محمدعلی نوبخت فرماندار ساری، دکترای علوم سیاسی در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده است، درباره صلح و توسعه پایدار نوشته است: در جهان پرتنش امروز، ثبات سیاسی و اجتماعی بیش از هر زمان دیگری در گرو دو عامل بنیادین است، انسجام درونی و تعامل سازنده بیرونی؛ هیچ کشوری حتی با اتکا به قدرت سخت نمیتواند به تنهایی مسیر توسعه پایدار را بپیماید، مگر آنکه در درون از همبستگی اجتماعی و در بیرون از روابط عقلانی و واقعگرایانه برخوردار باشد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. تجربه تاریخی کشور نشان داده است که هرگاه وفاق ملی و اعتماد عمومی در داخل تقویت شده و سیاست خارجی بر پایه منافع ملی و تعامل منطقی استوار بوده است، دورههایی از شکوفایی، ثبات و پیشرفت رقم خورده است.
وفاق درونی، مشروعیت، عدالت و ایرانباوری
تجربه تاریخی و اندیشه سیاسی نشان میدهد که فشار و محدودیت میتواند در کوتاهمدت نظم ایجاد کند، اما مشروعیت و عدالت ستونهای اصلی دوام یک نظم پایدار هستند. اگر مردم احساس کنند که در فرآیند تصمیمگیری و بهرهمندی از منابع و فرصتها عدالت رعایت نمیشود، اعتماد عمومی تضعیف و انسجام اجتماعی فرو خواهد پاشید.
وفاق داخلی باید بر دو محور اصلی استوار باشد:
۱- مشروعیت سیاسی: تصمیمگیریهای کلان و ساختار قدرت باید بر پایه پذیرش عمومی و رضایت نسبی مردم شکل گیرد.
2- عدالت اجتماعی: فرصتهای اقتصادی، آموزشی و اجتماعی باید بهصورت عادلانه و بدون تبعیض در اختیار همه اقشار جامعه قرار گیرد.
در این چارچوب، ایرانباوری میتواند بهعنوان گفتمانی وحدتبخش عمل کند. ایرانیان با همه تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی خود، مخرج مشترکی به نام وطن و هموطن دارند که میتواند پایهای برای بازسازی همبستگی اجتماعی باشد. با این حال، یکی از مهمترین چالشهای امروز کشور آن است که ابزارهای کنترل و مجازات پررنگتر از پاداشهای اقتصادی و فرهنگی هستند. به بیان دیگر، ساختارها بیش از آنکه بر ایجاد رفاه، فرصت و تشویق متمرکز باشند، بر محدودسازی رفتارها تأکید دارند. این امر به تضعیف همبستگی اجتماعی، فرسایش مشروعیت و خدشه به وفاق ملی میانجامد، ازاینرو ضروری است که شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری، تقویت پاسخگویی نهادهای اجرایی و سیاسی، اصلاح ساختارها، ایجاد فرصتهای شغلی پایدار، حمایت از نهادهای مدنی و فراهمکردن بستر گفتوگوی ملی میان گروه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین تقویت مشترک ایران باوری و برجسته کردن مفهوم مخرج مشترک وطن و هموطن بهعنوان پایه همبستگی اجتماعی در دستور کار قرار گیرد. تنها در این صورت است که میتوان اعتماد عمومی را بازسازی و آن را به سرمایهای اجتماعی برای پیشبرد توسعه و ثبات سیاسی بدل کرد
در عرصه بینالمللی، واقعیت آن است که صلح و تعامل با جهان نه از سر ضعف، بلکه بهعنوان یک استراتژی عقلانی برای پیشبرد منافع ملی ضرورت دارد. واقعگرایی سیاسی به معنای درک محدودیتها و فرصتهای نظام بینالملل و پرهیز از آرمانگرایی غیرعملی است. حفظ منافع ملی ایجاب میکند که هرگونه تعامل خارجی در خدمت رفاه ملت ایران و ارتقای جایگاه کشور در نظام جهانی باشد. ایران میتواند با رویکردی عقلانی و تعاملمحور، خود را به جزیره ثبات و صلح در منطقه تبدیل کند؛ جایگاهی که زمینهساز جذب سرمایه، فناوری و فرصتهای اقتصادی نوین خواهد بود.
ایران امروز در نقطهای حساس ایستاده است. مسیر آینده کشور بهشدت وابسته به توانایی در ایجاد وفاق درونی و تعامل بیرونی است. وفاق داخلی زمانی تحقق مییابد که عدالت اجتماعی، مشروعیت سیاسی و ایرانباوری در کانون سیاستگذاری برپایه وطن و هموطن قرار گیرد و در عرصه خارجی نیز دیپلماسی عقلانی و واقعگرایانه در خدمت منافع ملی بهکار گرفته شود. بنابراین، بازتعریف وفاق ملی بر پایه ایرانباوری و منافع ملی، همراه با دیپلماسی هوشمندانه و عقلانی میتواند راه برونرفت از چالشهای کنونی و ضامن ثبات و توسعه پایدار کشور و تعامل موثر با جهان باشد.
انتهای پیام
نظرات