• پنجشنبه / ۶ شهریور ۱۴۰۴ / ۱۵:۱۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404060603498
  • منبع : مطبوعات

پشت هر مدال طلا، یک مهاجرت پنهان...

پشت هر مدال طلا، یک مهاجرت پنهان...

خبر پنج مدال طلای المپیاد جهانی فیزیک و اختر، دوباره کام مردم را شیرین کرد و موجی از غرور ملی را در شبکه‌های اجتماعی به راه انداخت. اما این شیرینی خیلی زود با یک نگرانی آشنا، تلخ شد؛ نگرانی از تکرار سرنوشت مدال‌آوران سال‌های گذشته.

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه فراز، جامعه، یک‌صدا نگران است که این طلاهای ارزشمند، تنها سکوهای پرتابی برای «مهاجرت» باشند، نه ابزاری برای آبادانی کشور. این نگرانی، ریشه در واقعیت‌های آماری دردناکی دارد که از دهه ۷۰ شمسی تا به امروز تکرار شده است.

خسارت پنهان: از نخبه‌دزدی تا ضررهای مالی

تحلیل‌ها نشان می‌دهد، داستان مهاجرت نخبگان یک پدیده جدید نیست. بررسی گزارش‌های رسمی و غیررسمی، ازجمله آمارهای رصدخانه مهاجرت ایران و پژوهش‌های روزنامه‌هایی مانند شرق، تصویر واضحی از این بحران ارائه می‌دهد. در سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۶، ۶۲ درصد از مدال‌آوران المپیادهای جهانی به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند. این روند نگران‌کننده، در سال‌های اخیر نیز با شدت بیشتری ادامه یافته است.

طبق تخمین نشریه فایننشال تایمز، تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور به ۱۱۰ هزار نفر رسیده است. این آمار تنها یک عدد نیست؛ پشت هر نفر، ۳۷ میلیارد تومان خسارت مالی برای کشور نهفته است. برای درک بهتر این رقم، باید بدانیم که این مبلغ تقریباً برابر با هزینه ساخت یک مدرسه ۱۸ کلاسه است. بانک جهانی نیز خسارت ناشی از مهاجرت نخبگان به ایران را حدود ۵۰ میلیارد دلار برآورد کرده است.

در این میان، این باور تقویت شده که المپیادهای علمی، دیگر تنها یک رقابت نیستند، بلکه به ابزاری برای شناسایی و «جذب استعدادها» توسط کشورهای توسعه‌یافته تبدیل شده‌اند. این پدیده که به آن «نخبه‌دزدی» (Brain Drain) می‌گویند، یک استراتژی حساب‌شده توسط کشورهای قدرتمند است. آنها با هزینه‌ای ناچیز، سرمایه انسانی را که در کشورهای جهان سومی مانند ایران با سال‌ها تلاش و سرمایه‌گذاری عمومی پرورش یافته، شناسایی و جذب می‌کنند. این فرایند دوگانه است: از یک سو، کشور مبدأ هیچ بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی این نخبگان فراهم نمی‌کند، و از سوی دیگر، مهاجرت در نگاه جامعه به یک «دستاورد» بزرگ برای پیشرفت فردی تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی، جایگاه ایران در شاخص فرار مغزها، که در سال ۲۰۲۲ رتبه ۱۰۶ از میان ۱۷۷ کشور بوده، چندان دور از انتظار نیست.

این معضل تنها مختص ایران نیست. بسیاری از کشورهای در حال توسعه با این چالش روبه‌رو هستند. اما کشورهای موفقی مانند هند و چین با اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه، این روند را معکوس کرده‌اند. برای مثال، چین با برنامه‌ای مانند «هزار استعداد» به طور هدفمند نخبگانش را از سراسر جهان بازگردانده و با فراهم کردن امکانات پژوهشی و مالی، آنها را در مسیر توسعه کشور به کار گرفته است.

پیامدهای اجتماعی و راهکارهای عملی

این خسارت‌ها به ابعاد دیگری از جامعه هم سرایت می‌کند. خروج نخبگان باعث افت کیفیت آموزش در دانشگاه‌ها و دلسردی دانشجویان باقی‌مانده می‌شود. وقتی دانشجویان می‌بینند اساتید و نخبگان برتر کشور به سادگی مهاجرت می‌کنند، انگیزه‌ای برای ماندن و تلاش در داخل برایشان باقی نمی‌ماند.

از بعد انسانی، مهاجرت گرچه در نگاه اول یک دستاورد به نظر می‌رسد، اما به معنی از دست دادن ریشه‌ها، هویت فرهنگی و گسست از خانواده است. این جنبه پنهان و دردناک مهاجرت، بخش مهمی از زندگی نخبگان مهاجر را تشکیل می‌دهد که کمتر به آن پرداخته می‌شود.

حل این بحران نیازمند مجموعه‌ای از سیاست‌های جامع است. بهبود شرایط اقتصادی، افزایش حقوق و دستمزدها، و تقویت نظام آموزشی و پژوهشی، تنها بخشی از راهکارهاست. برای مقابله مؤثر، باید به نقش بخش خصوصی و شرکت‌های دانش‌بنیان در ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای نخبگان توجه بیشتری شود. همچنین، الگوهای موفق جهانی مانند ایجاد پارک‌های علم و فناوری پیشرفته یا بورسیه‌های هدفمند می‌تواند به نگهداری نخبگان در داخل کشور کمک کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha