به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه قدس، در عصر فناوری، هوش مصنوعی به یکی از اساسیترین محورهای تحول در نظامهای آموزشی جهان تبدیل شده است. با اینحال دغدغه اینکه این پدیده نوظهور ممکن است به پیامدهایی همچون کاهش نقش آموزشی و تربیتی معلمان و یا رکود علمی دانشآموزان ایرانی منجر شود ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده است.
آنها که استفاده مخفیانه دانشآموزان دهه ۶۰ را از کتابهای حلالمسائل به خاطر دارند، استفاده از هوش مصنوعی در این دوره را نیز همتراز و همردیف این کتابها میدانند؛ عاملی که ممکن است به شیوع ویروس تنبلی در کلاسهای درس منجر شود.
فصلی جدید در عدالت آموزشی
علیرضا کمرئی، مشاور وزیر آموزش و پرورش در ارتقای کیفیت آموزش مدارس دولتی در پاسخ به قدس با اشاره به اینکه فرصتها و تهدیدهای هوش مصنوعی از دو منظر نهادی و فردی قابل تحلیل است، میگوید: از منظر نهادی و در بُعد آموزشی، امکان شخصیسازی آموزش از طریق طراحی برنامههای درسی و تمرینهای متناسب با سطح یادگیری هر دانشآموز مهمترین فرصتی است که هوش مصنوعی در اختیار نظام آموزشی قرار میدهد، چون در سیستم فعلی همه دانشآموزان با سرعت یکسان و با یک کتاب و یک روش باید آموزش بینند، در حالی که از نظر ویژگیها برخی از دانشآموزان کُندتر و برخی سریع تر یاد میگیرند و هوشمصنوعی میتواند مسیر یادگیری جداگانهای برای هر دانشآموز ایجاد کند. دانشآموز قوی میتواند جلوتر برود و مطالب پیشرفتهتری بخواند، در صورتی که دانشآموز ضعیفتر میتواند وقت بیشتری را برای تمرین روی مفاهیم پایه اختصاص دهد.
وی با اشاره به اینکه رعایت تفاوتهای فردی و سبکهای یادگیری در نظام آموزشی همواره یک آرزو و از مباحث پرتکرار حوزه روانشناسی تربیتی برای معلمان بوده است، تصریح میکند: اما تولید بار کاری اضافی، کلاسهای متراکم، برنامه درسی متمرکز، حجم بالای کتابها، دشواری قضاوت و ارزشیابی، ناآشنایی معلمان با راهبردهای ساده و قابل اجرا و دهها عامل دیگر همواره مانع رعایت آن بوده است. بنابراین ورود هوشمندانه و سازمانیافته هوش مصنوعی به عرصه رسمی آموزش و بهرهگیری معلمان از آن میتواند تا حد زیادی این خلأ را برطرف کرده و فصلی جدید در عدالت آموزشی بگشاید.
کمرئی ادامه میدهد: از همین منظر کاهش بار اداری معلمان نیز فرصت دیگری است که هوش مصنوعی در اختیار نظام آموزشی قرار میدهد. موضوع تصحیح اوراق، تولید سؤالات و تحلیل نمرات، زمان معلمان را برای تدریس آزاد کرده و به معلمان کمک میکند فرصت بیشتری از وقت کلاس را برای هدایت جریان یادگیری دانشآموزان اختصاص دهند.
هوش مصنوعی؛ چشم و گوش مشاوران تربیتی
معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از ارائه بازخورد بهنگام به عنوان یکی دیگر از فرصتهای هوش مصنوعی یاد میکند و میگوید: در مقوله آموزش، بازخورد بهنگام به دانشآموزان و خانوادهها بهگونهای که نتیجه یک ارزیابی، دقیق و بهموقع باشد، همواره رویکردی صحیح در رفتار حرفهای معلمان تلقی میشده است. اما این ضرورت همواره قابلیت اجرای اندکی در رفتار معلمان داشته است و حالا سیستمهای هوشمند میتوانند روند پیشرفت دانشآموز را بهطور مداوم رصد کرده و نقاط ضعف وی را پیش از تبدیل شدن به یک مشکل بزرگ شناسایی کنند و به دانشآموز و خانواده وی هشدار دهند.
از بُعد تربیتی نیز هوش مصنوعی میتواند با تحلیل رفتار و تعاملات دانشآموزان در پلتفرمها، مشکلات رفتاری، عاطفی یا انزوای اجتماعی را بهموقع تشخیص دهد و به مشاوران کمک کند؛ بنابراین در موضوع تربیتی، هوش مصنوعی «چشم و گوش» مشاوران میشود تا مربیان و مشاوران بتوانند در یک محیط متراکم آموزشی، هیچ دانشآموزی را که به کمک نیاز دارد از قلم نیندازند.
وی از منظر فردی یا دانشآموزان، دسترسی نامحدود به منابع را نخستین و بزرگترین ثمره هوش مصنوعی میداند و اظهار میکند: با این فناوری هر دانشآموزی بدون توجه به فاصله جغرافیایی، میتواند به بهترین محتوای آموزشی جهان دسترسی داشته باشد و به شیوهای کاملاً تعاملی از آن بهره ببرد. این یادگیری تعاملی و جذاب با استفاده از واقعیت افزوده، شبیهسازی و بازیهای آموزشی میتواند یادگیری را لذتبخش و ماندگار کند. ضمن آنکه هوش مصنوعی به مثابه دستیاری هوشمند در هر زمان و هر مکان برای پاسخگویی به انواع سؤالات دانشآموزان در خدمت آنان است.
مشاور وزیر آموزش و پرورش در ارتقای کیفیت آموزش مدارس دولتی کشف و هدایت استعدادها را از دیگر مزیتهای هوش مصنوعی در بُعد فردی عنوان میکند و میگوید: ابزارهای هوشمند میتوانند با تحلیل عملکرد دانشآموز در حوزههای مختلف، استعدادهای پنهان دانشآموزان را شناسایی و هدایت کنند. ضمن اینکه میتوانند مهارتهای اجتماعی آنها را با استفاده از شبیهسازهای هوشمند برای تمرین کار گروهی و مدیریت تعارض، بهبود بخشند.
تهدیدهای هوش مصنوعی
کمرئی سپس به موضوع تهدیدهای هوش مصنوعی میپردازد و بیان میکند: از نظر آموزشی در این زمینه میتوان به مقوله وابستگی بیش از حد نظام آموزشی اشاره کرد که ممکن است وابستگی به فناوری با قطعی اینترنت یا بروز مشکل فنی، اختلالهای جدی در نظام یاددهی و یادگیری ایجاد کند. علاوه بر آن، گسترش نسنجیده هوش مصنوعی پیش از جبران کمبود شدید در زیرساختهای فعلی مدارس در حالیکه بسیاری از مدارس ایران (بهویژه در مناطق محروم) فاقد اینترنت پرسرعت و سختافزارهای لازم هستند منجر به عمیقتر شدن شکاف آموزشی خواهد شد. البته بیم آن میرود چنانچه سرعت پیشرفت هوش مصنوعی در مدارس برنامهریزیشده نباشد ممکن است سبب شود محتوای کتابهای درسی و روشهای تدریس سنتی به سرعت منسوخ شوند. این موضوع در نظامهای آموزشی متمرکز بیش از نظامهای آموزشی غیرمتمرکز تهدید به حساب میآید.
وی با اشاره به اینکه از منظر تربیتی ممکن است هوش مصنوعی نظام آموزشی را در حوزههای مختلف به چالش بکشد که کمرنگ شدن نقش معلم به عنوان مربی از آن جمله است، تصریح میکند: هوش مصنوعی با تمرکز بیش از حد بر جنبه آموزشی و کارایی فنی، ممکن است نقش انسانی و تربیتی معلم را به حاشیه براند. در این حالت، فرصتهای طلایی برای پرورش شخصیت، ارزشها و مهارتهای زندگی که در دل تعاملات مستقیم و همدلانه ایجاد میشوند، از دست میروند و این تهدید شاید بزرگترین خطر تربیتی شیوع نسنجیده هوش مصنوعی در نظام آموزشی تلقی شود.
مشاور وزیر آموزش و پرورش از بازتعریف نقش معلم از «منبع دانش» به «مربی و راهنمای تربیتی» به عنوان راه حل مقابله با تهدید مذکور یاد میکند و میافزاید: هوش مصنوعی باید برای آزادسازی زمان معلم به کار رود تا معلم فرصت بیشتری پیدا کند و بر پرورش شخصیت، ارزشها و مهارتهای زندگی دانشآموزان متمرکز شود. از سوی دیگر، برنامه درسی باید بر فعالیتهای انسانمحور، مانند پروژههای گروهی و بحثهای اخلاقی تأکید کند که توسط هوش مصنوعی قابل جایگزینی نیستند.
کمرئی امکان القای ارزشهای غیربومی را یکی دیگر از چالشهای هوش مصنوعی در بُعد تربیتی عنوان میکند و ادامه میدهد: گروهی معتقدند «الگوریتمهای هوش مصنوعی معمولاً براساس دادهها و ارزشهای غربی آموزشدیدهاند و ممکن است ارزشهای فرهنگی، دینی و ملی جامعه ایران را تضعیف کنند» به همین دلیل پیش از آنکه هوش مصنوعی نظام آموزشی را تسخیر کند باید مدلهای ملی مبتنی بر دادههای ملی توسعه یابند. ضمن اینکه ایجاد سامانههای پالایش محتوا و توانمندسازی معلمان به عنوان فیلترهای انسانی ضروری به نظر میرسد؛ این موضوع منوط به آن است که معلمان زودتر به این فناوری نوظهور مجهز شوند. همچنین تقویت سواد دیجیتالی انتقادی در جامعه، امکان شناسایی و مقابله با جهتگیریهای فرهنگی بیگانه را بیشتر فراهم میکند.
وی با اشاره به اینکه تقلب، رایجترین نقدی است که در حوزه دانشآموزی از آن به عنوان تهدید جدی هوش مصنوعی یاد میشود، میگوید: زیرا در نظام آموزشی این موضوع در سطوح محدود نمود عینی داشته است. البته چالش یاد شده به هیچ وجه توجیهی بر رد استفاده از هوش مصنوعی در مدرسه و میان دانشآموزان نیست، چون برای مقابله با تقلب با هوش مصنوعی، باید روشهای ارزشیابی را به سمت پروژههای عملی و سؤالات تحلیلی تغییر داد. استفاده از ابزارهای تشخیص محتوای هوش مصنوعی نیز ضروری است. ضمن اینکه با تبدیل هوش مصنوعی به یک «همکار آموزشی» به جای «ابزار تقلب»، میتوان از آن برای تقویت یادگیری استفاده کرد.
مشاور وزیر آموزش و پرورش کاهش مهارتهای ارتباطی حضوری و به خطر افتادن حریم شخصی را از دیگر چالشهای هوش مصنوعی عنوان و خاطرنشان میکند: اعتقاد قوی وجود دارد که غرق شدن در دنیای مجازی و تعامل با رباتها میتواند توانایی برقراری ارتباط چهره به چهره و درک احساسات را کاهش دهد. همچنین هوش مصنوعی میتواند تهدیدی برای حریم خصوصی افراد محسوب شود، به دلیل آنکه هر حرکت اشتباه و عملکرد دانشآموز در سیستم ثبت میشود و ممکن است در آینده علیه او استفاده شود.
کمرئی با تأکید بر اینکه مزایای متحولکننده هوش مصنوعی در شخصیسازی آموزش و افزایش کیفیت یادگیری و تسهیل نقش حرفهای معلمان و مشاوران به وضوح بر تهدیدهای آن میچربد، هشدار میدهد: هرگونه تعلل و انفعال در سیاستگذاری، نظام آموزشی را با پیامدهای ناخواسته و جبرانناپذیری روبهرو خواهد کرد که مدیریت آن به مراتب دشوارتر از مدیریت هوشمندانه هوش مصنوعی خواهد بود. هوش مصنوعی امروز نه تنها یک ابزار، که در حال تبدیل شدن به بستری اجتنابناپذیر برای زندگی است. این تحول، انتخاب را از «استفاده نکردن» به «شکل دادن به چگونگی استفاده» تغییر میدهد. آینده در گرو تدبیر ما برای هدایت این زیستبوم نوپاست.
اخلاق در هوش مصنوعی
مجتبی انصاریپور، معاون دفتر تألیف کتابهای درسی فنیوحرفهای و کاردانش سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نیز با اشاره به اینکه هوشمصنوعی امروزه تنها یک ابزار نیست، بلکه یک زیستبوم اجتنابناپذیر است، به قدس میگوید: اسناد بالادستی مانند سند ملی هوشمصنوعی و برنامه هفتم توسعه بهصراحت بر ضرورت بهرهگیری از این فناوری در آموزش تأکید کردهاند. تحلیلهای بینالمللی نیز نشان میدهند تا سال ۲۰۳۰، دستکم ۷۰درصد شرکتهای جهانی از هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد. اگر دانشآموزان ما با این فناوری آشنا نباشند، از چرخه پیشرفت جهانی عقب خواهند ماند.
وی با تأکید بر اینکه هوش مصنوعی ذاتاً یک تهدید نیست، بلکه یک فرصت است، بیان میکند: البته در این میان اما و اگرهایی وجود دارد. اگر بخواهیم این فناوری به تهدید تبدیل نشود، باید دو موضوع را مدنظر قرار دهیم؛ نخست اخلاق و شیوهنامههای اخلاقی است. در بسیاری از کشورها، مباحث اخلاق در هوش مصنوعی به عنوان یک واحد درسی گنجانده شده است، چون اگر کاربران به اصول اخلاقی مسلح نباشند، ممکن است از این فناوری برای نقض حریم خصوصی یا ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی استفاده کنند. بر همین اساس ما هم مثل بسیاری از کشورها بحث اخلاق را در آموزش هوشمصنوعی به عنوان یک پودمان مطرح کردیم و امیدواریم رعایت این قضیه بتواند دستکم در اشاعه فرهنگ استفاده از هوش مصنوعی تأثیر خوبی داشته باشد.
انصاریپور از ایجاد پایگاههای داده بومی به عنوان راهکاری دیگر برای تبدیل نشدن هوش مصنوعی به یک تهدید میگوید و اضافه میکند: باید بانکهای اطلاعاتی داخلی طراحی کنیم تا هوش مصنوعی به جای اتکا به دادههای خارجی، از منابع داخلی بهره ببرد.
معاون دفتر تألیف کتابهای درسی فنیوحرفهای و کاردانش سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی سپس به وضعیت کنونی آموزش و پرورش ایران در حوزه هوش مصنوعی میپردازد و تصریح میکند: ما امسال برای نخستین بار، کتاب هوشمصنوعی را برای پایه دهم شاخه کاردانش تألیف کردهایم که به زودی چاپ و توزیع خواهد شد. در دوره ابتدایی و متوسطه نیز مفاهیم هوشمصنوعی به صورت تلفیقی در درس «کار و فناوری» گنجانده شده است. البته اگر ادعا کنیم گامهای بلندی برداشتهایم، کمی دور از واقعیت است. ما دیر شروع کردیم، اما هنوز دیر نیست. حتی بسیاری از کشورها نیز در مرحله گذار هستند و هنوز مسیر شفافی برای آموزش هوش مصنوعی تعریف نکردهاند.
وی در پاسخ به اینکه آیا بسترهای لازم برای آموزش هوش مصنوعی در مدارس فراهم شده یا اینکه در این حوزه عقبماندگی زیادی داریم، میگوید: آموزش هوش مصنوعی فقط در حوزه آموزش عمومی یا آموزش و پرورش نیست بلکه در سطح آموزش عالی و دیگر حوزهها هم قابلیت استفاده دارد. در هر بخش باید مطالعه کنیم و ببینیم نیازها کداماند و میتوان چه کمکی از هوشمصنوعی گرفت. بنابراین اگر بخواهیم فقط بهرهبردار صرف باشیم ممکن است تنها وجه مصرفکنندگی هوش مصنوعی را به کار بگیریم، ولی اگر میخواهیم مولد باشیم، باید در هر کدام از بخشهای مختلف آموزشی خود اعم از آموزش عمومی، آموزش عالی و... بخش مولد را هم مد نظر قرار دهیم که یک بخش این وجه میتواند زیرساختهای سختافزاری مثل پردازندههای قوی باشد که لازم است روی این حوزهها خیلی کار کنیم. ضمن اینکه باید سواد هوش مصنوعی را فرا بگیریم.
