به گزارش ایسنا، هنگامی که سوزان مونارز در اواخر ماه ژوئیه سکان هدایت مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده (CDC) را که تحت فشار بود، به دست گرفت، کار سختی در پیش داشت. اعتماد عمومی به این آژانس از زمان شروع همهگیری کووید-۱۹ به طور قابل توجهی کاهش یافته بود. و رابرت اف. کندی جونیور، وزیر بهداشت ایالات متحده، که بر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری نظارت دارد، این آژانس را «منجلاب فساد» نامیده بود که نیاز به بازسازی اساسی دارد.
به نقل از نیچر، کمتر از یک ماه پس از تصدی مونارز، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، او را اخراج کرد. او اعتماد کندی را از دست داده بود، کندی تنها یک ماه قبل گفته بود که به توانایی او در رهبری آژانس «اعتماد کامل» دارد و او «اعتبار علمی غیرقابل استیضاح» دارد.
این اختلاف زمانی به دید عموم رسید که هر یک از آنها روایت خود از وقایع را در جلسات جداگانهای در کاپیتول هیل در واشنگتن دی سی به سناتورهای آمریکایی ارائه کردند. او گفت مونارز به دلیل امتناع از اخراج دانشمندان ارشد آژانس یا تایید اولیه توصیههای واکسن بدون بررسی اولیه دادههای علمی مربوطه، برکنار شد. کندی شهادت داد که مونارز به او گفته بود که او قابل اعتماد نیست، بنابراین او را برکنار کرد.
او شهادت داد که کندی همچنین به مونارز گفته بود که کارمندان مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری «کودکان را میکشند و به آنها اهمیتی نمیدهند»، «توسط صنعت داروسازی خریداری شدهاند» و مردم را مجبور به پوشیدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی مانند یک دیکتاتوری میکنند.
مونارز میگوید چند ماه گذشته شامل برجستهترین روزهای حرفهای او و بدترین روزهای مطلق زندگی او بوده است. در یک مصاحبه اختصاصی با نیچر درباره تصمیمات مهمی که به قیمت از دست دادن شغلش تمام شد و آنچه در آینده برای سلامت عمومی در دنیای سیاستزده در پیش است، صحبت میکند.
مونارز، متخصص ایمونولوژی و میکروبیولوژی، میگوید: مدیر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری بودن یک موقعیت ذاتا سیاسی است، اما این بدان معنا نیست که باید از نظر سیاسی به خطر بیفتد. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری بسیار مهمتر از آن است که به سادگی از آن دست بکشیم.
قبل از گفتگو با نیچر او عکسی ارسال کرد که به نظر میرسد مربوط به دوران کودکیش با پدر و خواهر و برادرهایش است که روی تراکتوری با یک انبار در پسزمینه نشستهاند. موضوع آن چه بوده است؟
مونارز میگوید: من در آمریکای روستایی بزرگ شدم، در خانوادهای که منابع زیادی نداشتند و پدرم دامدار بودند. شما بدون داشتن امتیازات و داراییهای مادی که بسیاری از مردم دارند، زندگی میکنید. ما فقط میدانستیم که باید سخت کار کنیم. صبح زود از خواب بیدار شویم و با مردم با مهربانی رفتار کنیم. ما مدت زیادی در خط فقر یا زیر آن زندگی کردیم.
خوشبختانه والدینم هنوز زنده هستند. اما آنها هرگز ثروتمند نبودهاند و از مزایای دسترسی فوری به مراقبتهای بهداشتی با کیفیت بالا برخوردار نیستند، و بنابراین میبینم که آنها هنوز هم در حال مبارزه هستند. وقتی در واشنگتن دی سی صحبت میکنیم، باید به یاد داشته باشیم که میلیونها میلیون آمریکایی مانند والدین من وجود دارند. ما نمیتوانیم آنها را پشت سر جا بگذاریم.
