. او با مرحوم سید اسدالله قزوینی که به تازگی وارد مشهد شده بود پیمان محرمانه بست و مبارزات به صورت مخفیانه آغاز شد.

این خراسانپژوه ادامه داد: از طرفی، ارتباط با شهرهای دیگر و پایتخت، کار تشکیلاتی میطلبید و این یکی دیگر از دلایل تشکیل انجمن معدلت بود و میرزا حبیبالله مجتهد در رأس آن قرار گرفت و شیخ ذبیحالله نیز با این انجمن همکاری داشت. اخبار ایران از راه تهران به صورت دستنویس به این انجمن ارسال می شد. برای ایجاد ارتباط و ترویج افکار آخوند خراسانی و تکثیر دستخط مظفرالدین شاه یا همان امضای مشروطه، نامهها، اعلامیهها و بیانیههایی نوشته میشد و همراه کالاهای تجاری به شهرهای مختلف ارسال میشد. در هر شهر و منطقه، نمایندگانی وجود داشتند که مدیریت پخش و تکثیر این اعلامیهها را عهدهدار بودند. جلسات مشروطهخواهان به تدریج علنی و در منازل افراد مختلفی برگزار میشد و رفتهرفته تعدادی از طبقه حاکم و علمای مشهد به جمع مشروطهخواهان افزوده میشدند.
سلیماننوری اضافه کرد: از آستان قدس رضوی، فقط شاهزاده سراجالسلطان و امام جمعه و از خوانین خراسان، شجاعالملک هزاره که خانه خود را با لوازم آن به طور رایگان تا چند سال در اختیار انجمن ایالتی گذاشته بود و از گمرک، دکتر متینالسلطنه در انجمن حضور مییافتند. از علما نیز حاج معینالغربا، حاج شیخ حسن کاشی، فاضل بسطامی، شیخ عبدالرحیم عیدگاهی، میرزا عبدالشکور آقا تبریزی، میرزا محمدباقر مدرس رضوی و میرزا مرتضی سرابی و ملاّ بمانعلی تهرانی از انقلاب مشروطه حمایت میکردند. همه این تشکیلات از طریق شیخ ذبیحالله قوچانی با آخوند خراسانی در ارتباط بودند و مرحوم آخوند بیشتر شکایات مردم خراسان را به وی ارجاع میداد.
وی افزود: خوشبختانه، گزارشها و صورتجلسات مربوط به این انجمن، به صورت هفتگی در جراید مشهد و به ویژه هفتهنامه «خورشید» با مدیریت میرزاعلی آقا تبریزی به چاپ میرسید و امروزه، بخش عمده مصوبات و حتی مباحث مطرحشده در آن قابل دسترسی است. طبق این صورتجلسهها، موضوعات مختلف شهری، اعم از اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در این انجمن، طرح و بحث میشد. علاوه بر افراد مذکور، از علمای دوره مشروطیت خراسان میتوان به حجتالاسلام شفتی اصفهانی، شیخ محمدحسین مجتهد طبسی، حاج سیدعلی سیستانی، حاج سیدعباس موسوی شاهرودی، ملامحمد علی معروف به حاجی فاضل، مدرس رضوی، عبدالجواد ادیب نیشابوری، میرزامحمد سرابی، حاج سیدحسین میبدی یزدی، حاج شیخ محمدحسین مدرس سبزواری، میرزا عسکری آقابزرگ حکیم و شیخ حسن نهاوندی اشاره کرد.
این پژوهشگر تاریخ خراسان تشکیلات آستان قدس رضوی و رؤسای آن را از مهمترین مشکلات مشروطه در مشهد دانست و بیان کرد: گردانندگان آستان قدس به سه علت مهم فقهی، سیاسی و اقتصادی، تمایلی نسبت به مشروطه از خود نشان نمیدادند. از منظر فقهی، برخی از علمای بزرگ آستان قدس به پیروی از دیدگاه شیخ فضلالله نوری طرفدار مشروعهخواهی بودند و اصلاحات مشروطه را مغایر با دین اسلام میدانستند. از جنبه سیاسی نیز آستان قدس به مثاب دستگاهی اداری بود و به سبب وظیفه رسیدگی به امور حرم مطهر رضوی، نفوذ بسیار زیادی در میان طبقات مختلف مردم داشت. متولی آستان قدس که در رأس این تشکیلات قرار داشت، لزوماً روحانی نبود، اما مشخصاً از سوی شاه و از میان رجال معتمد برگزیده میشد. در آستانه مشروطه نیز میرزا کاظم، امام جمعه ملقب به صهرالسلطان، داماد مظفرالدین شاه، متولی آستان قدس بود.
سلیماننوری ادامه داد: بنابراین متولی در نقش حافظ منافع دربار و سلطنت عمل می کرد و ملزم بود ضمن کسب مشروعیت برای شاه در برابر هر آنچه که موقعیت شاه و سلطنت را به خطر میاندازد ایستادگی کند. بدین ترتیب آستان قدس تلاش داشت نظام سیاسی سنتی پابرجا بماند. از جنبه اقتصادی نیز آستان قدس صاحب موقوفات زیادی در داخل و خارج کشور بود. همچنین همهساله مقادیر زیادی وجه نقد به عنوان نذر از سوی زائرین تقدیم آستان میشد. با وجود ثروت و نفوذ بالای کارکنان آستان قدس و همچنین وابستگی متولی آن به دربار قاجار، این نهاد در برابر تغییراتی که گمان میرفت منافع آن را به خطر میاندازد، مقاومت میکرد.
انتهای پیام
نظرات