به گزارش ایسنا، محمدعلی وکیلی در یادداشتی در روزنامه ابتکار نوشت: در شرایطی که کارتهای سیاست خارجی دیگر کارساز نیستند و دیپلماسی منطقهای و جهانی به بنبستهای مکرر رسیده، نگاهها ناگزیر به درون معطوف شدهاند. وقتی فشارهای خارجی نه تنها کاهش نمییابند بلکه با پیچیدگیهای تازهای همراه میشوند، تنها راه باقی مانده برای ترمیم اعتماد عمومی و بازسازی سرمایه اجتماعی، تغییرات داخلی است و در این مسیر، نسل جدید نقشی کلیدی دارد. مشروط بر آنکه نخواهیم بازی شو راه بیندازیم. این نسل، برخلاف نسلهای پیشین، نه با شعار بلکه با داده و تحلیل بزرگ شده است. فرزندان اینترنتاند؛ با جهان حرف میزنند، مقایسه میکنند، میپرسند و پاسخ میخواهند. آنها دیگر تماشاگر نیستند، بلکه بازیگرانی بالقوهاند که اگر ساختارها مجال دهند، میتوانند صحنه را دگرگون کنند. اما آیا ساختار سیاسی و اجتماعی و اداری ایران آماده پذیرش این نسل است؟ آیا میتوان بدون بازنگری در سیاستهای داخلی، بدون اصلاحات واقعی در حوزههای آموزش، اشتغال، آزادیهای مدنی و مشارکت سیاسی، انتظار داشت که نسل جدید به میدان بیاید؟ پاسخ روشن است: خیر. در شرایطی که سیاست خارجی دیگر نمی تواند گرههای داخلی را باز کند، باید به ظرفیتهای درونی کشور تکیه کرد. نسل جوان، با تمام تفاوتهای ارزشی وفرهنگی اش، میتواند موتور محرک این نقش باشد- به شرط آنکه شنیده شود، دیده شود، جدی گرفته شود. این نسل نه تنها خواهان تغییر است، بلکه ابزار آن را نیز در اختیار دارد. از کمپینهای مجازی گرفته تا کنشهای مدنی، از تولید محتوا تا مطالبهگری هوشمند، این نسل نشان داده که میتواند نقش آفرین باشد. اما برای تبدیل این پتانسیل به واقعیت، نیازمند بازنگری در نگاه حاکمیتی به جوانان هستیم؛ نگاهی که هنوز در بسیاری ازموارد، نسل جدید را تهدید میبیند نه فرصت. در نهایت، اگر سیاست خارجی دیگر کارساز نیست، اگر تعامل با جهان به بن بست خورده، باید جهان درون را بازسازی کرد. و این بازسازی، بدون نسل جدید ممکن نیست. نسل Z آماده است؛ آیا ساختارها نیز آمادهاند؟
انتهای پیام
نظرات