به گزارش ایسنا، همشهری نوشت: سختترین لحظه ماجرا زمانی است که باید شجاعت و زهرهداربودن خودشان را نشان دهند تا استاد خاطرجمع شود که از پس پرورش این موجودات دوزیست چشمقلمبه برمیآید. امتحانش هم آسان نیست و حتی اگر قرار باشد کارشان را به عنوان کارفرما، با چند کارگر و خدموحشم راه بیندازند، باید مرحله جمعآوری قورباغه را از استخر، صحیح و کامل انجام دهند. در این مرحله از ابزارهای مکانیزه هم خبری نیست و باید کارآموزان تا کمر وارد استخری ۵۰۰متری شوند که۶۰ هزار قورباغه لزج سبزرنگ گوشتی داخل آن در حال شناکردن هستند. اگر از این مرحله سربلند بیرون بیایند و لااقل یکسوم قورباغهها را با تور بالا بکشند استاد به موفقیت آنها خوشبین میشود و گواهینامه پایان دوره را برایشان صادر میکند تا با پول و پله و سرمایه دندانگیری که فراهم کردهاند، بتوانند قورباغه پرورش دهند. آموزشگاهی که به این کارآموزان فوت و فن پرورش قورباغه را آموزش میدهد در مرکز شهر قرار گرفته و مشتاقان این حرفه هر روز بیشتر میشوند.
به شرط داشتن مشتری و سرمایه
ظاهر و نمای موسسه با سایر پلاکهای اداری خیابان تفاوت چندانی ندارد، اما تصاویر فراوانی که از پرورش دام و طیور و آبزیان در گوشه و کنار فضای پر دار و درخت آن نصب شده، حیاط موسسه را به نمایشگاهی از این موجودات رنگارنگ تبدیل کرده است. کارگاه آموزش پرورش قورباغه در انتهای سالن اداری قرار گرفته است. تعداد کارآموزان کارگاه به اندازه انگشتان دو دست هم نمیرسد. بسیاری از کارآموزان که حاضر بودهاند هزینه ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی ۱۲ساعت کلاس تئوری و ۸ ساعت کلاس عملی دوره را بپردازند، بعد از جلسه مشاوره از صرافت راه انداختن این کسب و کار افتادهاند. استاد در همان جلسه مشاوره آب پاکی را روی دست کارآموزان میریزد و روشنشان میکند که رانهای گوشتالود این دوزیست سبزرنگ حرامگوشت که پرفروشترین و سودآورترین بخش بدنش است، در ایران خریداری ندارد و نمیتوانند به سود معامله با صاحبان چند رستوران مخصوص چینیها که در گوشه و کنار تهران دایرند، دل خوش کنند، اما اگر بتوانند در چین، ویتنام، تایلند و اندونزی یا پرتغال، اسپانیا، آلبانی، اسلوونی و ایتالیا مشتری پروپاقرصی دست و پا کنند و از پس پرداخت هزینههای دلاری صادرات و فراهم کردن لااقل ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه اولیه برآیند، این دوره آموزشی برای آنها سودمند خواهد بود.
انتقال غوکها در حالت کما
البته استاد که عمری خودش به پرورش آبزیان مشغول بوده، راه و چاه صادرات غوکهای ایرانی را هم فوت آب است و اگر کارآموزان سرمایهداری بتوانند قورباغههای گوشتالود مرغوبی پرورش دهند، او علاوه بر پای معامله آوردن مشتری، در صادرات آنها هم کمکشان میکند. او میگوید: «فروش قورباغه در ایران وضعیتی پیچیده و متغیر دارد. بعضیها به شکل زنده میخرند و بعضیها فقط ران قورباغه را به شکل بستهبندی میخواهند. من همیشه به کارآموزان توصیه میکنم اگر خریدار، قورباغههای شما را به شکل زنده میخرد، با آنکه سودتان کمتر میشود، بهتر است بفروشید، چون کار راحتتر میشود و مابقی مراحل مثل کشتار و پوستکنی و... به عهده خود خریدار خواهد بود.» استاد کارکشته برای انتقال غوکهای خونسرد به آن سوی مرزها، آنها را در یخچالهای صنعتی قرار میدهد تا به حالت کما فرو روند و بعد از تحویل به مشتری، هوش و حواسشان برگردد.
مزرعه قورباغه
مراحل تئوری دوره آموزشی به پایان رسیده و امروز باید هنرجویان در مزرعه پرورش قورباغهای که در ملارد قرار گرفته، مراحل کار را از نزدیک تجربه کنند. دور زمین را فنس کشیدهاند تا مار (که دشمن اصلی قورباغه است)، داخل استخر نشود. روی توری هم که نقش سقف استخر را دارد، مهتابیهای فراوان نصب کردهاند تا نور آنها در دل شب پشهها و حشرات را به دام بیندازد و بخشی از خوراک قورباغهها رایگان تهیه شود. قورباغههای مولد نر و ماده زاد و ولد بابرکتی داشتهاند و استخر پر از تخمهایی است که تا رسیدن وزنشان به ۳۰۰-۲۰۰گرم و آماده کشتارشدن هنوز راه دارند. وقتی به این مرحله برسند، باید کارآموزان یکی یکی وارد استخر شوند و غوکهای پوست لزج را با توری و به شکل دستی جمعآوری کنند. قورباغههایی که در ایران پرورش داده میشوند، از گونه رانا هستند که هم گوشت ران آنها در آنسوی مرزها خواهان دارد و هم پوست آنها که در چرمسازی استفاده میشود، مرغوب است.
انتهای پیام
نظرات