• دوشنبه / ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ / ۰۸:۳۳
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1404052716101
  • خبرنگار : 50666

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری

روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

ایسنا/اصفهان سفر محمود فرشچیان از دنیای نوجوانی هنرجو به مرزوبوم نقاشی پیشکسوت هجرتی هنرمندانه است که هم‌قطارانش در درازنای عمر هنرستان هنرهای زیبای اصفهان کرانه‌هایی از آن را فرا یاد می‌آورند. خاطرات و دیدگاه‌های آنان، هم مؤید جاودانگی این نگارگر و هم گریزی به هنرستان هنرهای زیبای پُرقصه است؛ جایی که فرشچیان برای آغاز کوچ بدعت‌آفرینش نخستین خط‌ وخال‌های زندگی‌ را نقاشی کرد و به یادگار گذاشت و رفت.

محمود فرشچیان پس از پایان دوره هنرآموختگی به‌ سال ۱۳۲۹ خورشیدی، در حالی هنرستان هنرهای زیبای اصفهان را پشت‌سر می‌گذاشت که از ژرفنای اثرگذاری خویش بر هویت این قلب تپنده شهر در دهه‌های آینده بی‌خبر بود. فرشچیان از سکوت بوم تا نقش‌ونگارِ نام‌آوری، مسیری پیمود که هم‌قطارانش در این هنرستان هرکدام از یک دریچه نگاهش می‌کنند و درباره‌اش سخن می‌گویند. هنرجویان هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، از دهه ۴۰ خورشیدی به‌بعد که اکنون خود یکی از استادان پیشکسوت یا هنرمندان صاحب‌نام نصف‌جهان‌اند، باری از نظرگاه یک هنرجو و بار دیگر از دید یک هنرمند یا پژوهنده هنر به دنیای آثار فرشچیان قدم می‌گذارند. این گذرگاه، فرصتی برای آشنایی با جنبه‌هایی از شخصیت فرشچیان، تأنی در نقاشی‌هایش و درنگ در تاریخ دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبای اصفهان است که جایگاهش با نام آن استاد پُرآوازه پیوندی ناگسستی دارد. آنچه در ادامه می‌خوانیم این گفت‌وگوی ایسنا با هنرآموختگان هنرستان هنرهای زیبای اصفهان از دهه‌ ۴۰ تا ۸۰ خورشیدی و یکی از هنرجویان حال حاضر آن است.

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری/ روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

وقتی فرشچیان در سکوت نقاشی می‌کشید

عباس عقیلی، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در دهه ۴۰ خورشیدی، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: زمانی که من هنرجوی هنرستان هنرهای زیبا بودم، هیچ اسمی از فرشچیان بر سر زبان‌ها نبود. به‌هر دلیلی شهرت نداشت. ما فقط می‌دانستیم یکی از فارغ‌التحصیلان است و چند اثر در موزه هنرستان دارد.

وی می‌افزاید: قدرت قلم فرشچیان بی‌نظیر و نشأت‌گرفته از تعلیم استادان بزرگش حاج‌میرزا آقا امامی و عیسی‌خان بهادری بود. فرشچیان بدعتی بی‌سابقه در نقاشی ایجاد کرد. او عادت‌های گذشتگان را شکست. کار او متفاوت از استادانش بود. خیلی‌ها تلاش می‌کنند که کاری فراتر از استادان‌شان رقم بزنند، اما موفق نمی‌شوند.  

این هنرمند ادامه ‌می‌دهد: رنگ‌ها در آثار فرشچیان روشن و زنده‌اند. در طرح‌های انسانی و حیوانی هر دو حرفی برای گفتن دارد. اسب و آهو و پرندگان در آثارش جالب‌توجه‌ است. «عصر عاشورا»، «ضامن آهو» و «حافظ» از نقاشی‌های بی‌بدیل فرشچیان به‌شمار می‌آید. سفرهای متعدد او به فرنگ تأثیر مهمی بر آثارش گذاشت. حتی می‌توان نقاشی‌هایش را به دو دوره قبل و بعد از سفر به غرب تقسیم کرد.

