امیررضا خرمروز در گفتوگو با ایسنا با اشاره به تأثیرات تنهایی بر سالمندان، اظهار کرد: دوره سالمندی برخلاف تصور بسیاری از افراد که گمان میکنند با افزایش سن، افراد به دوره کودکی خود بازمیگردند و به نوعی به یک کودک تبدیل میشوند، دوره رشد و شکوفایی است.
وی افزود: با افزایش سن، به همان میزان، بر رشد و بلوغ عقلی ما افزوده میشود. به این معنی که ما دیگر کودک نیستیم که بخواهیم بر سر مسائل جزئی بهانهگیری کنیم یا خواستههای خود را به شکلی افراطی طلب کنیم؛ آن دوره کاملاً متفاوت است و این دوره در جایگاهی دیگر قرار دارد.
افراد در سن سالمندی درکی کامل از دنیا پیدا میکنند
عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران افزود: این دوره کاملاً در مسیر شکوفایی قرار دارد؛ به این معنا که فرد هنگامی که به سن سالمندی میرسد، درکی کامل از دنیا پیدا میکند، این درک کامل از دنیا، نتیجه تجربههایی است که فرد کسب کرده است، زیرا زندگی مملو از تجربه است و باید در آن زیست تا تجربههایش را درک کرد.
این مشاور و روانشناس خانواده درخصوص اینکه هرچه سن بالاتر میرود، تجربهها افزایش مییابد و سالمندان هرگز از تنهایی شاکی نیستند، گفت: در واقع تنهایی برای سالمندان زمانی معنا پیدا میکند که نتوانند به یک موضوع واحد اعتقاد راسخ داشته باشند؛ اکثر مراجعان سالمندی که دارای مشکل و خلاء هویتی هستند، فاقد اعتقاد به یک موضوع واحد هستند. این موضوع واحد میتواند هر آن چیزی باشد که شخص آن را میپرستد و آن پرستش منجر به کمال هویت فرد میشود.
خرمروز تصریح کرد: ما تمام عمر را زندگی میکنیم تا به این درجه از کمال و بلوغ برسیم، هدف زندگی را درک کنیم، به انتهای زندگی برسیم و با گذراندن چالشهای زندگی، دستاورد خود را از آن استخراج کنیم.
انسان به صورت ذاتی تنهاست
وی با بیان اینکه دوره سالمندی، دوره هراس از تنهایی نیست؛ انسان به صورت ذاتی تنهاست؛ ما با تنهایی رشد میکنیم و با تنهایی نیز از دنیا میرویم. بنابراین، تنهایی جزء جداییناپذیر هر انسانی است و شالوده انسان نیز همان چیزی است که در نهایت عمر خود به آن دست خواهد یافت.
این مشاور و روانشناس خانواده در رابطه با اینکه این خلاء درونی همیشه با یافتن فرد دیگری از جنس مخالف پر نمیشود، مطرح کرد: آن هدف، هدفِ رسیدن به یک موضوع واحد، یک «خالق واحد» و یک «اعتقاد واحد» است. میتوان گفت که آن اعتقاد، سبب خودشکوفایی آن فرد میانسال میشود. افرادی در میانسالی احساس تنهایی میکنند که نتوانستهاند به هدف خود از زندگی دست یابند و ندانند که چرا زندگی کردهاند و چه دستاوردی از این زیستن کسب کردهاند؛ چنین افرادی کاملاً ناامید هستند، کاملاً ترس از مرگ دارند و سراسر زندگی برایشان تجربهای از درد، رنج و عذاب است.
خرمروز بیان کرد: آنچه یک فرد سالمند در انتهای عمر خود به دست میآورد، تجربه است؛ یا از این تجربه درس گرفته و اعتقاد واحد خود را یافته و میتواند به خودشکوفایی برسد، یا دائماً از مرگ هراسان است و دائماً در حال فرار است. چنین افرادی بیشتر دچار فرسودگی، افسردگی و بیماریهایی مانند زوال عقل و موارد مشابه میشوند. میتوان بخشی از زوال عقل را نیز ناشی از همین حس تنهایی دانست.
وی ضمن اشاره به اینکه یک فرد در دوره سالمندی مستقیماً به دنبال ازدواج نیست، بیان کرد: فردی به دنبال ازدواج است که در دوره میانسالی قرار دارد، یعنی دورهای که میان جوانی و سالمندی واقع شده است. این افراد در دوره میانسالی بیشتر به دنبال پیدا کردن شریک زندگی یا ازدواج مجدد هستند، زیرا همانطور که بیان شد، در این دوره این حس ایجاد میشود که باید فردی در کنار آنها باشد، چراکه قرار است تنها بمانند و زندگیشان بدون هدف پیش خواهد رفت.
این مشاور و روانشناس خانواده اضافه کرد: اکثریتی که گرفتار این وضعیت میشوند، دوره سالمندی مطلوبی را تجربه نمیکنند و در ادامه زندگی با مشکلات و سختیهای بیشتری روبرو خواهند شد.
سالمندان و استفاده از فضای مجازی
خرمروز در رابطه با آشنایی سالمندان با شبکههای اجتماعی، توضیح داد: اصولاً شبکههای اجتماعی در حال حاضر به بخشی جداییناپذیر از زندگی همه ما تبدیل شدهاند و از کودکان تا میانسالان همگی درگیر استفاده از آنها هستند. هیچ ایرادی ندارد که ما به این شبکهها به عنوان ابزاری برای سرگرمی بنگریم؛ زیرا نیاز است که از اخبار مطلع باشیم و خود را با تحولات جامعه وفق دهیم. بنابراین معتقدم، استفاده فرد سالمند از شبکههای اجتماعی هیچ اشکالی ندارد. کسی که بطن زندگی را چشیده، دنبال فرعیات زندگی نمیرود.
وی درخصوص اینکه البته در هر سنی باید به میزان و اندازه مناسب از این ابزارها استفاده شود، یادآور شد: با این حال دوره سالمندی، دورهای نیست که فرد بخواهد با سرگرم کردن خود در فضای مجازی، زندگیاش را ادامه دهد؛ بلکه اهداف بسیار بزرگتری دارد و درک عمیقتری از زندگی پیدا کرده است، کسی که اصل زندگی را درک کرده است و مستقیماً در مسیر اصلی خود برای رسیدن به کمال حرکت میکند.
این مشاور و روانشناس خانواده با اشاره به اینکه به صورت کلی، دوره میانسالی به عنوان مقطعی تلقی میشود که ما میتوانیم انتهای زندگی خود را با معنا و هدف خاصی به پایان برسانیم، ادامه داد: در نهایت آن فردی میتواند با خیالی آسوده، بدون عذاب وجدان یا احساس گناه و فارغ از ترس از مرگ این دنیا را ترک کند که به مرحله رشد، خودشکوفایی و دستیابی به آن هدف واحد و اصلی زندگی خود رسیده باشد.
انتهای پیام
نظرات