امروزه با ظهور فناوریهای نوین ارتباطی، دگرگونی بنیادینی در ارتباطات انسانی ایجاد شده است و از آنجاییکه فرهنگ از طریق ارتباطات بین انسانها صورت میگیرد؛ حوزه فرهنگ که مؤلفههای از عقاید و رفتارها را شامل میشود با ظهور تکنولوژی جدید مانند فضای مجازی دستخوش دگرگونهای بنیادین شده است.
فضای مجازی در کنار تأثیرات مثبتی که میتواند بر زندگی افراد داشته باشد؛ آسیبپذیریهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی را نیز به همراه دارد که بعضاً جبرانناپذیری است.
به گزارش ایسنا، در جامعه ما یکی از مهمترین چالشهای مهم فرهنگی جامعه، ابزارها و دستاوردهای حاصل از فضای مجازی است؛ زیرا برخی از معیارها و الگوها در جامعه با توجه به فرهنگ آن جامعه قابل قبول نیستند؛ اما در فضای مجازی مثبت تلقی میشوند.
گسترش فضای مجازی و حضور افراد با سنین مختلف در فضای مجازی که امروزه در همهجا باب شده شامل سیستان و بلوچستان که استانی با تمدن غنی و قدمت چندین هزار ساله میباشد نیز شده است.
مردمان این خطه از کشور، سالهای طولانی است که توانستند بهخوبی از فرهنگ غنی این استان حفاظت کنند؛ اما هدف اصلی هنجارشکنانی که در فضای مجازی حضور دارند از بین بردن ارزشهای فرهنگی علیالخصوص کانون خانواده است.
حال که بعضاً بسیاری از فعالان عرصه فضای مجازی در استان که بلاگر نیز نام دارند غیربومی هستند و به فرهنگ این استان تعلق خاطری ندارند و با ترویج الگوها و ارزشهای غیرفرهنگی با پوشش بومی بر جوانان و مخاطبان خود در استان تأثیر میگذارند در حالی که زنان و مردان طی قرنها با همکاری و همافزایی توانستهاند میراث فرهنگی را از دل خانواده تا عرصههای اجتماعی زنده نگه دارند. امروز فرهنگ بومی و سنتهای ریشهدار جوامع محلی بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار گرفته است. تهدیدی که نه از بیرون مرزها، بلکه از دل گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی سر برآورده و آرامآرام در حال تغییر سبک زندگی نسل جوان است.
فضای مجازی؛ تهدیدی برای فرهنگ بومی
سعید محمدی صادق استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان در گفت وگو با ایسنا بیان کرد: فضای مجازی یا سایبر اسپیس دارای تهدیدها و فرصتهایی است، همه ما اصطلاح چاقوی دو لبه را در مورد این فضا شنیدهایم؛ یعنی کاربردهای مفید و مضر توأمان دارد و این فاعل یا استفادهکننده آن است که میتواند نوع کاربرد آن را تعیین کند، صد البته نیت عامل این فضا هم در بهرهگیری از این فضا نقش دارد.
وی با بیان اینکه سیستان و بلوچستان بهاجبار درگیر این فضا است، افزود: به عبارتی جبر فنآوری این درگیری را ایجاد میکند؛ پس بر سیاستگذاران و سیاست سازان واجب است که نگاه سرسری به این محیط و ملزوماتش نداشته باشند؛ زیرا بیاعتنایی به این فضا موجب انفعال خواهد شد.
محمدی صادق با اشاره به اینکه بسیار واضح است که گروههای هنجارشکن در این فضا اولین اقدامشان هدف قراردادن ارزشهای فرهنگی و علیالخصوص خانواده است، خاطرنشان کرد: باز هم علاوه بر تصمیمات عاجل مسئولان رسانهای در پررنگکردن غنای فرهنگی و تمدنی قوم بلوچ و سیستانی خانوادهها، مخاطبان جوان و نوجوان را از مخاطرات این فضا آگاه کنند.
وی گفت: یادمان باشد که فیلتر کردن و اعمال محدودیت بهرهمندی از این فضا جهت کاهش آسیبپذیری و کمکردن تهدیدها یک مسکن موقتی است، پس میطلبد که دولت با ارتقا سطح فرهنگی و سواد رسانهای نحوه برخورد با این فضا را به مردمشان آموزش دهند.
نقش مکمل زنان و مردان در حفظ و انتقال میراث فرهنگی
ناهید عابدی، کارشناس مسائل فرهنگی نیز در گفت وگو با ایسنا، با تأکید بر اهمیت نقش زنان و مردان در حفظ و انتقال سنتها و ارزشهای فرهنگی اظهار کرد: فرهنگ هر جامعه حاصل تلاش مشترک همه اعضای آن است و زنان و مردان در این مسیر، نقشهای مکمل و هماهنگی دارند.
وی افزود: زنان بیشتر در بستر خانواده و تربیت کودکان، نقشآفرین هستند. آنها با اجرای آیینها، حفظ زبان محلی، انتقال داستانها، و آموزش ارزشهای اخلاقی و هنری، میراث فرهنگی را زنده نگه میدارند. صنایع دستی، غذاهای سنتی و روایتهای بومی بخشی از این انتقال فرهنگی توسط زنان است.
عابدی در ادامه با اشاره به نقش مردان در این زمینه گفت: مردان معمولاً در فعالیتهای اجتماعی و عمومی حضور پررنگتری دارند. مشارکت در برگزاری جشنها، آیینهای جمعی و همچنین انتقال دانش تخصصی در حوزههایی مانند کشاورزی، دامداری و هنرهای مردمی، از جمله وظایف فرهنگی مردان به شمار میرود.
این کارشناس فرهنگی خاطرنشان کرد: اگرچه نقشهای سنتی زنان و مردان در جوامع مختلف متفاوت است، اما همواره در تعامل با یکدیگر عمل کردهاند. در جوامع مدرن نیز این همکاری بیشتر به سمت برابری و همگرایی پیش میرود و زنان و مردان در کنار هم برای غنای فرهنگی تلاش میکنند.
وی تصریح کرد: حفظ و انتقال فرهنگ، تنها با همکاری و احترام متقابل میان زنان و مردان امکانپذیر است. این همافزایی نه تنها موجب پایداری سنتها میشود، بلکه باعث پویایی و توسعه فرهنگ جامعه نیز خواهد شد.
بلاگرهای غیربومی، چالش فرهنگ سیستان و بلوچستان
مسعود فاضلی دکترای مدیریت رسانه؛ در گفت وگو با ایسنا بیان کرد: برخی صاحبنظران حوزه ارتباطات و جامعهشناسی معتقدند رسانههای نوین مردم را به توده تبدیل کردهاند؛ عوامی که هیچ آگاهی خاصی و اختیاری در انتخاب سبک زندگی خود ندارند و تحتتأثیر فضای رسانهای عمر میگذرانند.
وی افزود: برای مثال در رسانههای اجتماعی، اینستاگرام بهعنوان محبوبترین پلتفرم (سکو)، قابلیت بزرگی را در اختیار توده قرار داده است تا دست به تولیدگری بزنند.
این تحلیلگر رسانه تصریح کرد: بسیاری از افراد که پیشازاین به دلیل نداشتن سواد تولیدگری امکان حضور فعال در رسانهها (از جمله سینما، تلویزیون، رادیو و روزنامه) را نداشتند؛ در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی به تولیدگران اصلی این شبکه اجتماعی تبدیل شده و نقش اینفلوئنسر و تأثیرگذار را در اجتماع فضای مجازی پیدا کردهاند.
وی ادامه داد: باید در نظر داشت در فرایند تولیدگری انبوه توسط افرادی که هیچ اطلاعی از فرایند فرهنگسازی ندارند و در فرهنگ غربی غرق شدهاند تحت عنوان اینفلوئنسر میتواند صدمات بزرگی به بدنه سبک زندگی بومی وارد کنند که نشانههای متعددی از تغییر در سبک زندگی و کمرنگشدن فرهنگ بومی در استان نمایان شده است.
فاضلی با بیان اینکه از طرفی کاربران و مخاطبان این افراد و شبکههای اجتماعی به دلیل نداشتن سواد رسانهای تقریباً در برابرشان بیدفاع هستند، اظهار کرد: همچنین کمرنگشدن حضور رسانههای قابلکنترل در سبد رسانهای افراد که خود دلایل متعددی دارد که در این مصاحبه نمیگنجد، نیز مزید بر علت شده تا موجبات جولان بیشازپیش ناآگاهان و بدخواهان در فضای مجازی محیا شده و اثرات جبرانناپذیری در عرصه فرهنگ استان نمودار شود.
مدرس دانشگاه و تحلیلگر رسانه در خصوص علل حضور بلاگرهای بومی و غیربومی در فضای مجازی استان بیان کرد: استفاده از شگردهای تبلیغاتی متنوع باتکیهبر شکافهای هویتی و قومیتی و عقبماندگیهای اجتماعی، فرهنگی و غیره، انفعال و وادادگی فعالان عرصه فرهنگ و رسانه در استان، عدم بهرهگیری از ایدههای متخصصان و صاحبنظران ارتباطات و رسانه، استفاده از روشهای سنتی اقناعی و تغییر سبک زندگی رسانهای افراد بخصوص نسل جدید اشاره کرد.
وی افزود: این عوامل باعث تغییر در سبک زندگی و کمرنگشدن و به دنبال آن فراموششدن فرهنگ غنی مردمان این دیار خواهد شد؛ به این منظور لازم است متولیان امر با نگاهی نو و با بهرهمندی از روشهای نوین در حوزههای شناختی، ارتباطاتی و رسانهای، دلسوزانه مبادرت به دفاع از عرصه مجازی کرده تا بیش از این جامعهٔ استان متحمل زیانهای غیرقابلجبران نگردد.
میراث فرهنگی و سبک زندگی بومی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مراقبت و بازنگری است. اگرچه زنان و مردان در طول تاریخ توانستهاند با همافزایی، سنتها و ارزشهای فرهنگی را زنده نگه دارند، اما گسترش فضای مجازی و نفوذ الگوهای بیگانه اکنون جدیترین تهدید پیش روی این میراث گرانبهاست.
به باور تحلیلگران، رهاشدگی فرهنگی در برابر تولید انبوه محتواهای بیپایه توسط اینفلوئنسرهای غیربومی، ضعف سواد رسانهای در میان کاربران، و بیتوجهی مسئولان به شیوههای نوین مدیریت فضای مجازی، بستر فراموشی تدریجی فرهنگ اصیل را فراهم کرده است.
کارشناسان تأکید دارند که فیلترینگ و محدودیت تنها مسکنهای موقتیاند و راهکار اصلی، ارتقای سواد رسانهای، تقویت نهاد خانواده، و بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و فرهنگی بومی برای بازتولید هویت فرهنگی در بستر رسانههای نوین است.
در نهایت، آنچه میتواند فرهنگ و سنتهای اصیل را در برابر موجهای رسانهای حفظ کند، همکاری جدی نهادهای مسئول، همافزایی زنان و مردان، و بیداری نسل جوان نسبت به ارزشهای هویتی خود است؛ در غیر این صورت، میراث چند هزار ساله سرزمینهایی چون سیستان و بلوچستان در برابر هجمه بیامان فضای مجازی رنگ خواهد باخت.
انتهای پیام
نظرات