داریوش پایسته در گفتوگو با ایسنا با اشاره به دیدار وزیر خارجه کشورمان با کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و آغاز مذاکرات فنی ایران با آژانس طی هفته گذشته، در خصوص مسیر دیپلماتیک مقابله با فعالسازی مکانیسم ماشه، اظهار کرد: دو رویکرد کلان در مواجهه با اجرایی شدن مکانیسم ماشه توسط کشورهای غربی با رهبری آمریکا و سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس در کشور مطرح است. اولین رویکرد، به بدبینی ما نسبت به غرب و تقابل با آن معطوف است. به عقیده طرفداران این رویکرد، لاجرم دیر یا زود ماشه فعال میشد و هرچه دیرتر ما مسیرهای تقابلی را در پیش بگیریم، بیشتر متضرر خواهیم شد. به عقیده طرفداران این راهبرد، در حال حاضر ما تحت تحریمهای سنگین هستیم و با فعال سازی مکانیسم ماشه چیزی بر تحریمهای کنونی افزوده نمیشود و تنها مشروعیت بینالمللی پیدا میکنند. هماکنون ما جز روسیه و چین با هیچ کشور دیگری در تعامل نیستیم؛ مبادلاتی هم که با چین داریم بیشتر با دور زدن تحریمها انجام میشود. لذا اجرا شدن مکانیسم ماشه با عدم اجرای آن هیچ تفاوتی ندارد.
وی با بیان اینکه نگاه دوم از مسیر دیپلماسی میگذرد، اضافه کرد: نگاه دیگر این است که برای بازگذاشتن بستر دیپلماسی، نگهداشتن کشور در نقطه امن و مخابره این پیام به جهان که ایران همواره به دنبال گفتوگو است، تا جایی که در توان داریم در پی مانعتراشی برای اجرای مکانیسم ماشه باشیم. لذا باید به دیپلماسی، گفتوگو و تبادلنظر پرداخت. از این حیث باید گفت دیدار روزهای گذشته و ملاقاتهای آینده با هدف تعدیل نظرات دو طرف انجام میپذیرد و تلاش میشود با اجازهدادن برای بازرسی از مکانهای اتمی یا تعدیل در درصد غنیسازی، مانع از اجرای مکانیسم ماشه شویم و از سوی دیگر، برای تمام طرفین این موضوع را روشن کنیم که نتیجه نهایی این داستان، یا باخت-باخت است یا برد-برد و ممکن نیست ما ببازیم و طرفهای مقابل ببرند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل انرژی را یکی از اهرمهای فشار بالقوه ایران در فرآیند مذاکرات دیپلماتیک با اروپا دانست و بیان کرد: یکی از موضوعاتی که اروپا از آن رنج میبرد، تغییرات در بازار انرژی است. اگر ایران از بازیگری در حوزه انرژی کنار گذاشته شود، معضلاتی برای اروپا ایجاد میشود؛ به ویژه که اگر با روسیه همپیمان شویم، میتوان از ابزارهای فشاری مانند تغییر نظم خلیج فارس و دریای عدن بهره برد. به عنوان مثال، میتوان اتفاقات ماههای اخیر دریای سرخ برای اسرائیل را این بار برای کشورهای اروپایی تکرار کرد یا لولههای نفتی که از کشورهای مسلمان رد میشود را کنترل و برای انتقال انرژی به اروپا خطر ساز شد. به این ترتیب، دست ایران برای هماوردی با غرب بسته نیست. در اروپا، افکار عمومی حرف اول را میزند و نبود انرژی میتواند سران اروپایی را وادار به انصراف از بهکارگیری مکانیسم ماشه کند. اهرم دیگر، تهاجمات زیرساختی در حوزههای سایبری است اینها همه اقدامات احتمالی است که پس از اجرای رسمی اسنپبک و افزایش تخاصم میان ایران و غرب میتوان انجام داد و در تصمیمگیریهای استراتژیک، مدنظر غرب قرار خواهد داشت و میتواند آن را به مصالحه با ایران وا دارد؛ اما هنوز در این مرحله، ما باید دیپلماسی را مد نظر قرار دهیم.
پایسته با تاکید بر اینکه خروج از NPT و بستن تنگه هرمز میتواند آلترناتیو باشد، اما دردی را دوا نمیکند، ادامه داد: زمانی که با بازگشت تحریمهای شورای امنیت، خسارت به کشور وارد شود و وارد فرایند باخت-باخت شویم، این گزینهها کارایی پیدا میکنند. این مباحث بیشتر ذیل نگاه بدبینانه ما نسبت به غرب قرار میگیرد و نه نگاه دوم که مبتنی بر دیپلماسی است. اتفاقا، اکنون طرح این موضوعات و تهدید غرب، آن را ترغیب میکند که خطر پیشرویش را سریعتر از بین ببرد. یعنی با بیان این موضوعات زمان برخورد را نزدیکتر میکنیم. الآن ما باید در مرحله برد-برد بازی کنیم. در این مرحله همه بازیگران بینالمللی متوجه چنین تهدیدات و خطراتی هستند و همین میتواند به ایران قدرت عمل دهد و فضا را به سمت بازی برد-برد هدایت کند.
وی با اشاره به نقش چین و روسیه به عنوان متحدان سیاسی و اقتصادی ایران در جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه یا به حداقل رساندن پیامدهای آن پس از فعالسازی، گفت: چین، روسیه و هند در پسزمینه تحولات فرابینالمللی در حال رقم زدن اتفاقاتی هستند که منجر به احیای بلوکبندی شرق و غرب خواهد شد. هماکنون جبهه شرق با رهبری چین و غرب به رهبری آمریکا پازل نظم بینالملل را میسازند. اما باید توجه داشت رفتن ایران به سمت شرق هم خطر و هم منفعت دارد. از یک نظر حرکت به سمت شرق باعث میشود بین کشورهایی که در حال نقشآفرینی در این بلوک هستند به عنوان محور انرژی قرار بگیریم و بازیگری مثبتی داشته باشیم. اما از طرف دیگر، غرب میتواند به بهانه جلوگیری از قدرتگیری شرق، ایران را نوک پیکان حملات خود قرار دهد. در خصوص ماشه هم زمانی حمایتهای چین مشمول ایران میشود که توازن بین بلوک غرب و شرق برقرار باشد در آن صورت چین میتواند با توجه به اینکه از حق وتو در شورای امنیت برخوردار است، از ایران حمایت کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به اینکه چین به عنوان کشوری متعهد به قوانین بینالملل شناخته شده و سعی میکند درگیر حواشی نشود، عنوان کرد: فعالیتهای بینالمللی چین از یک روند تاریخی پیروی میکند. تا چند روش پیش و قبل از برگزاری مهمترین رژه نظامی چین، دکترین این کشور بر این اصل استوار بود که در مسائل حاد بینالمللی ورود نکند و بیشتر به تقویت قوا در عرصه داخلی بپردازد. کما اینکه طبق برآورد بانک جهانی تا ۲۰۵۰ چین به عنوان ابرقدرت اقتصادی جهان مطرح میشود. اما عملا با این رژه نظامی، خود را در لیست کشورهای قدرتمند نظامی قرار داد. این میتواند تغییر دکترینی باشد که خروجی خوبی برای ایران رقم بزند. البته تهدید بالقوهای هم هست که اگر غرب بخواهد به چین به عنوان رهبر بلوک شرق ضربه بزند، اول به ایران حمله کند، زیرا میان هند، روسیه، ترکیه و چین این ایران است که با توجه به جنگ ۱۲ روزه در معرض خطر قرار دارد. در این راستا، سفر اخیر آقای پزشکیان به چین و افزایش تعاملات ایران با قدرتهای شرقی، باعث میشود غرب یا دشمنی خود با ایران را افزایش دهد یا امتیازهایی را به ایران بدهد که از قرار گرفتن ایران در جبهه شرق جلوگیری کند.
انتهای پیام
نظرات