پیش از مرکز کنترل و پیشگیری، مونارز در آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته برای سلامت (ARPA-H)، که یک آژانس دولتی است که از تحقیقات زیستپزشکی پرخطر و پربازده حمایت میکند، کار میکرد. چگونه این کار اولویتهای او را برای مرکز کنترل و پیشگیری از شکل داد؟
مونارز میگوید: بسیاری از آنچه ما در ARPA-H ساختیم، عاری از هرگونه موانع بوروکراتیک بود. ما به خودمان اجازه دادیم بپرسیم: اگر میتوانستیم دنیا را تغییر دهیم چه میشد؟ من میخواستم این طرز فکر را به مرکز کنترل و پیشگیری از بیاورم.
فقط هشت روز پس از تصدی او، تیراندازی مرگباری در دفتر مرکزی مرکز کنترل و پیشگیری از رخ داد که بسیاری از اعضای کارکنان او را وحشت زده کرد.
او در مورد این تجربه میگوید: هفته اول احتمالا یکی از نکات برجسته کل دوران حرفهای من بود. ملاقات با صدها کارمند مرکز کنترل و پیشگیری از که میخواستند تغییری ایجاد کنند و دنیا را تغییر دهند. سوار هواپیما شدم تا به واشنگتن دیسی برگردم. و بالاخره درست قبل از فرود به وایفای وصل شدم و سیلی از پیامکها به من رسید: اینجا اتفاقی دارد میافتد، ما شنیدهایم که یک تیرانداز اینجاست.
این سورئالترین و دردناکترین تغییر بین این شور و شوق خارقالعاده از «ما قرار است دنیا را با شگفتانگیزترین افراد تغییر دهیم» و «آیا کسی کشته شده است؟» بود.
همانطور که با کارکنان بیشتری از مرکز کنترل و پیشگیری از صحبت میکردم، به نظر میرسید که حال اکثر آنها خوب است، اما به شدت آسیب دیدهاند، زیرا بسیاری از آنها به معنای واقعی کلمه در خط آتش بودند.
پدرم بعد از اینکه مزرعه را از دست دادیم افسر پلیس شد. تمایل این افسران پلیس برای فداکاری برای من بسیار نزدیک و عزیز بود. نمیتوانستم از فکر کردن به از دست دادن جان افسر رز دست بردارم. او میتوانست پدرم باشد.
این یک اتفاق انتزاعی و دور از ذهن نبود. اینها انسانهای واقعی بودند که با گلولههای واقعی که برای ساختمانها در نظر گرفته نشده بودند، هدف قرار گرفته بودند.
نظر مونارز در مورد توصیفات کندی از کارمندان مرکز کنترل و پیشگیری بیماری، مانند این نظر که آنها «توسط صنعت داروسازی خریداری شدهاند» چیست؟
مونارز میگوید: من حتی یک نفر را هم ندیدم که این نظر را ثابت کند. آنها میتوانند در بخش خصوصی پول بسیار بیشتری دربیاورند.
من نگران زمینهای هستم که ما برای مقامات بهداشت عمومی خود ایجاد میکنیم، کسانی که فقط میخواهند به مردم کمک کنند. زمینهسازی به هر شکل دیگری، به آنها چنین آسیب بزرگی وارد میکند. چگونه قرار است بهترین و باهوشترینهای خود را برای کمک به بهداشت عمومی، تشویق کنیم؟ و اگر این کار را نکنیم چه اتفاقی میافتد؟
مونارزهمچنین شهادت داد که کندی از او خواسته بود توصیههای واکسنی را که هنوز ارائه نشده بود، از قبل تایید کنید.
او میگوید: از من همچنین خواسته شد بدون دلیل دانشمندان را اخراج کنم. با افراد فداکار، درخشان و شگفتانگیزی بودم که فقط میخواستند به سلامتی کمک کنند. ما قبلا شروع به صحبت در مورد «چگونه اعتماد عمومی را بازیابی کنیم؟» کرده بودیم، زیرا «فقط به ما اعتماد کنید» دیگر جواب نمیدهد. سپس به من گفته شد که باید این افراد را بدون دلیل اخراج کنم که به عنوان یک انسان، من این کار را نمیکنم. و به عنوان یک رهبر، من این کار را نمیکنم.
