حجتالاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده است، نوشت: توجه و تمرکز دائمی بر ضعفها و کاستیها، نه تنها آنها را برطرف نمیکند یا کاهش نمیدهد؛ بلکه خود موجب ضعف و سستی و کاستی بیشتر و یأس و ناامیدی فراگیرتری میشود. تنها اثر یادآوری دائمی آسیبها، بدون ارائه راهکار یا بدون نشان دادن عزمی و ارادهای برای مواجهه، فراگیری آسیب و یأس و ناامیدی است. به ویژه وقتی کسانی که مسئولیت اداره و ارتقاء یک سازمان یا مجموعه را برعهده گرفتهاند، اگر به جای امیدآفرینی و کار و مجاهدت، به روایتگر ضعفها و کاستیها و آسیبها تبدیل شوند، خطر و آسیب آن به مراتب بیش از دیگران است.
البته این سخن به معنای سرپوش نهادن بر آسیبها و ضعفها یا نادیده گرفتن آنها نیست. بلکه شناخت ضعف، کاستی و آسیب امری بسیار لازم و ضروری است. شرط لازم آسیبزدایی و ضعفزدایی است. اما هدف از آسیبشناسی، باید آسیبزدایی باشد؛ شناخت نقاط ضعف، به منزله ابزاری برای زدودن آنها و تبدیل آنها به نقاط قوت است.
در مقابل، تمرکز بر نقاط قوت و توجه به ظرفیتها و توانمندیها و ارادههای معطوف به عمل، نقشی بسزا و بیبدیل در قوتافزایی و امیدآفرینی و نشاط اجتماعی دارد. البته در اینجا هم باید توجه داشت که توجه به نقاط قوت، موجب غرور و ایستایی نشود. بلکه باید ابزاری برای تحرک و کار و تلاش بیشتر باشد.
به همین دلیل، رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اخیر خود با هیئت دولت چهاردهم، ضمن تأیید وجود ضعفها و کاستیهایی در بخشهای مختلف اداره کشور، به طور جدی و مؤکد هم در آغاز و هم در پایان سخنان خود به مسئولان توصیه کردند که راوی ضعف نباشند. بلکه روایتگر قوتها و ظرفیتها باشند. بذر یأس و ناامیدی را در ذهن و ضمیر مردم نکارند؛ بلکه مایه امید مردم باشند.
«مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند، راوی ضعفها نباشند. مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار میگیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند.»
در پایان سخنان خود نیز خطاب اصحاب بیان و قلم فرمودند: «راوی ضعف کشورشان نباشند. نقاط قوت را برای مردم بیان کنند. نقاط قوّتی که واقعاً وجود دارد، ظرفیّتهایی که واقعاً وجود دارد؛ اینها را برای مردم بگویند.»
اساساً یکی از ویژگیهای بارز افراد و جوامع بزرگ و قوی، آن است که حتی در سختترین شرایط و تاریکترین فضاها، امیدها و نورها را میبینند و خوبیها را بزرگنمایی میکنند و اصالت میدهند.
نلسون ماندلا که مدت ۲۷ سال از زندگی خود را در زندان، و بیشتر اوقات در زندان انفرادی، گذراند، با همین نوع نگرش بود که توانست دوام بیاورد و بالاخره از زندان آزاد شود و رهبری جریان ضد آپارتاید را بر عهده بگیرد و رژیم نژادپرست حاکم بر آفریقای جنوبی را سرنگون کند.
از ماندلا نقل میکنند که میگفت:«تفاوت من با زندانبانم در این است که زمانیکه پنجرهی کوچک سلولم را باز میکند، او تاریکی و غم را میبیند و من روشنایی و امید را.»
انتهای پیام
نظرات