انصاریپور ادامه میدهد: ما باید همزمان بر دو محور فرهنگسازی و توسعه فناوری تمرکز کنیم. هوشمصنوعی یک حوزه میانرشتهای است و موفقیت در گام نخست، نیازمند مشارکت گروههای مختلف آموزشی است. در گام بعدی، باید زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری را تقویت کنیم. کتاب هوش مصنوعی پایه دهم میتواند حسن آغاز این حرکت باشد. امیدواریم با برنامهریزی دقیق، هوشمصنوعی را از یک تهدید احتمالی به فرصتی بیبدیل برای دانشآموزان ایران تبدیل کنیم.
تحول از «شکاف دیجیتال» به «شکاف خلاقیت»
رضا حسان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و راهبر «آزمایشگاه کودکان فضای مجازی» نیز در پاسخ به قدس میگوید: کودکان برای ورود به فضای دیجیتال -چه هوش مصنوعی و چه پیش از آن- نیازمند یادگیری مهارتهایی هستند که بدون آن، ورودشان بسیار خطرناک است. متأسفانه در کشور ما کمتر کسی به این مباحث اهمیت میدهد.
وی تسلط بر ایمنی در فضای وب، عدم افشای رمز عبور، پرسشگری مسئولانه از هوش مصنوعی و عدم برقراری ارتباط عاطفی با هوش مصنوعی را ازجمله مهارتهای ضروری برای ورود به فضای هوش مصنوعی عنوان میکند و میافزاید: اگر بچهها این مهارتها را نیاموزند، استفاده از هوش مصنوعی علاوه بر تأثیر منفی بر هوش طبیعی و کاهش عملیات ذهنی، خطرات دیگری مانند دلبستگی ناسالم به این فضا را به دنبال خواهد داشت.
حسان با اشاره به تحول مفهوم «شکاف دیجیتال» به «شکاف خلاقیت» بیان میکند:در گذشته نگران بودیم کشورهایی که در فناوری جلو افتادند قابل دسترسی نباشند، اما امروز نگرانیم کشورهایی که نسل بعدی خود را خلاق بار میآورند، برای همیشه از دیگران پیشی بگیرند. هوش مصنوعی نعمت بزرگی است به شرطی که مهارتهای ایمنی در کودکان تقویت شود.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا دانشآموزان ایرانی پیش از ورود به فضای هوش مصنوعی مهارتهای ایمنی لازم را یاد میگیرند، بهصراحت میگوید: نه. چنین چیزی اصلاً مطرح نیست. آموزشهای موجود فقط مهارتهای ساده دیجیتال و تفکر کامپیوتری را پوشش میدهند و به مهارتهای نرم پرداخته نشده است.
حسان از راهاندازی «آزمایشگاه کودکان فضای مجازی» در دو سال پیش خبر میدهد و اظهار میکند: هدف ما این است بچهها با کسب مهارتهای لازم وارد فضای وب شوند. بهتازگی دو کتاب نیز در این حوزه ترجمه کردهایم.
این پژوهشگر در پایان با ابراز نگرانی عمیق میگوید: نگرانم زندگی این کودکان بهطور جدی تحت تأثیر منفی قرار گیرد. آنها سرمایههای کشور هستند که باید با کسب مهارتها، خلاق شوند و از هوش مصنوعی برای حل مسائل کشور استفاده کنند، نه صرفاً برای بازی.
خلاصه کلام اینکه اظهارات کارشناسان نشان میدهد با وجود تأکید قوانین و اسناد بالادستی، نظام آموزشی ایران هنوز برای مواجهه هوشمندانه با چالشهای عصر هوش مصنوعی آماده نیست.
انتهای پیام
نظرات