اولین روز کنگره بینالمللی بزرگداشت استاد شهریار با حضور پرشور مردمی از همه اقشار، خانوادهها، کودکان کنجکاو و شاعران و پژوهشگران برجسته، در دانشگاه تبریز آغاز شد.
فضای دانشگاه با طنین دلنشین اشعار شهریار جان گرفته بودند و هر لحظه، صدای شور و شوق علاقهمندان، همچون نسیمی خوش، فضای مراسم را پر میکرد. انگار هر گوشه از دانشگاه با عشق به استاد، نفس میکشید و یاد و خاطره او را زنده نگه میداشت.
مهمانانی که به همایش دعوت بودند، راه تالار وحدت را گم کرده بودند و از دیگران پرسوجو میکردند، اما همین سردرگمی، گواه شور و شعف بیپایانشان برای حضور در این گردهمایی بود.
حضور کودکان و نوجوانانی که با چشمانی روشن و شورمند، به شعرخوانی اساتید نام آشنا گوش میسپردند، جلوهای دلنشین و امیدبخش به کنگره بخشیده بود. شاعران برجسته، با صدای گرم و احساسی خود، ابیات شهریار را با شور و حرارت خواندند و مخاطبان، با همآوایی دلنشین، این لحظههای ناب ادبی را گرامی داشتند. پژوهشگران و استادان ادبیات نیز با ارائه مقالهها و تحلیلهای خود، دریچهای نو به جهان شعر شهریار گشودند و عمق اندیشه و ظرافت زبان او را به تصویر کشیدند.
پس از یک روز پرنشاط و پر از شعرخوانی و تبادل اندیشهها، روز دوم کنگره در سالن همایشهای خاوران تبریز ادامه یافت، جایی که شکوه حضور گسترده مردم و شور ادبی به اوج خود رسید. خانوادهها با کودکان دهه نودی، نوجوانان دهه هشتادی، استادان و شاعران، همه در کنار هم، جشن ۱۲۰ سالگی برای استاد شهریار برپا کردند، جشنی که نه تنها شعر و ادب، بلکه فرهنگ و هویت یک ملت در آن هویدا بود.
به سراغ حاضران در جلسه میروم کنجکاو بودم که بفهمم چه نیرویی آنها را در گرمای این روز به اینجا کشانده و چه چیزی باعث شده تا در این جمع حضور پیدا کنند.
با یکی از بانوان حاضر در این همایش که حرف میزنم، با شور و احترام میگوید: شهریار سرمایهی ملی ماست. شاعری که در تبریز متولد شد و با زبان مادریاش، شعرهایی سرشار از زیبایی آفرید شایسته است که آثار او تحلیل شود و برای هموطنان و نسل جدید شناخته شود.
خانم محمدی ادامه میدهد: من که در مسیر شعر هستم، شهریار همیشه الگوی من بوده است. هر محفلی که نام شهریار در آن برده شود، از برکت و آموزههای اساتید بهرهمند میشوم شهریار تکتک آثارش زیباست و من به ویژه «سهندیه» را که کمتر شناخته شده، دوست دارم که در این شعر، هم آذربایجان را الهامبخش کرده و هم زیبایی آن را به رخ کشیده است.
او با انتقادی از ناشناخته بودن شاعران برای نسل جوان خاطرنشان میکند: متأسفانه، نسل جوان امروز شناخت کافی از شاعرانی که نامشان ماندگار است، ندارند. برگزاری چنین همایشهایی، همراه با هدیهها، کتابها و برنامههای مختلف، به ویژه در فضای مجازی، میتواند راهی باشد تا شهریار را بهتر بشناسیم.
او میافزاید: انجمنها و محافل مختلف میتوانند با برنامههای فرهنگی و هنری، نام و آثار شهریار را به مردم معرفی کرده و جایگاه او را در قلب ما تثبیت کنند.
نسل جدید در جستجوی شعر و الهام
الینا، دختری دهه نودی که همراه مادرش به این کنگره آمده با شور و هیجان میگوید: آمدهام تا شعر بیاموزم و ببینم شهریار چه شاهکارهایی سروده است.
