صدای غرش موتور و عبور سریع چند نوجوان از کوچههای باریک محله، دیگر صحنهای عجیب برای شهروندان نیست. نوجوانانی که نه تنها گواهینامه ندارند، بلکه اغلب کلاه ایمنی هم به سر نمیگذارند و با حرکات نمایشی خطرناک، جان خود و دیگران را به بازی میگیرند. این صحنه دیگر برای شهروندان غریبه نیست. نوجوانانی که هنوز به سن قانونی رانندگی نرسیدهاند، با موتور در خیابانها رفتوآمد میکنند؛ اغلب بدون کلاه ایمنی، بدون گواهینامه و بیتوجه به قوانین راهنمایی و رانندگی. برای آنها، این کار نشانه جسارت و آزادی است، اما برای جامعه، نشانهای از یک مشکل جدی در حوزه فرهنگ و نظارت خانوادگی.
این روزها در کوچه و خیابان، نوجوانانی را میبینیم که بیکلاه ایمنی و بدون گواهینامه، با سرعت و هیجان موتور میرانند. برای آنها شاید این صحنهها فقط بازی و لذت لحظهای باشد، اما برای خانوادهها و شهروندان، یک نگرانی همیشگی است.
به گفته کارشناسان اجتماعی، مهمترین دلیل گرایش نوجوانان به موتورسواری، هیجانطلبی، میل به استقلال و گاهی فشار گروه همسالان است. در برخی موارد نیز، خانوادهها، خود با در اختیار گذاشتن وسیله نقلیه، ناخواسته زمینه این رفتار پرخطر را فراهم میکنند.
آمارها نشان میدهد بخش قابل توجهی از تصادفات شهری با موتورسیکلت، مربوط به راکبان زیر ۱۸ سال است که تجربه کافی و مهارت کنترل شرایط را ندارند. از این رو پلیس راهنمایی و رانندگی، رانندگی نوجوانان بدون گواهینامه را تخلف جدی میداند و بارها از والدین خواسته است تا با نظارت بیشتر، از بروز حوادث ناگوار جلوگیری کنند.
از سوی دیگر، پیامدهای این پدیده تنها به حوادث ختم نمیشود. شکایت شهروندان از ایجاد سر و صدا، مزاحمت در معابر و بیتوجهی به قوانین، جنبه دیگری از مشکلات اجتماعی ناشی از حضور موتورسواران کم سن است.
کارشناسان معتقدند؛ برای مقابله با این معضل، تنها برخورد انتظامی کافی نیست و باید برنامههای فرهنگی و آموزشی، همراه با نظارت خانواده، به صورت جدی اجرا شود. افزایش فعالیتهای ورزشی و سرگرمی سالم برای نوجوانان، میتواند بخشی از هیجان و انرژی آنها را در مسیر ایمنتری هدایت کند.
موتورسواری زیر ۱۸ سال ممنوع
بر اساس قانون نیز موتورسواری زیر ۱۸ سال ممنوع است. اما واقعیت این است که بسیاری از والدین خود وسیله را در اختیار فرزندشان میگذارند و چشمشان را بر خطرات میبندند. حوادث تلخ، آمار بالای تصادفات و خسارتهای جانی و مالی، نتیجه همین بیتوجهیها است.
سرهنگ سیدحبیب موسوی در گفتوگو با ایسنا میگوید: رانندگی با موتورسیکلت برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است و قانون در این زمینه صراحت دارد. متأسفانه، آمار تصادفات نشان میدهد بخش قابل توجهی از حوادث شهری مربوط به موتورسواران کمسن است که تجربه کافی ندارند. در بسیاری از این حوادث، نه تنها راکب آسیب میبیند، بلکه عابران و سایر رانندگان هم متضرر میشوند.
رئیس پلیس راهور زنجان میافزاید: طبق ماده 20 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی حرکت در پیادهرو یا در جهت مخالف مسیر مجاز، ایجاد عمدی صدای ناهنجار، حمل بار غیرمتعارف، حرکت نمایشی مارپیچ، تکچرخ، حمل یدک، عدم استفاده از کلاه ایمنی و تردد در خطوط ویژه اتوبوسرانی با موتورسیکلت تخلف محسوب شده است.
او ادامه میدهد: در همین راستا روزانه به شکل معمول تعداد ۵۰ الی ۶۰ دستگاه موتورسیکلت به دلیل شامل شدن در ماده ۲۰ توقیف میشوند. مأموران موظفند ضمن صدور قبض جریمه نسبت به توقیف موتورسیکلت در پارکینگ حداکثر به مدت یک هفته و در صورت تکرار یک ماه اقدام کنند. همچنین ماهانه به شکل ضربتی که سه روزه است، ۶۰۰ الی ۷۰۰ دستگاه موتورسیکلت در زنجان توقیف میشود.
موسوی با اشاره به خطرات جدی سوار شدن نوجوانان زیر ۱۸ سال بر موتورسیکلت، اظهار میکند: استفاده این قشر از موتورسیکلت طبق قانون ممنوع است و پلیس با افراد بدون گواهینامه برخورد میکند. متأسفانه طی آمار موجود ۵۰ درصد تصادفات منجر به فوت در استان راکبان موتورسیکلت بودهاند.
به گفته موسوی، پلیس علاوه بر اجرای طرحهای برخورد، برنامههای آموزشی و آگاهسازی را در مدارس و رسانهها دنبال میکند تا فرهنگ استفاده ایمن از وسایل نقلیه در جامعه نهادینه شود. او تأکید میکند: همه دستگاهها باید در مسیر فرهنگسازی گام بردارند تا از بروز حادثه برای نوجوانان و خسارتهای جبرانناپذیر جانی جلوگیری شود و مجموعه پلیس راهور با جدیت روند برخورد و آموزش همزمان را ادامه خواهد داد. با همافزایی دستگاهها و همراهی خانوادهها، شاهد کاهش چشمگیر حوادث در این گروه سنی باشیم و بتوانیم محیطی امنتر برای نوجوانان فراهم کنیم.
نقش کلیدی خانواده در کنترل عملکرد نوجوانان
اما نگاه جامعهشناسان به این پدیده، فراتر از بحث قانونشکنی است. زینب مصطفوی، جامعهشناس، در اینخصوص به خبرنگار ایسنا میگوید: سنین نوجوانی، دوره تجربهجویی، هیجانطلبی و آزمودن مرزها است. وقتی فضاهای ورزشی، سرگرمیهای گروهی، یا مکانهای ایمن برای تخلیه این انرژی فراهم نباشد، نوجوانان به سمت رفتارهایی میروند که برای خودشان و دیگران خطرناک است.
او میافزاید: موتورسواری، بهخصوص در فرهنگ شهری امروز، هم ابزار جابهجایی است و هم وسیلهای برای نمایش هویت و استقلال. وقتی این نیاز دیده و مدیریت نشود، به شکل پرخطر و قانونگریزانه بروز میکند.
وی تاکید میکند که خانوادهها در این زمینه نقش کلیدی دارند و ادامه میدهد: برخی والدین به دلیل مشغله زیاد، نظارت کمتری بر فعالیت فرزندانشان دارند یا حتی با دادن وسیله نقلیه، ناخواسته این رفتار را تأیید میکنند. آگاهیبخشی به خانوادهها و ایجاد ارتباط صمیمانه با نوجوان، میتواند بسیاری از خطرات را پیش از وقوع، مهار کند.
علاوه بر خطرات جانی، پیامدهای اجتماعی این رفتار هم قابل توجه است. شکایت شهروندان از ایجاد سر و صدا، انجام حرکات خطرناک در معابر و حتی درگیریهای لفظی با عابران، بخشی از تبعاتی است که گاهی از چشم مسئولان دور میماند.
پلیس راهور راهحل را تنها در جریمه نمیبیند. سرهنگ موسوی تاکید میکند: برخورد قانونی لازم است، اما کافی نیست. باید آموزش فرهنگ رانندگی از مدارس آغاز شود و خانوادهها آگاه شوند که سپردن موتور به فرزند کمسن، نوعی بیتوجهی به جان او است.
اما پرسش اینجاست: چرا خانوادهها با وجود آگاهی از خطرات، گاهی خودشان موتور را در اختیار فرزند قرار میدهند؟
در پاسخ به این سوال باید شنونده نظرات دو گروه مخالف و موافق استفاده نوجوانان از موتورسیکلت بود.
جان فرزند مهمتر از هر هیجانی یا تجربه مفید و یادگیری از سنین پایین
خانم کریمی، مادر یک نوجوان ۱۵ ساله، میگوید: پسر من خیلی اصرار میکند که موتور بخریم، اما من به هیچ عنوان اجازه نمیدهم. هم به خاطر خطرات تصادف، هم اینکه قانون مشخص کرده که افراد زیر ۱۸ سال نباید موتورسواری کنند. امنیت جان بچهها از هر هیجانی مهمتر است.
او اضافه میکند: در محلهشان چند نوجوان بهدلیل بیاحتیاطی با موتور، دچار آسیبهای جدی شدهاند. یکی از همسایهها هنوز پسرش بعد از تصادف پایش را کامل حس نمیکند. همین تجربهها باعث شده است حتی فکر خرید موتور را هم نکنیم.
ولی برخی موافقان موتورسواری نوجوانان میگویند، یادگیری از سن پایین، تجربه مفید است؛ آقای موسوی، پدر یک پسر ۱۶ ساله، نظر متفاوتی دارد. او به خبرنگار ایسنا میگوید: بهنظر من اگر بچه از سن پایین یاد بگیرد موتور براند و آموزش درست ببیند، هم تجربه کسب میکند، هم در آینده مسئولانهتر رانندگی میکند. من خودم برای پسرم موتور خریدهام، ولی فقط اجازه میدهم در مسیرهای خلوت و با کلاه ایمنی سوار شود.
او معتقد است که کنترل و آموزش خانواده میتواند خطرات را کاهش دهد؛ او تصریح میکند: وقتی ما کنار فرزندمان باشیم و آموزش بدهیم، خیلی بهتر از این است که پنهانی و بدون آگاهی ما سوار موتور شود.
موتورسواری نوجوانان، برای عدهای نماد آزادی و هیجان است و برای عدهای دیگر، خطری جدی و غیرقابل قبول. آنچه روشن است، این است که چشمپوشی یا سختگیری افراطی، هر دو میتوانند نتیجه معکوس داشته باشند. شاید زمان آن رسیده که نگاه جامعه و مسئولان به این مسئله، از برخورد صرف به سمت مدیریت و هدایت درست تغییر کند.
مصطفوی این اختلافنظرها را طبیعی دانسته و اظهار میکند: برخی والدین نگرانی شدیدی از خطرات دارند و برخی دیگر بر مهارتآموزی و استقلال فرزند تأکید میکنند. اما مسئله اصلی این است که نوجوان در این سن، به هیجان، تجربهجویی و حس استقلال نیاز دارد. اگر این نیاز در مسیر امن و قانونی هدایت نشود، به شکلهای پرخطر بروز پیدا میکند.
او میافزاید: راهحل، نه منع مطلق و نه آزادی بیقید و شرط است؛ بلکه ایجاد فضاهای کنترل شده، آموزش رسمی، و فرهنگسازی است. میتوان از طریق باشگاههای ورزشی موتوری یا مسیرهای امن، این هیجان را در قالب ایمن تجربه کرد.
هیجانطلبی، نیاز مدیریت شده میخواهد
هیجانطلبی سن نوجوانی را نمیتوان حذف کرد، اما میتوان آن را به مسیر ایمن هدایت کرد. وظیفه خانواده، آموزش و نظارت است و وظیفه مسئولان، فراهم کردن بسترهای سالم برای تخلیه انرژی جوانان. اگر امروز بیخیال باشیم، فردا باید هزینههای سنگینتری بپردازیم.
در همین رابطه یک روانشناس در مصاحبه با ایسنا و در پاسخ به این سوال که هیجانطلبی در نوجوانان چقدر طبیعی است و چه عواملی آن را تقویت میکند، میگوید: هیجانطلبی یکی از ویژگیهای طبیعی این سن است و ریشه در تغییرات زیستی و روانی نوجوان دارد.
او عنوان میکند: در این دوره، بخش هیجانی مغز (آمیگدال) سریعتر از بخش منطقی و تصمیمگیرنده (قشر پیشپیشانی) رشد میکند، بنابراین نوجوان تمایل بیشتری به تجربه فعالیتهای پرخطر دارد. عوامل محیطی مثل فشار همسالان، نبود امکانات تفریحی سالم و الگوبرداری از رسانهها هم این میل را تشدید میکند.
اعظم نوری اظهار میکند: هیجانطلبی به خودی خود منفی نیست. اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند به موفقیتهای ورزشی، خلاقیت هنری و حتی رشد شخصیتی منجر شود. خطر زمانی ایجاد میشود که این انرژی در مسیرهای پرخطر مثل رانندگی بیگواهینامه، مصرف مواد یا خشونت تخلیه شود.
او به اشتباهات خانوادهها در مواجهه با رفتارهای هیجانی نوجوانان اشاره کرده و میافزاید: یکی از رایجترین اشتباهات، برخورد صرفاً محدودکننده و تنبیهی است. بسیاری از والدین فقط میگویند «نه»، بدون اینکه دلیل را توضیح دهند یا جایگزین ارائه کنند. این کار باعث پنهانکاری نوجوان میشود.
این روانشناس به نقش جامعه و نهادهای مسئول در این زمینه اشاره کرده و میگوید: خانواده بهتنهایی نمیتواند همه نیازهای نوجوان را برآورده کند. شهرداری، آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی باید بسترهایی فراهم کنند که نوجوانان در محیطی امن، هیجان و انرژی خود را تخلیه کنند. اگر این فضاها ایجاد نشود، طبیعی است که نوجوان به سمت مسیرهای غیرایمن برود.
راهکار، ایجاد تعادل میان آموزش، نظارت و فضاهای ایمن
تجربههای تلخ تصادفات و آسیبهای جانی نشان داده است که بیتوجهی به این موضوع، هزینه سنگینی بر خانواده و جامعه تحمیل میکند. اما از سوی دیگر، نادیده گرفتن نیازهای هیجانی و استقلالطلبی نوجوانان هم میتواند به رفتارهای پنهانی و پرخطرتر منجر شود.
به نظر میرسد راهحل واقعی، ترکیبی از آموزش، ایجاد زیرساختهای مناسب و فرهنگسازی در سطح خانواده و جامعه است. ایجاد مسیرهای ایمن برای موتورسواری، تقویت ورزشهای موتوری در قالب باشگاههای کنترل شده و فراهم کردن سرگرمیهای سالم، میتواند بخشی از این انرژی نوجوانان را به سمت ایمن هدایت کند.
راهکار، تعادلی میان آموزش، نظارت و ایجاد فضاهای ایمن است. پلیس، مدارس، شهرداری و خانوادهها باید در یک برنامه مشترک، هم آگاهیبخشی کنند، هم امکانات جایگزین فراهم آورند. امروز، انتخاب ما میان «محدودیت کور» و «آزادی بیقید» نیست؛ بلکه میان «بیتفاوتی» و «مدیریت آگاهانه» است.
اگر این مدیریت آگاهانه شکل نگیرد، هر روز باید منتظر شنیدن خبرهایی باشیم که میشد به سادگی از وقوعشان جلوگیری کرد.
انتهای پیام
نظرات