 عقیلی سپس بیان می‌کند: فرشچیان با همراهی دوست و همکلاسی دیرینش، یعنی امیرهوشنگ جزی‌زاده، در طراحی ضریح حرم حضرت رضا(ع) نقش مهمی ایفا کرد. من یک بار در سفر به مشهد، آن‌ها را دیدار کردم.

وی با تأمل در دگرگونی محیط هنرستان هنرهای زیبا در دهه‌های مختلف توضیح می‌دهد: زمانی که فرشچیان در هنرستان هنرهای زیبا درس می‌خواند، این مرکز با هنرستان صنعتی اصفهان یکی بود. خیلی از اصفهانی‌ها تفاوت این دو را تشخیص نمی‌دادند. برای اینکه درک کنید چرا بین فرشچیان و دوره‌های بعدتر، با دانش‌آموختگان این هنرستان در سال‌های اخیر تفاوت وجود دارد، باید نکاتی را شرح دهم.

این هنرمند با نظر به تاریخچه هنرستان هنرهای زیبا یادآور می‌شود: اواخر دهه ۳۰ خورشیدی که من مشغول تحصیل بودم و سپس ۴۰ خورشیدی که دانش‌آموخته شدم، به‌مرور، به‌خاطر برخی اختلافات که بین مدیران دو هنرستان صنعتی و هنرهای زیبا وجود داشت، هر کدام برای خودش مستقل شد. یک دیوار هم بین‌شان کشیدند. آن زمان، به کسانی که مثل ما جویای هنر بودند، می‌گفتند «هنرجو» و به کسانی که آموزش می‌دادند، «هنرآموز» اطلاق می‌شد.

عقیلی با نظر به رشته‌های هنرستان هنرهای زیبا در زمانی که خود هنرجو بود، خاطرنشان می‌کند: نقاشی طبیعت یا نوین، مینیاتور، کاشی‌سازی، قلم‌زنی، خاتم، مجسمه‌سازی و منبت از رشته‌های هنرستان بود. رشته‌های دیگری هم مانند فرش و زری‌بافی داشت که در زمان من فعال نبود. آن موقع، عباسعلی پورصفا و جواد رستم‌شیرازی به‌ترتیب اداره نقاشی و مینیاتور را به‌عهده داشتند.

وی با تأمل در این نکته که دوره هنرجویی آنان شش سال بود، چنین شرح می‌دهد: نصف روز به دروس تئوری و نصف دیگرش به دروس عملی اختصاص می‌یافت. کلاس درس ما در هنرستان، یک فضای بزرگ ۱۵ در ۱۰ متر بود و در هرکدام از کلاس‌ها ۲۰ بوم نقاشی وجود داشت.

این هنرمند با نظر به همان کلاس‌ها تأکید می‌کند: در چنین کلاسی، فرد مبتدی که فقط در حد کشیدن خط هنر داشت می‌دیدیم، کسی هم که شش سال درس خوانده بود، حضور داشت. این حُسن مهمی بود که هنرجوی مبتدی کناردستِ هنرجوی شش‌ساله نکاتی یاد می‌گرفت. اصلاً خود شش‌ساله می‌رفت به فرد مبتدی کمک می‌کرد. البته که استادانی هم در آموزش همگان همت داشتند.

عقیلی با اشاره به اینکه از وضعیت کلاس‌ها راضی بود، اضافه می‌کند: فکر می‌کنم که روش خیلی خوبی بود و استعداد بچه‌ها در همین محیط شکوفا می‌شد. نظام آموزشی جدید که آمد، دوره شش‌ساله به سه سال تغییر پیدا کرد و همه‌چیز برهم ریخت! هنرجو در این سه سال هیچ‌چیز از هنر یاد نمی‌گیرد.

وی تصریح می‌کند: این نگاه من است و به آن باور دارم، هرچند ممکن است شخص دیگری بگوید، اشتباه است. این گفت‌وگو مختصر بود و حرف‌های من بسیار است. هنوز هم با هنرستان هنرهای زیبا در ارتباطم و امیدوارم فارغ از یاد و خاطره فرشچیان هم، روزی صحبت کنیم.

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری/ روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

گردشگری فرهنگی و جویندگی در فرنگ

منصور دادمهر، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در دهه ۵۰ خورشیدی نیز در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: پیش از انقلاب و زمانی که من در این هنرستان هنرجو بودم، فرشچیان اغلب در ایران نبود. او بیش‌تر اوقات در سفرهای خارجی بود و درواقع برای دیدار از موزه‌های دنیا و مطالعات هنری زمان می‌گذاشت. البته گاهی به ایران و شهر اصفهان می‌آمد و هنرجویان هم دوست داشتند که او را از نزدیک ببینند و درباره مینیاتور یا نگارگری که هنر استاد بود، بدانند.

وی می‌افزاید: فرشچیان نمونه‌ای ممتاز و مجزا از آن چیزی بود که مینیاتور یا نگارگری می‌نامیم. از زمان صفویه به‌ این‌سو، خصوصاً در اصفهان که پایتخت بود، نقاشی‌هایی در ایران رواج داشت که غربی‌ها نام مینیاتور، یعنی «خُردنگاره» یا «طبیعت کوچک» بر آن گذاشتند. این نقاشی‌ها را بر استخوان شتر به‌اندازه کف دست و حتی کوچک‌تر یا بر روی عاج فیل می‌کشیدند.

این هنرمند ادامه می‌دهد: صحنه‌های بزم و رزم از موضوعات همیشگی مینیاتور در ایران بود. کم‌تر پیش می‌آمد که مینیاتور از این موضوعات فراتر برود. فرشچیان به نوآوری روی آورد و کوشید از تکرار مضامین گذشته پرهیز کند. او ابعاد کارش را نیز وسیع کرد. این اقدام فرشچیان مخالفان و ناقدان خاص خود را داشت.

دادمهر سپس بیان می‌کند: فرشچیان در طراحی و ترکیب رنگ بسیار قوی و چشم‌نواز عمل می‌کرد. البته با طرح این مسئله، نباید دیگر هنرمندان حوزه مینیاتور را از یاد ببریم. هستند کسان دیگری که در این قلمرو خلاقیت و نوآوری و توانمندی داشته‌اند، اما از نظر شهرت به درجه فرشچیان نرسیدند.

وی با تأمل در رویه هنرستان هنرهای زیبا که امثال فرشچیان را در قلب خود پرورش داده است، توضیح می‌دهد: ما ایرانیان معمولاً در هر امری آغازگران خوبی هستیم، اما از آنجایی که مشارکت جمعی در بین‌مان بسیار ضعیف و منیت‌ها پررنگ است، اغلب در مسیرمان دچار چالش‌های جدی می‌شویم.

این هنرمند با نظر به تأسیس هنرستان هنرهای زیبا در ۱۳۱۵ خورشیدی یادآور می‌شود: عیسی‌خان بهادری، مؤسس این مرکز، به‌گمانم نزدیک به ۳۰ سال توانست با ذوق هنری و مدیریت بی‌نظیرش هنرجویان شایسته‌ای را به جامعه تقدیم کند. بهادری حتی سخت‌گیری‌های خاصی داشت که برخی مطرح و نقد کرده‌اند. به‌نظرم هرچه بود، توانست هنرستان هنرهای زیبا را پویا نگه دارد. هنوز هم کسانی که خاطره‌ای دارند، با سعه‌صدر و به نیکی از آن زمان یاد می‌کنند.

دادمهر با تأمل در تغییرات بنیادین هنرستان هنرهای زیبا در ادوار پس از بهادری خاطرنشان می‌کند: در گذر زمان و با عوض‌شدن مدیریت‌ها به‌مرور افرادی اداره هنرستان هنرهای زیبا را به‌عهده گرفتند که چندان با هنر آشنایی نداشتند. بنابراین، به‌تدریج ارزش‌های گذشتگان افول کرد.

وی با نظر به اهمیت مدیریت هنرستان هنرهای زیبا چنین شرح می‌دهد: من همواره نظرم این بوده که مدیر هنرستان هنرهای زیبا باید به‌طور تخصصی هنر را بشناسد. این تخصص کافی نیست و بی‌گمان به نگاه دل‌سوزانه هم نیاز دارد. هنرستان هنرهای زیبا با توجه به جایگاه و اهدافش باید گوهری پُرارزش تلقی شود و چنان بسامان باشد که تحسین همه ناظران داخلی یا خارجی را برانگیزد.

این هنرمند با اشاره به اینکه هم‌اکنون شمار بسیاری از دانش‌آموختگان هنرستان هنرهای زیبا در خارج از کشور افتخارآفرین‌اند، تأکید می‌کند: اصفهان با اتحاد مردمانش و نگاه کارشناسی همگان است که می‌تواند شکوه گذشته‌اش را به‌دست آورد. ما با تعهد بر اینکه جزءجزء این موزاییک بزرگ هنر که به‌نام اصفهان رقم خورده است، در کنار هم قرار دهیم، می‌توانیم شکوهمندی دیرین را به‌دست آوریم و به بقا و ادامه مسیر یاری برسانیم.

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری/ روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

ملاقات پدر و مادر فقید در «تخت‌فولاد»

افشین جلیلی، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در دهه ۶۰ خورشیدی، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: وقتی من در هنرستان هنرهای زیبا درس می‌خواندم، آثار فرشچیان که در موزه این مرکز نگهداری می‌شد، مورد توجه هنرجویان قرار می‌گرفت. آن موقع، فرشچیان تازه به آمریکا مهاجرت کرده و نه‌فقط در سطح هنرستان که بین ایرانیان هم کم‌وبیش شناخته شده بود. حتی با توجه به برپایی نمایشگاه‌ در بیرون از کشور، چهره‌ای بین‌المللی محسوب می‌شد.

وی می‌افزاید: البته استادان در هنرستان و بین بچه‌ها بیش از همه یاد و خاطره عیسی‌خان بهادری و عباسعلی پورصفا را برای ما پررنگ می‌کردند. یسائی شاجانیان نیز که استاد نقاشی در هنرستان هنرهای زیبای دخترانه بود ستایش و در جایگاه الگو معرفی می‌شد. دوست دارم از استاد رنگ‌روغن خودم، زنده‌یاد مهدی هاشمی‌نژاد هم یاد کنم که بی‌نظیر بود. به‌طورکلی، زمانی که هنرجو بودم، می‌توان گفت فرشچیان در آغاز راه شهرت قرار داشت و این نام به‌تدریج درخشان‌تر هم شد.

این هنرمند که در دهه ۹۰ خورشیدی فرشچیان را در اصفهان دیدار کرده است، ادامه می‌دهد: حدود پنج یا شش سال پیش بود که فرشچیان را از نزدیک در «تخت‌فولاد» اصفهان دیدم. من در یک پروژه با مجموعه «تخت‌فولاد» همکاری داشتم. در آن آیینی که به افتخار مفاخر «تخت‌فولاد» برگزار شده بود، از فرشچیان هم دعوت کرده‌ بودند.

جلیلی سپس بیان می‌کند: همان جا بود که من فرشچیان را دیدم. پدر و مادر فرشچیان نیز در همین «تخت‌فولاد» آرمیده‌اند و او به دیدار مقبره‌شان رفت. به‌ یاد دارم که فرشچیان برای پدر و مادرش فاتحه‌ای نیز زیر لب زمزمه کرد.

وی با تأمل در اینکه برخی بین دانش‌آموختگان هنرستان هنرهای زیبا در زمان شخصیت‌هایی چون فرشچیان و دهه‌های بعد تفاوت قائل‌اند، توضیح می‌دهد: آن موقع که ما درس می‌خواندیم، دو برادر به نام قربانی کارهایشان شایان توجه بود. عادل عدیلی هنرمند دیگری است که از نسل فرشچیان نیست، اما نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. محسن ناصریان هم هنرمند درخور اعنتایی است که با شهرداری تهران همکاری داشته و از دانش‌آموختگان هنرستان هنرهای زیبا به‌شمار می‌آید.

این هنرمند یادآور می‌شود: افرادی که نام بردم، همگی طراحی‌شان قوی بود و بین هم‌دوره‌ای‌های من به سهم خودشان اثر می‌گذاشتند. از بین دانش‌آموختگان دهه ۶۰ خورشیدی می‌توانم به محمدرضا مکارمی اشاره کنم که مجسمه‌های متعددی در سطح شهر اصفهان ساخته است. بعد از ما، مهدی تمیزی یکی از بهترین هنرجویان محسوب می‌شد.

