به گزارش ایسنا، حسن بهشتی پور در یادداشتی با این عنوان در روزنامه آرمان امروز نوشت: ترامپ که در آخرین دوره ریاستجمهوری خود قرار دارد و حدود سه سال تا پایان آن باقی مانده است، به شدت مشتاق دریافت جایزه صلح نوبل است و تلاش دارد خود را بهعنوان رئیسجمهوری متفاوت معرفی کند. اما نشست آلاسکا برای او درسی بود تا دریابد حل مسائل پیچیده بینالمللی، بهویژه بحران اوکراین، با شعارهای سادهانگارانه انتخاباتی ممکن نیست.
اگرچه ترامپ در برخی موارد مانند میانجیگری در آتشبس میان تایلند و کامبوج یا میان پاکستان و هند موفقیتهایی داشته است اما در پروندههای مهم بینالمللی نتوانسته نقشی مؤثر در ایجاد صلح و ثبات ایفا کند.
جز حمایت بیقید و شرط از اسرائیل در اقدامات تجاوزکارانه علیه مردم غزه، دستاورد قابلتوجهی در عرصه دیپلماسی ندارد.
پرواز جنگندهها و بمبافکنهای آمریکایی هنگام استقبال از پوتین بیش از آنکه نشانهای از قدرتنمایی باشد، بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت.
طراحان این نمایش تصور میکردند با چنین اقداماتی میتوانند بر طرف مقابل تأثیر بگذارند اما روسیه نیز از توان نظامی مشابهی برخوردار است و چنین اقداماتی تأثیر خاصی بر پوتین ندارد.
روسیه اگرچه از نظر اقتصادی از غرب عقبتر است، اما از لحاظ نظامی دومین قدرت جهان به شمار میرود. بنابراین اینگونه مانورها نهتنها به امتیازگیری نمیانجامد، بلکه بیشتر ضعف نگاه تیم ترامپ را آشکار میسازد.
در مذاکرات، آنچه اهمیت دارد نه نمایشهای تبلیغاتی، بلکه محتوای واقعی گفتوگوهاست.
روسیه همواره بر اهمیت کنترل تسلیحات هستهای تأکید کرده است. احتمالاً پوتین در این نشست کوشید ترامپ را متقاعد کند که به تمدید پیمان «استارت جدید» یا توافقهای مشابه پایبند بماند. این پیمان که در سال ۲۰۲۱ منقضی شد، یکی از مهمترین معاهدات محدودکننده زرادخانههای هستهای دو کشور است.
مسکو از این طریق میخواهد از آغاز یک مسابقه پرهزینه تسلیحاتی جلوگیری کند اما آمریکا تاکنون تمایلی به تمدید بدون قید و شرط این پیمان نشان نداده است. به نظر میرسد روسیه از نشست آلاسکا برای اعمال فشار غیرمستقیم بر واشنگتن در این زمینه استفاده کرده باشد.
انتهای پیام
نظرات