به گزارش ایسنا، قصه این دو تابلو فقط داستان رنگ و قلم نیست؛ قصهای است از توسل، شفا و عهدی میان هنرمند و امام مهربانیها که حالا با از دست دادن همیشگی محمود فرشچیان، روایتش آن هم در روز شهادت امام هشتم شیعیان خالی از لطف نیست.
ضامن آهو ۱؛ نذری از دل شفا
سال ۱۳۵۸. فرشچیان با ناراحتی قلبی جدی روبهروست. او را به خارج از کشور میفرستند. تشخیص پزشکان روشن است: باید جراحی قلب باز شود. اما استاد فرشچیان که همیشه دلش با امام رضا (ع) بوده، اینبار دل و جانش را به ضریح آن حضرت گره میزند و از او طلب شفا میکند.
معجزه رخ میدهد. بیماری فروکش میکند. پزشکان حیرت میکنند و فرشچیان عهد میبندد؛ نذر میکند تابلویی برای امامش بکشد. اینگونه است که اولین «ضامن آهو» متولد میشود؛ تابلویی که شش ماه از جان و دل میگیرد تا شکل بگیرد.
در این اثر، چهره امام رضا (ع) را تمامرخ و در هالهای از نور میبینیم. خطوط، منحنیها و رنگها همه بهسوی او رواناند. آهوان کوچک، زانوزده در برابر حضرت، با نگاهی سرشار از آرامش و احترام. فرشچیان در این تابلو نهفقط یک صحنه مذهبی، که تجسمی از اطمینان، مهر و پناه آوردن به یک پدر آسمانی را ترسیم میکند.

ضامن آهو ۲؛ روایتی از پناه و توبه
نزدیک به ۳۰ سال بعد، در سال ۱۳۸۹، فرشچیان بار دیگر به سراغ این موضوع میرود. اینبار با نگاهی پختهتر و روایتی داستانیتر.
دومین «ضامن آهو» بر بوم افقی و در ابعادی کوچکتر (۸۰ در ۱۰۰ سانتیمتر) خلق میشود و به موزه آستان قدس رضوی هدیه میشود. در این اثر، امام رضا (ع) را به صورت نیمرخ و همچنان در هالهای از نور میبینیم. اما آنچه تابلوی دوم را متمایز میکند، داستانی است که در دل تصویر تنیده شده.
فرشچیان در توصیف این اثر گفته است: «آهویی در حال فرار از شکارچی، خودش را به دامن امام رضا (ع) میاندازد. حضرت به شکارچی میگوید که او را رها کند. شکارچی میگوید این حیوان روزیاش است. امام درخواست میکند اجازه دهد آهو برای شیر دادن به بچهاش برود و بازگردد. شکارچی شک میکند و میپرسد اگر برنگردد چه؟ حضرت میفرماید: شترم را به تو میدهم. آهو میرود و به وعدهاش وفا میکند. شکارچی، دلش میلرزد، کمان را میشکند و توبه میکند…»
در این تابلو، مخاطب نهفقط زیبایی تصویری میبیند، بلکه در دل رنگها، روایتِ پناه آوردن، وفاداری، بخشش و دگرگونی را لمس میکند.

فراتر از هنر؛ ضامن آهو، تجلی ارادت و نور
دو «ضامن آهو» فرشچیان، فراتر از آثار هنری، آیینههایی هستند از باور یک هنرمند عاشق. یکی نذر شفا و دیگری روایت پناه. یکی در اوج احساس، دیگری در کمال داستان.
در هر دو، نوری از حضرت رضا (ع) جاری است؛ نوری که نه فقط تابلو بلکه دل بیننده را روشن میکند.
انتهای پیام
نظرات