به گزارش ایسنا، یک جنبه اساسی از گفتوگو درباره هوش مصنوعی در محوطههای دانشگاهی اغلب نادیده گرفته میشود و آن این موضوع است که هوش مصنوعی در حال جایگزین شدن با تعامل انسانی است. این تغییر برای هم دانشجویان و هم جامعه دانشگاهی بهطور یکسان، پیامدهای بدی را به دنبال دارد.
به نقل از هاروارد کریمسون، در تصمیمات کوچک روزمره، دانشجویان تعاملات انسانی را با هوش مصنوعی جایگزین کردهاند. یک مطالعه جدید از مدرسه بازرگانی هاروارد نشان داده که برخی از کاربردهای اصلی هوش مصنوعی شامل «همراهی و درمان» جزء حوزههایی است که پیش از این تحت سلطه انسانها بودهاند.
یکی از دانشجویان در این مورد میگوید: فارغ از پژوهش، این موضوع را بهطور تجربی در میان همسالانم در هاروارد مشاهده کردهام. میبینم دوستانم از چتجیپیتی سؤالات شخصی میپرسند بهجای آنکه آنها را با یک فرد هم سن و سال یا عضوی از خانواده در میان بگذارند. یکی از دوستانم ترجیح داد برای دستور پخت نان موزی از چت جیپیتی سؤال کند، بهجای آنکه با مادرش تماس بگیرد. دانشجویان از ساعات مشاوره صرفنظر میکنند یا انتخاب میکنند با استادشان صحبت نکنند و در عوض از مدلهای زبانی بزرگ برای کمک در کلاس استفاده میکنند. موقعیتهایی که زمانی فرصتهایی برای ارتباط بودند، به کوششهای انفرادی تبدیل شدهاند.
من خودم هم میبینم که گرفتار این شیوه تفکر میشوم: چرا باید مزاحم کسی بشوم وقتی میتوانم خودم پاسخ پرسش را پیدا کنم؟ این منطق، نتیجه طبیعی یک عصر هوش مصنوعی است که در آن همه دانش به نظر دسترسپذیر میآید. اما وقتی به یک رایانه رو میکنیم، چیزی ناملموس را از دست میدهیم و آن یادگیری عمیقتر و حضور در جامعه است.
دانشگاه همیشه محیطی بوده است که دوستیها در آن شکوفا میشدند. طی چهار سال، دانشجویان در کنار هم زندگی میکردند، با هم غذا میخورند و با تجربههای زندگی مشابه روبهرو میشدند. در جهانی که هرچه بیشتر از تعاملات چهرهبهچهره خالی میشود، کارکرد دانشگاه بهعنوان یک محیط اجتماعی بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. تعاملات باید حفظ شوند، چه با دوستان باشند و چه با استادان.
اتکا به هوش مصنوعی بر نتایج یادگیری نیز اثر خواهد گذاشت. وقتی بهجای همسالان به هوش مصنوعی رو میکنیم تا در تکالیف درسی کمک بگیریم، کسب دانش را بر یادگیری خود دانش ترجیح میدهیم. یک مطالعه جدید از مؤسسه فناوری ماساچوست نشان میدهد که استفاده از چت جیپیتی میتواند منجر به کاهش درگیری ذهنی شود. به تازگی، من اثرات زیانآور هوش مصنوعی را بر یادگیری خودم متوجه شدهام. وقتی از هوش مصنوعی کمک میگیرم، اغلب خودم را در حال فراموش کردنِ ارزیابی یک راهحل میبینم، پیش از آنکه بهسادگی آن را بهعنوان حقیقت بپذیرم. اگر این تجربهها به اندازه کافی رخ دهند، درک فرد از موضوع بدون شک تضعیف خواهد شد.
در سطح اجتماعی، جامعه ما به این دلیل کار میکند که انسانها نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت میکنند. ما در نظامهای قانونی مشارکت میکنیم، به همسالان خود کمک میکنیم و با هم کار میکنیم تا جامعهای کارآمد تشکیل دهیم. اگر دیگر احساس مسئولیت نسبت به همسایگانمان نکنیم، چون برای همه چالشهایمان به هوش مصنوعی روی میآوریم، این توانایی نیز ممکن است از بین برود.
در کنار بازدارندگی از کارکرد اجتماعی دانشگاه و تأثیر بر نتایج یادگیری، اتکا به هوش مصنوعی ما را از روابط و فرصتهای تامل محروم میکند. اگر به جای همسالان به ماشینها تکیه کنیم، چه نوع آدمی خواهیم شد؟ فناوری نوپای هوش مصنوعی ممکن است دوستان مهربان و اندیشمند ما را با ماشینهای بیاحساس جایگزین کند. تحت چنین شرایطی، آیا شخصیت ما تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؟ اگر دوستان از کمک گرفتن منصرف شوند و به جای آن به هوش مصنوعی رو کنند، آیا روابط ما آسیب خواهد دید؟
ممنوعیت کلی هوش مصنوعی ممکن نیست. این بخشی از دنیای ماست و در بسیاری موارد میتواند برای موارد مثبت استفاده شود. اما باید آگاهانه عمل کنیم تا مانع شویم هوش مصنوعی جایگزین ارتباطات انسانیمان شود. اگر چنین کنیم، موارد بسیار خوبی را از دست خواهیم داد.
پس لازم است با افرادی که اطرافمان هستند تماس چشمی برقرار کنیم، با دقت به دیگران گوش دهیم، با هم بخندیم، سؤال بپرسیم و کنجکاو باشیم. از درخواست کمک از دوستان یا استادان خجالت نکشیم و گروههای مطالعاتی را پیدا کنیم که بتوانیم در موارد درسی با آنها بحث و گفتگو کنیم. ما نمیتوانیم اجازه بدهیم هوش مصنوعی جایگزین ارتباط انسانی شود که از دوستی عمیق، گفتوگوی چهرهبهچهره و مراقبت واقعی از همسالانمان میآید.
انتهای پیام
نظرات