جلیلی خاطرنشان می‌کند: درست است که دانش‌آموختگان دهه‌های مختلف را مقایسه می‌کنند و می‌گویند گروهی از آنان بهتر درخشیدند، با این حال به هر دوره از تاریخ هنرستان هنرهای زیبا بنگرید، شخصیت‌هایی درخشنده یافت می‌شوند. گذشتگان ما هنرمندانی ساده‌تر، صادق‌تر و آرام‌تری بودند، اما ما نمی‌دانیم، شاید هنوز هم بهترین‌های هنرستان هنرهای زیبا ظهور نکرده‌اند و در روزگاران دیگر شاهد درخششان باشیم. باور دارم که هنر نقطه پایانی ندارد.

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری/ روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

نخستین دیدار فرشچیان در گالری «کلاسیک»

مهدی تمیزی، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در دهه ۷۰ خورشیدی، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: زمانی که من در هنرستان هنرهای زیبا درس می‌خواندم، پنج یا شش سال بیش‌تر از شهرت فرشچیان نمی‌گذشت؛ آن‌هم نه شهرتی که این روزها می‌بینیم. پیش از آن، فرشچیان، نقاش ایرانی یا همان نگارگر بود، همچون بسیاری دیگر از هنرمندان که در کشورمان زندگی می‌کردند.

 وی می‌افزاید: این شهرتی که امروزه از فرشچیان در ایران مشاهده می‌شود، بیش از هر چیز، به‌سبب مهاجرت او به آمریکا، تلفیق نقاشی ایرانی (نگارگری) با تکنیک‌های پُرزرق و برق نقاشی غربی و همکاری‌هایش از آن کشور خاص با هسته قدرتمند برنامه‌ریزی فرهنگ و هنر در ایران است.

این هنرمند ادامه می‌دهد: با وجود شهرتی که فرشچیان داشت، ما هنرجویان، چه در هنرستان و چه در سطح شهر، با او مقایسه نمی‌شدیم. در هنرستان هنرهای زیبا، آن شخصیت هنرمندی که بیش از دیگران برای ما جلوه‌اش می‌دادند و بر او نور می‌انداختند و تأکید می‌کردند که باید سرمشق‌مان باشد، عیسی‌خان بهادری، طراح هنرهای ملی، نقاش و مؤسس هنرستان هنرهای زیبای اصفهان بود. بهادری مهم‌ترین استاد فرشچیان نیز به‌شمار می‌آید.

تمیزی سپس بیان می‌کند: از دیگر شخصیت‌های هنرمندی که استادان هنرستان برای ما، نور روی آن‌ها می‌انداختند، حاج مصورالملکی، جواد رستم‌شیرازی، امیرهوشنگ جزی‌زاده، سُمبات دِرکیورغیان، یرواند نهاپطیان، عباسعلی پورصفا، ضیاءالدین امامی و پروفسور آرتور پوپ بودند.

وی با نظر به سال‌های هنرجویی‌اش توضیح می‌دهد: سال ۷۳ یا ۷۴ بود که مرتضی بخردی، معمار و مدیر گالری «کلاسیک»، به ما هنرجویان هنرستان هنرهای زیبا خبر داد که در بعدازظهر روزی مشخص به آن گالری برویم و با یکی از نگارگران اصفهان که در ایران زندگی نمی‌کند، آشنا شویم. رفتیم و آثار فرشچیان و خود او را برای نخستین بار دیدیم.

این هنرمند با اشاره به آثار دوران هنرجویی فرشچیان در موزه هنرستان هنرهای زیبا و برخی آثارش در موزه «سعدآباد» یا موزه «بنیاد» که بیش‌تر متعلق به پیش از مهاجرت این هنرمند است، یادآور می‌شود: به‌نظرم این‌ها ارزشمندترین و اصیل‌ترین آثار فرشچیان در قلمرو نقاشی ایرانی یا همان نگارگری است. تماشای آن‌ها که فریبندگی‌های فرمی و رنگی آثار دوره مهاجرت او را ندارد، به‌واقع لذت‌بخش‌تر است.

