عوامل استرسزای منجر به فرسودگی میتوانند شخصی مانند اختلافات خانوادگی یا پایان یک رابطه باشند و همچنین میتوانند با تحصیل یا حرفه مرتبط شوند، مانند مطالعه زیاد برای امتحانات یا کار طولانیمدت در حالی که افراد استراحت یا مرخصی بسیار کمی دارند.
افرادی که دچار فرسودگی میشوند، اغلب در تمرکز بر فعالیتهای روزمره خود مشکل دارند، ممکن است انجام وظایف برای آنان زمان بیشتری طول بکشد یا احساس کنند که در محل کار یا مدرسه عملکرد خوبی ندارند. اگرچه فرسودگی تا اندازهای رایج است، اما برای برخی میتواند بسیار ناتوانکننده باشد. درک عواملی که باعث بروز آن میشوند، میتواند به تدوین راهبردهای پیشگیرانه یا مداخلات موثرتری برای کمک به افراد در بازگشت به سطح انرژی و کارایی اولیهشان کمک کند.
محققان دانشگاه «بیلهفلد» آلمان، پژوهشی را با هدف بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی، عزت نفس و افکار منفی تکراری، تمایل به تفکر مکرر در مورد موضوعات استرسزا یا ناراحتکننده انجام دادهاند. یافتههای آنان نشان میدهد که عزت نفس پایین با احساس فرسودگی بیشتر مرتبط است و الگوهای تفکر منفی واسطه این رابطه هستند.
مالین بروکمن، جاستین هاچنبرگر و همکارانشان میگویند: عزت نفس پایین و تفکر منفی تکراری با خطر فرسودگی بالاتر در بین دانشجویان دانشگاه در سطح بین فردی مرتبط است، با این حال، شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد، ارتباطات شناسایی شده در تحلیلهای بین فردی همیشه منعکسکننده فرایندهایی نیستند که در درون افراد رخ میدهند، بنابراین ما تحقیق ارزیابی لحظهای اکولوژیکی چهار هفتهای را با تعداد ۹۶ دانشجو در طول یک دوره امتحان انجام دادیم.
تغییرات فردی که با فرسودگی همراه است
در حالی که چندین پژوهش گذشته ارتباط بین فرسودگی یا سایر اشکال پریشانی روانی و عزت نفس را بررسی کردهاند، اکثر این تحقیقات تفاوتهای بین افراد یا گروههای مختلف است. در نتیجه، آنها گاهی اوقات نمیتوانند تغییراتی که ممکن است در درون یک فرد در طول زمان رخ میدهند و تاثیرات آنها بر فرسودگی را نشان دهند.
برای بررسی این تغییرات و فرآیندهای درونی، بروکمن، هاچنبرگر و همکارانشان به روشی به نام «ارزیابی لحظهای اکولوژیکی» تکیه کردند که رویکرد تجربی و مستلزم جمعآوری مکرر دادهها در زمان واقعی است، زیرا شرکتکنندگان در طول مدت تحقیق درگیر فعالیتهای روزانه خود هستند.
محققان از ۹۶ دانشجو در دانشگاه «بیلهفلد» خواستند که بهصورت دورهای به سوالاتی که برای ارزیابی سطح استرس، خستگی، عزت نفس و میزان درگیر شدن آنان در الگوهای تفکر منفی تکراری طراحی شده بود، پاسخ دهند، سپس دادههای جمعآوریشده را برای بررسی رابطه بین این متغیرهای مختلف تجزیه و تحلیل کردند.
یافتهها
محققان اظهار کردند: نتایج نشان داد که عزت نفس بالاتر با احساس فرسودگی کمتر روزانه و همچنین با تفکر منفی تکراری کمتر یعنی نشخوار فکری روزانه و نگرانی قبل از خواب روزانه و به نوبه خود با احساس فرسودگی کمتر همراه بود.
بهطور کلی، محققان دریافتند وقتی دانشجویان احساس بهتری نسبت به خود دارند و خود را در جایگاه بالاتری میبینند، بهنظر میرسد که کمتر مستعد فرسودگی هستند، حتی اگر تحت سطوح مشابهی از استرس باشند. این گروه تحقیقاتی همچنین تجزیه و تحلیلهای آماری بیشتری انجام داد تا مشخص کند که آیا تفکر منفی تکراری تا حدودی رابطه مشاهده شده بین عزت نفس و فرسودگی را توضیح میدهد یا خیر.
به گفته محققان، تحلیلهای میانجیگری نشان داد که بخش قابلتوجهی از ارتباط بین عزت نفس و احساس فرسودگی، توسط تفکر منفی مکرر در سطح درون فردی و بین فردی ایجاد میشود.
آنان خاطرنشان کردند،ما شواهدی از توالی زمانی معکوس نیز یافتیم. سطوح بالاتر فرسودگی با افزایش تفکر منفی تکراری همراه بود که به نوبه خود به کاهش عزت نفس منجر شد. در نهایت، بیثباتی عزت نفس تا حدی ارتباط عزت نفس و نگرانی پیش از خواب و فرسودگی را در سطح درون فردی اما نه بین فردی تعدیل کرد.
به گزارش فیز، نتایج جمعآوریشده این گروه از محققان به این احتمال اشاره دارد که عزت نفس پایین با تفکر منفی تکراری بیشتر و عزت نفس بالا با تفکر منفی تکراری کمتر مرتبط است. نشخوار فکری (یعنی، فکر کردن به مشکلات گذشته) و نگرانی در مورد رویدادهای آینده که هر دو الگوهای تفکر منفی تکراری هستند، به نوبه خود با تداوم پریشانی ذهنی و عاطفی، به فرسودگی کمک میکنند.
یافتههای این تحقیق در مجله «روانشناسی ارتباطات» (Communications Psychology) منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات