سیدسعید موسوی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: اگر بخواهم درباره چگونگی ورود خویش به حوزه ادبیات دفاع مقدس و پایداری بگویم باید اشاره کنم که من از سرزمینی میآیم که در آن جنگ اتفاق افتاده است. همانطور که در کتاب «پشت دیوارهای شهر» اشاره کردهام، خرمشهر زادگاه و محل زندگی من بوده است. جنگ در خانه من اتفاق افتاد و به همین دلیل کاملا طبیعی است که من با این مسئله درگیر بودهام، هستم و خواهم بود. دقیقا به همین خاطر است که زندگی من با جنگ و خاطرات آن عجین شده است. من پس از وقوع جنگ در جبهه هم حضور داشتم و دفاع مقدس و حوزه پایداری نیز مسئلهای است که من با آن درگیر هستم.
وی ادامه داد: «پشت دیوارهای شهر» کتابی است که در لحظه اتفاق میافتد و راوی، خودش شاهد جنگ و تجاوزات دشمن در ۳۱ شهریور سال ۵۹ است. او که نوجوانی ۱۷ ساله است، همه چیز را با چشم خود میبیند و مانند دوربینی که تصاویر و دیدهها را ضبط میکند و آنها را بدون واسطه به مخاطب انتقال میدهد، عمل میکند. اینگونه مخاطب میتواند از نمایی نزدیک و بدون واسطه درک کند که در این جنگ تحمیلی چه بر سر نویسنده کتاب آمده و حال و روز این نوجوان ۱۷ ساله چگونه است.
آرزوی مردم خرمشهر برای بازگشت به خانه خود در این کتاب ملموس است
این دانشآموخته زبان و ادبیات فرانسه تاکید کرد: به عبارتی باید گفت که نویسنده در این کتاب قضاوت را بر عهده مخاطب میگذارد. در حقیقت راوی به صورت کامل بیطرف جنگی را که در خانهاش اتفاق افتاده است برای مخاطب به صورت کامل روایت میکند و گوشهای از سختیهایی که بر سر مردم خرمشهر آمده را نشان میدهد. در مسیر داستان به بحث آوارگی، رفتن از شهری به شهر دیگر و بسیاری از سختیهای دیگر اشاره شده است.
موسوی ادامه داد: در کتاب میبینیم که مردم خرمشهر چگونه در زیر بمباران خمپارهها و توپهای دشمن جانانه ایستادگی میکنند و در حالی که در محاصره به دنبال آب و غذا هستند، در شهری در حال سقوط مقاومتی جانانه میکنند. در قسمتی از کتاب میخوانیم که نویسنده و خانوادهاش چگونه با یک جفت دمپایی، یک زیرپیراهن و یک پیژامه از خرمشهر به مقصد ناکجاآباد خارج میشوند و البته همه اطرافیان او نیز که زن و بچه و سالمند هم هستند دقیقا چنین حالتی دارند. آرزو و آرمانی که این مردم به بازگشت به شهر، وطن و خانه خود دارند در این کتاب قابل حس و کاملا ملموس است، به گونهای که کتاب با بازگشت راوی به خرمشهر به پایان میرسد.
عنوان کتاب، وام گرفته از نامهنگاریهای یک شهید با راوی داستان است
این نویسنده با اشاره به اینکه عنوان کتاب با توجه به روایت شهید جاسم مهرزی از آن ایام، وام گرفته شده است، خاطرنشان کرد: شهید با رها کردن مدرسه، شهر خود بروجرد را به مقصد خرمشهر و برای کمک به آزادی آن هم حتی بدون اینکه اسلحهای در دست داشته باشد ترک کرده است. شهید مهرزی در نامهای به راوی کتاب که از همکلاسیهای او نیز بوده است، چنین گفته که «من الان روی جاده اهواز و خرمشهر هستم، درست پشت دیوارهای شهر و به امید خدا چند روز دیگر در خرمشهر شما را ملاقات میکنم» پس از این نامه، جاسم مهرزی، پشت دیوارهای شهر و قبل از اینکه خرمشهر را زیارت کند و طعم پیروزی را بچشد به شهادت میرسد.
وی با اشاره به اینکه واکنشهای مخاطبین نسبت به کتاب مثبت بوده است، بیان کرد: تمام کسانی که در جلسات نقد متعددی که تاکنون برای این کتاب برگزار شده است، شرکت کرده و آن را خواندهاند، نقد و نظرهای مثبتی نسبت به آن داشتهاند و البته تاثیر خوبی هم از آن گرفتهاند. بعضی از مخاطبین نسبت به قسمت نامههایی که در انتهای کتاب قرار دارد، نقدهایی داشتهاند که البته انتقاد نادرستی هم نیست، چراکه به اعتقاد آنها این نامهها به گونهای یک وقفه در روایت کتاب ایجاد کرده است. اما از آنجایی که اینها، نامههای شهید جاسم مهرزی است و نام این کتاب وامدار اوست، من ناگزیر بودم آنها را بیاورم.
در روایت کتاب از شیوه کمینهنویسی بهره گرفته شده است
نویسنده کتاب «پشت دیوارهای شهر» افزود: ضرب المثلهایی مانند «کم گوی و گزیده گوی چون در» یا اصطلاح «زیادهگو هرزهگو میشود»، من را به روایت داستانم در کوتاهترین زمان ممکن و با استفاده از کمترین واژگان سوق داد تا مفهوم و معنایی که مدنظرم است را با این شیوهها به خواننده منتقل کنم. وقتی چنین رویهای را در پیش بگیرید، بحث کمینهنویسی یا مینیمالیسم مطرح میشود که من از آن شیوه برای روایت کتاب استفاده کردهام که مخاطبین هم اتفاقا از آن لذت بردهاند.
موسوی خاطرنشان کرد: در این سبک شما فرصت زیادی ندارید که خواننده را به کتاب جذب کنید، او را در کتاب نگه دارید و با خود همراه کنید بنابراین باید واژگان و کلماتی به کار بگیرید که چندین برابر بیشتر از سایر کلمات معنا را منتقل کند و یا جملهای را استفاده کنید که چندین برابر بیشتر از بقیه جملات مفهوم را منتقل میکند. از این رو تلاش بیشتری برای انتقال معانی باید به کار گرفته شود.
این فعال فرهنگی با اشاره به اینکه علاقه و مهارت داستان نویسی وی از دوره راهنمایی و با خواندن کتابهای متنوع آغاز شده است، گفت: در نهایت با توجه به میزان علاقهام به کتاب و ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد، رشته زبان و ادبیات فرانسه تحصیل کردم. البته زبان فرانسه مسئلهای نبوده است که به داستان نویسی من کمکی کرده باشد بلکه یکی از علایق من آشنایی با ادبیات جهان بوده است و از طریق این رشته میتوانستم کمی در مسیر دلخواهم پیشرفت کنم. من کتابهای مختلفی نوشتهام که اکثر آنها در حوزه ادبیات جنگ است و تعدادی هم کتاب کودک که معروفترین آنها همین کتاب «پشت دیوارهای شهر» است.
انتهای پیام
نظرات