از من خواسته شد که بدون مدرک توصیههایی در مورد واکسنها ارائه دهم و من هرگز به عنوان یک دانشمند این کار را نمیکنم. شما باید دادههای مناسب را جمعآوری کنید.
امیلی هیلارد، سخنگوی آژانس کندی، وزارت بهداشت و خدمات انسانی، ماه گذشته در بیانیهای گفت که مونارز «با بدخواهی، دستور کار رئیس جمهور را تضعیف کرد و در نتیجه اخراج شد». کندی در سخنان خود در کنگره اذعان کرد که از مونارز خواسته است تا کارکنان مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری را اخراج کند.
دستکم ۱۰ ایالت میگویند که دیگر نمیتوانند به مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری اعتماد کنند و اتحادهای خود را تشکیل دادهاند، یکی در ساحل غربی و دیگری در شمال شرقی. نظر مونارز در مورد این تلاشها چیست؟
او میگوید: این ایالتها نگران مردمی هستند که در جوامع خود زندگی میکنند. آنها نگران این هستند که آیا میتوانند به جلوگیری از آسیبهای بهداشت عمومی کمک کنند یا خیر. من نگرانیهای آنها را درک میکنم. این بازتابی از میزان اعتماد برخی از مردم به آنچه از دولت فدرال سرچشمه میگیرد، است.
آیا این به نوعی مستقیما در راستای آنچه این دولت به دنبال آن است یعنی برچیدن دولت فدرال به نفع حقوق ایالتها نیست؟ آیا این با اصول اساسی بهداشت عمومی سازگار است؟
مونارز پاسخ میدهد: بهداشت عمومی به مرزهای ایالتی احترام نمیگذارد. ما باید راهی برای همکاری پیدا کنیم. من به دوران کودکی خودم برمیگردم. جامعه روستایی که در آن بزرگ شدم به راحتی میتواند اگر دسترسی به مراقبتهای بهداشتی با کیفیت بالا در یک ایالت موجود باشد؛ اما در ایالت دیگر نباشد کنار گذاشته شود و ما این را نمیخواهیم.
کندی مدتهاست که در مورد نظرات خود در مورد واکسنها و قصدش برای از بین بردن مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری صریح بوده است. چه چیزی شما را به ریاست این آژانس علاقهمند کرد؟
من خوشبین هستم. من همیشه فکر میکنم که میتوانم سختتر کار کنم تا دیگران بتوانند بهتر زندگی کنند.
من ۱۸ سال است که در دولت بودهام. همیشه در موقعیتی بودهام که توانستهام مشارکت داشته باشم. ما همیشه به طور پیوسته به سمت جهانی بهتر در حرکت بودهایم. الان دیگر سادهلوح نیستم.
من همیشه خوشبین خواهم ماند. این دقیقا همان روشی است که من زندگی میکنم. اما اینکه آیا میخواهم به دولت فدرال برگردم، نمیدانم که میتوانم یا خیر. میدانم که در ایالات متحده و سراسر جهان نوآوریهای بزرگی در حوزه سلامت وجود دارد. من آن را دیدهام. و من هرگز نمیخواهم در موقعیتی قرار بگیرم که آن را نپذیریم. جایی که عقبنشینی کنیم و به افق آیندهای که به همه ما امکان زندگی بهتر را میدهد، چشم ندوزم.
امیدوارم رهبران علمی با حرفهایگری، شفافیت و بالاترین سطح صداقت رفتار کنند، با این آگاهی که وقتی در موقعیتی صاحب اختیار هستید، این فرصت را دارید که بر زندگی میلیونها نفر تأثیر بگذارید. و همه ما که به اندازه کافی ممتاز هستیم که در آن موقعیت باشیم، باید فروتن باشیم و باید شغل خود را بسیار جدی بگیریم. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها بسیار مهمتر از آن است که به سادگی از آن دست بکشیم.
انتهای پیام
نظرات