او با لحنی پر از اشتیاق، بخشی از شعر «حیدریه بابا سلام» را زمزمه میکند و در ادامه بخشی از آن را فراموش میکند که مادرش زود به او کمک کرده و بعد میافزاید: این شعر شهریار را همیشه از پدر و مادرم مب.شنوم که ملکه ذهنم شده است.
حضور او، نمونهای زنده از پیوند نسل جدید با میراث ادبیات کشور است، نسلی که با شور و کنجکاوی، دنبال زیباییهای کلام شهریار میگردد و تلاش میکند آن را در دل خود جای دهد.
مادر الینا با لبخندی پرمحبت میگوید: علاقه به شعر از کودکی در دل من بود و رشته تحصیلیام هم ادبیات است. به خاطر مشغلههای زندگی، مدتی طولانی بود که فرصت حضور در این محافل را نداشتم. اخیراً تبلیغ این کنگره را دیدم و تصمیم گرفتم فرزندم را بیاورم تا با شاعران بزرگ آشنا شود.
او ادامه میدهد: امروزه کودکان بیشتر با فضای مجازی سرگرماند و شناخت کافی از بزرگان شعر ندارند.
وقتی از اون میپرسم وقتی نام شهریار به زبان میآید کدام شعرش در ذهنتان تداعی میشود، میگوید: شعرهای «علی ای همای رحمت» و «حیدر بابایه سلام»، شعرهایی هستند که پدران و مادران ما شاید سواد زیادی نداشتند، اما آنها را حفظ کرده و ما نیز از آنها آموختیم. هر بیت اشعار این شاعر درس زندگی است.
اشعار شهریار مرز نمیشناسد بلکه جهانیاند
با یکی از دانشجویان خارجی که دلیل حضورش در این محفل را میپرسم، لبخندی میزند و میگوید: فارسی را هنوز کامل یاد نگرفتهام جملهها را تکهتکه بیان میکند. سپس به زبان انگلیسی ادامه میدهد: دلیل حضورم در این همایش، علاقهام به شاعران تبریزی است، بهویژه شهریار و شمس تبریزی. من ترجمه اشعارشان را میخوانم و هر از گاهی هم تلاش میکنم متن فارسی آنها را بفهمم، اگرچه کمی دشوار است.
او چشمانش از شوق میدرخشد و میافزاید: تبریز شهری زیباست، با مردمانی با فرهنگ و اصیل. بسیار خوشحالم که امروز در این دانشگاه و این شهر، در جمع بزرگان هنر و ادب فارسی حضور دارم و میتوانم اشعار شهریار را از نزدیک بشنوم.
چند لحظهای از شلوغی برنامه فاصله میگیرم و به سراغ یکی از اساتید برجسته دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز میروم. او با آرامش و شیوایی، در چند جمله کوتاه و پرمغز، تصویری زنده از شهریار ارائه میدهد.
شهریار، پلی میان سنت و معاصر در ادبیات فارسی
استاد دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه تبریز و دبیر علمی کنگره بینالمللی استاد شهریار در گفتوگو با ایسنا خاطرنشان میکند: میتوان در سیمای استاد شهریار، تصویر بزرگانی همچون مولانا، سعدی، عطار و فردوسی را مشاهده کرد و خود او نیز خود را از تبار و در تراز این شاعران میدانست.
باقر صدری نیا ادامه میدهد: شهرت شهریار محدود به سالهای اخیر نیست. از جوانی، آوازه و اعتبار خاصی داشت و دارد.
وی با بیان اینکه شهریار در بسیاری جهات نماد ادبیات ایرانی است، اظهار میکند: او بیش از هر شاعر معاصر دیگری، به شاعران گذشته شباهت دارد شهریار در واقع، پلی است میان سنت و معاصر، شاعری که با زبان مردم شعر میسرود و جایگاه خود را در تاریخ ادبیات فارسی ماندگار کرد.
این دو روز، تجربهای فراموشنشدنی از پیوند میان نسلها، عشق به شعر و ارادت به استاد شهریار بود، روزهایی که یاد و خاطره استاد، در قلب تبریز و دل علاقهمندان شعر، برای همیشه زنده ماند.
انتهای پیام
نظرات