تمیزی خاطرنشان می‌کند: آثار فرشچیان پس از خروج او از ایران چیز دیگری، یعنی تابلوهایی با ترکیبی از نقاشی ایرانی و تصویرسازی آمریکایی شد. آثاری که هم‌اکنون ایرانیان از او می‌شناسند، بیش‌تر همین نقاشی‌های تلفیقی است. البته در این میان، برخی از آثارش، یعنی دقیقاً همان‌هایی که فرشچیان را برای ایرانیان به «استاد هنرمند» تبدیل کرد، همچون «ظهر عاشورا»، «ضامن آهو» و «یوسف» قابل تحسین است.

وی در ادامه با نظر به این مسئله که هنرستان هنرهای زیبا، اعتبارش را مرهون شخصیت‌هایی است که هنر ایرانی را در آن یاد داده‌اند، همچنین ‌وام‌دار کسانی است که در این هنرستان هنرجویی کرده‌اند، بارور شده‌اند، حرفی برای گفتن دارند، این‌گونه شرح می‌دهد: بی‌شک، فرشچیان یکی از افتخارهای هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و ایران است.

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری/ روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

اینجا فرشچیان‌ها درس می‌خواندند، خجالت نمی‌کشید؟!

نوید شاه‌نشین، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در دهه ۸۰ خورشیدی، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: آن موقع که من در هنرستان هنرهای زیبا درس‌ می‌خواندم، یک قانون‌ نانوشته وجود داشت که هر هنرجویی شیطنتی می‌کرد، اگر به گوش مسئولان و استادان هنرستان می‌رسید، آن شخص اغلب سرزنش می‌شد. معمولاً نیز سرزنش‌ها با این مطلع شروع می‌شد که خجالت نمی‌کشید؟! اینجا جایی است که بهادری‌ها و فرشچیان‌ها درس می‌خواندند. شما می‌خواهید جا پای آن‌ها بگذارید؟!

وی می‌افزاید: این حرف‌ها، تیری در وسط قلبمان بود. هم پُر از غرور می‌شدیم، چون در جایی نفس می‌کشیدیم که در بسترش چنین بزرگانی ایستاده‌اند و هم سنگینی مسئولیتش را روی شانه‌هایمان احساس می‌کردیم. البته بیش‌تر اوقات به‌اقتضای سن‌مان شیطنت‌ها را ادامه می‌دادیم و از این نظر بر ما تأثیری نداشت! اما از جنبه‌ای دیگر اثر می‌گذاشت و ما تلاش می‌کردیم تمرین‌ها و مشق‌هایمان را دقیق و به‌موقع انجام دهیم. می‌دانید، در آن سن پر از انگیزه و شور و نشاط بودیم.

این هنرمند با تأکید بر اینکه در هنرستان هنرهای زیبا همواره با احترام از فرشچیان یاد می‌شد، ادامه می‌دهد: محمود فرشچیان نوعی بدعت در سنت نگارگری ایران آورد. او به یک شیوه شخصی دست یافت که تلفیقی از سبک روکوکو غربی و نگارگری ایرانی بود. بنابراین، بدیهی است که منتقدانی هم داشت؛ البته گذر زمان بزرگ‌ترین قاضی است و تاریخ درباره جایگاهش داوری خواهد کرد. 

شاه‌نشین بیان می‌کند: فرشچیان در سفرهایش به اصفهان، هر موقع فرصت داشت، به دیدن هنرستان هنرهای زیبا هم می‌آمد. یادم است یکی از آن دفعات که بعد از سال‌ها آمده بود، وقتی چشمش به ستون‌های کج‌ومعوج هنرستان و سقف انحنادار و فرسوده هنرستان افتاد، هیهات سر داد که چرا به این مرکز رسیدگی نمی‌شود و در حال ریزش است! چند وقت بعد، در واکنش به این حرف استاد، مرمت ستون‌های هنرستان شروع شد.

وی توضیح می‌دهد: یک بار شنیدم که فرشچیان دوست داشت چند اثرش را که در موزه هنرستان هنرهای زیبا نگهداری می‌شود و به دوران نوجوانی‌ و هنرجویی‌اش مربوط است، بخرد که با او موافقت نشد، هرچند واقعاً نمی‌دانم این شنیده‌هایم چقدر صحت دارد.

این هنرمند با تأمل در تاریخچه هنرستان یادآور می‌شود: در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ و تا حدودی دهه ۵۰ خورشیدی، برنامه‌های آموزشی در هنرستان هنرهای زیبا متفاوت از امروز بود، همچنین حمایت‌های بیش‌تری از این مرکز صورت می‌گرفت. بعدها ضمن دگرگونی در این مسائل، مدیریت هم ضعیف شد. با این حال، معتقدم هر فضایی دوران اوج و طلایی خاص خودش را دارد.

شاه‌نشین خاطرنشان می‌کند: به‌نظرم نمی‌توان گفت که هنرجویان یک دوره درخشان‌تر از دوره‌های بعدی یا قبلی‌اند. در هر دوره، متأثر از نیازهای همان عصر ناگزیر نسلی می‌آید و برخی از آنان شاخص می‌شوند. صحبت‌هایم را با شعری از اقبال لاهوری که از زبان فرشچیان شنیده‌ام، به پایان می‌رسانم؛ «فروغ آدمِ خاکی ز تازه‌کاری‌هاست، مه و ستاره کنند آنچه پیش ازین کردند.»

فرشچیان از سکوت بوم تا ندای نام‌آوری/ روایت هنرجویان دیروز و امروز هنرستان هنرهای زیبا از جاودانگی فرشچیان

فرشچیان؛ سرمشق همه هنرجویان در هنرستان هنرهای زیبا

مسیح اشفاق، هنرجوی هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در مقطع یازدهم رشته گرافیک، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: به‌نظرم ما هنرجویان هنرستان هنرهای زیبا و حتی بهتر است بگویم همه ایرانیان مدیون فرشچیان بوده و هستیم. وقتی در موزه هنرستان به آثار استاد نگاه می‌کنیم، هر خط و هر رنگش برای‌مان نفسی تازه است.

وی با تأکید بر اینکه هم‌اکنون در هنرستان به نیکی از فرشچیان یاد می‌شود، چنین می‌افزاید: به‌نظرم اگر فرشچیان الگوی هنرجویی نباشد، آن شخص اشتباه کرده است، چراکه او یکی از استادان برجسته هنر به‌شمار می‌آید. ما هنرجویان یک نقطه اشتراک با استاد داریم و آن‌هم هنرستان هنرهای زیبا است. همه ما به این موضوع افتخار می‌کنیم.

این هنرجوی هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در پایان ادامه می‌دهد: ما هنرجویان بی‌گمان تازه‌نفسیم، اما دور از ذهن نیست که با انتخاب الگوهایی همانند فرشچیان که در همین مرکز بالیده‌اند، روزی به مقام والای استادی هم برسیم. تاریخ هنرستان این موضوع را ثابت کرده است. امیدوارم یاد و خاطر این بزرگ‌مرد همواره در ذهن هنرجویان هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و مردم ایران پاینده بماند.

واپسین آغوش خاک هنرخیز

دستاورد سفر فرشچیان از سکوت بوم تا نقش‌ونگارِ نام‌آوری سفرنامه‌ای زرین می‌شود که از نخستین قدم‌هایش در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان تا میعادگاه جاویدانی فراموش‌نشدنی است. حالا خاک هنرخیزمان با این رؤیا که کاش زادبوم‌ اصفهان نه‌فقط خانه ابدی فرشچیان‌ها، بلکه کاشانه همیشگی زندگی و پناهگاه امن خوشی‌ها و ناخوشی‌های‌شان باشد، انتظار می‌کشد. امروز، نصف‌جهان واپسین آغوشش را برای نگارگر جاوید گشوده است و با این پرسش تنهای‌مان می‌گذارد که اگر قصه فرشچیان‌ها از هنرستان هنرهای زیبا آغاز می‌شود، هریک به سهم خویش در برابر این مرکز ماندگار چه رسالتی داریم؟

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha