هشتمین ستاره آسمان ولایت، امام علیبن موسیالرضا (ع)، شخصیتی است که نام او با غربت، مهربانی و کرامت درهم تنیده شده است. شهادت این امام بزرگوار نه تنها یک واقعه تلخ تاریخی برای شیعیان، بلکه زخمی ماندگار بر دل تمام دوستداران اهل بیت (ع) در طول تاریخ است. برای فهم این غربت باید از مدینه آغاز کرد، از جایی که مأمون عباسی، خلیفه وقت، با نیرنگی آشکار امام را از خانه و دیار خود جدا کرد و به سرزمین خراسان آورد؛ سفری که پایانش به شهادت ختم شد.
از مدینه تا مرو؛ سفر غمبار ولایتعهدی
ماجرای ولایتعهدی امام رضا (ع) یکی از پیچیدهترین فصلهای تاریخ شیعه است. مأمون عباسی که در برابر شورشها و بحرانهای سیاسی گرفتار شده بود، به جای مقابله مستقیم با امام، راهی زیرکانهتر را انتخاب کرد؛ پیشنهاد ولایتعهدی. او میدانست که امام رضا (ع) در میان مردم به عنوان عالمی بزرگ و رهبری معنوی شناخته میشود، پس اگر بتواند امام را وارد دستگاه خلافت کند، مشروعیت بیشتری برای حکومت خود کسب خواهد کرد.
در بررسی شخصیت امام رضا (ع) تنها نباید به جنبههای مذهبی و شیعی نگاه کرد؛ امام هشتم، با مناظرات علمی و حضور فعال در عرصههای فکری و فرهنگی، تلاش بسیاری در جهت نزدیک کردن افکار مذهبی داشت. او یکی از معدود امامانی است که در طول دوران زندگی خود با اهلسنت نیز تعاملات و گفتوگوهای دینی فراوانی داشت.
مناظرات امام رضا (ع) با علمای مختلف، از جمله با سران مکتب اهل سنت و همچنین متفکران دیگر مذاهب، یکی از ابعاد مهم شخصیت ایشان است که امروزه در کتب مختلف و حتی دانشگاهها به عنوان منابع علمی معتبر مورد توجه قرار گرفته است. این مناظرات نشان میدهد که امام علاوه بر جایگاه معنوی، در زمینههای علمی و فلسفی نیز بسیار پیشرفته بوده و توانسته است با استدلالهای قوی، تفکر و اندیشههای صحیح را به مردم عرضه کند.
یکی از مهمترین آثار این هجرت، تبدیل خراسان به کانون توجه مسلمانان بود؛ شهری که بعدها به «مشهد الرضا» شهرت یافت و امروز قلب تپنده تشیع در جهان به شمار میرود. علاوه بر این، همراهی خاندان امام رضا (ع) با ایشان نیز موجب گسترش بیشتر فرهنگ شیعی شد.از سوی دیگر، حضور امام رضا (ع) باعث شد ایرانیان بیش از پیش با کرامات اهلبیت آشنا شوند.
در همین رابطه امام جمعه قیدار در گفتوگو با ایسنا میگوید: هجرت امام رضا (ع) به ایران نقطه عطفی در تاریخ تشیع به شمار میآید. پیش از ورود آن حضرت، شیعیان بطور پراکنده در شهرهایی مانند قم و سبزوار حضور داشتند، اما با اقامت امام در خراسان، گرایش به مکتب اهلبیت (ع) در سطح گستردهای افزایش یافت.
حجتالاسلام سیدعلی موسوی تأکید میکند: به دنبال حضور امام، جمع زیادی از خاندان علوی نیز راهی ایران شدند که شهادت حضرت معصومه (س) در قم و حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) در شیراز نمونههای روشن این هجرت تاریخی است. بر این اساس ایران به تدریج به «آشیانه اهلبیت (ع)» تبدیل شد.
وی ادامه میدهد: از دیگر برکات ماندگار امام رضا (ع) در ایران، دعای ویژه آن حضرت در قنوت نماز جمعه است که در آن برای تعجیل در فرج حضرت ولیعصر (عج) دعا میکردند. این دعا که سیدبن طاووس در کتاب جمالالأسبوع آن را نقل کرده، مشتمل بر مضامین مهمی همچون درخواست اصلاح و هدایت امام عصر (عج)، حفاظت الهی، رفع خوف و ناامنی، نفی سلطه دشمنان و اجازه جهاد برای ایشان است. امام رضا (ع) توصیه فرمودهاند که شیعیان این دعا را در قنوت نمازهای جمعه بخوانند.
وی تصریح میکند: این مضامین نشان میدهد که امام رضا (ع) در دوران حضور خود در ایران نهتنها زمینهساز گسترش فرهنگ اهلبیت (ع) بودند، بلکه با ترویج این دعا، ارتباط شیعیان با آرمان ظهور را نیز عمق بخشیدند.
امامجمعه سلطانیه نیز در این باره با اشاره به حدیث معروف «سلسلةالذهب» که توسط امام رضا (ع) در نیشابور نقل شد، تأکید میکند: این سخن نورانی، تنها یک روایت ساده نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ گسترش تشیع در ایران به شمار میآید چرا که بسیاری از حاضران در آن زمان از پیروان مذاهب گوناگون بودند، اما کلمات امام، دریچهای نو به روی آنان گشود و زمینه آشنایی عمیقتری با مکتب اهلبیت (ع) را فراهم کرد.
حجتالاسلام سیدعمران حسینینسب با بیان اینکه حضور امام هشتم در ایران، منشأ گسترش فرهنگ اصیل شیعه و مقابله با انحرافات فکری بود، به خبرنگار ایسنا میگوید: نمونه بارز این حقیقت را میتوان در نماز عید مشاهده کرد؛ نمازی که امام رضا (ع) با شیوه رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) آغاز کردند. اما هنگامی که مأمون عباسی دید مردم مجذوب عظمت معنوی امام و روحیه تحولیافته آنان شدند، مانع ادامه برگزاری آن شد.
وی با اشاره به تبدیل خراسان به مرکز و کانون تشیع، میافزاید: اگر امروز مشهد به یکی از پرجمعیتترین شهرهای ایران تبدیل شده و هر سال میلیونها زائر از سراسر جهان را جذب میکند، این جایگاه و قداست را مدیون هجرت امام رضا (ع) به این سرزمین هستیم.
امام جمعه سلطانیه در بخش دیگری از سخنان خود به سیره مردمی امام رضا (ع) اشاره کرده و آن را الگویی برای مسئولان دانست و تأکید میکند: مردمیبودن تنها در شعار و ادعا خلاصه نمیشود؛ بلکه در عمل باید با مردم زندگی کرد، ارتباط گرفت و به رفع مشکلات آنان پرداخت.
حسینینسب ادامه میدهد: امام رضا (ع) با سادهزیستی، فروتنی و حضور در میان مردم نشان دادند که مسئولیت واقعی خدمت به بندگان خداست؛ الگویی که اگر امروز مسئولان سرلوحه کار خویش قرار دهند، بسیاری از مشکلات جامعه برطرف خواهد شد.
پیام شهادت امام رضا (ع) چیست؟
آنچه شهادت امام رضا (ع) را متمایز میکند، پیوندی است که میان غم و امید ایجاد میسازد. در یک سو، داغ غربت و مظلومیت امام قرار دارد که دل هر عاشقی را میسوزاند. اما در سوی دیگر، حرم مطهر ایشان قرار دارد که مانند خورشیدی بر تاریکی تاریخ میتابد.
اگر بخواهیم نگاه امروزیتری به شهادت امام رضا (ع) داشته باشیم، باید بپرسیم: پیام این شهادت برای ما در قرن ۲۱ چیست؟
امام رضا (ع) نماد مقاومت در برابر تحمیل است. او نشان داد که حتی اگر در ظاهر مجبور به پذیرش ولایتعهدی یک حکومت ظالم شوی، میتوانی حقیقت را فریاد بزنی و نگذاری نام دین در بازیهای قدرت آلوده شود. این درس بزرگی برای دنیای امروز است؛ جهانی که هنوز هم در بسیاری از نقاط آن، حقیقت قربانی سیاست
سخن پایانی اینکه شهادت امام رضا (ع) در طول قرنها نه تنها فراموش نشده بلکه هر سال پررنگتر از گذشته در دلها زنده میشود. امروز، حرم مطهر امام رضا (ع) به قلب تپنده معنویت و عشق در ایران و جهان اسلام تبدیل شده و میلیونها دل عاشق را به سوی خود فرا میخواند.
امام رضا (ع) غریبانه به شهادت رسید، اما غربت او به غربت نینجامید؛ بلکه به جاودانگی بدل شد. و این همان راز بزرگی است که شهادت امام هشتم را نهتنها برای شیعیان، بلکه برای همه آزادگان جهان به واقعهای تاریخساز و الهامبخش تبدیل کرده است.
در این نوشتار از منابعی چون عیون اخبار الرضا (ع) شیخ صدوق و حیات فکری و سیاسی امامان شیعه رسول جعفریان استفاده شده است.
انتهای پیام
نظرات